[شهروند] چهارشنبه هفته گذشته، مردم استانهای «سیستان و بلوچستان» و «خراسان جنوبی» با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در این دیدار پرشور با مردم استانهای «سیستان و بلوچستان» و «خراسان جنوبی»، ضمن قدردانی از همراهی دیرینه و مستمر مردم مومن و علمای شیعه و اهل تسنن این مناطق، مراقبت و هوشیاری ملتها و مسئولان کشورها را بهخصوص در دوران تحولات بزرگ جهانی کاملا ضروری دانستند. ایشان در بیاناتشان منطقه سیستان و بلوچستان را منطقه انقلاب و منطقه شهید دادن معرفی و در ادامه به چند تن از شهدای شاخص این خطه اشاره کردند. آنچه در ادامه میخوانید بخشهایی است از گزارش «تسنیم» درباره زندگی 4 شهیدی که ایشان در سخنرانی خود از آنها نام بردند.
1.شهید نورعلی شوشتری ملقب به «مسیح بلوچستان»
شاید یکی از بزرگترین جنایات تروریستی عبدالمالک ریگی، شهادت شهید نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بود. اما شهادت این سردار رشید اسلام بار دیگر مهر تأییدی شد بر تأثیر فرهنگی و امنیتی که شوشتری در مدت حضورش در سیستان و بلوچستان برای مردم این منطقه به ارمغان آورد. او بین همرزمانش گفته بود: «آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکهتکه شود.»، او با همت و مجاهدتی که در زندگیاش داشت، بین مردم به نام «مسیح بلوچستان» نامور شد.
در کنار شهید باکری و شهید برونسی
شهید والامقام سردار نورعلی شوشتری در خانوادهای مذهبی و کشاورز در سال 1327در روستای ینگجه بخش سرولایت نیشابور به دنیا آمد و پس از انقلاب به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیشابور درآمد. او افتخار همرزمی شهیدان بزرگواری همچون شهید باکری و شهید برونسی را در کارنامه زرین خود دارد و در اکثر عملیاتها با مسئولیتهای مختلف بهویژه فرماندهی محورهای عملیاتی حضوری فعال داشت که هفت بار جراحت شدید و تحمل رنج و درد ناشی از آن ماحصل این حضور فعال و مخلصانه بود.
جنگ سرنیزه با سرهنگ جاسم، پسرخاله صدام
شهید شوشتری با رشادتی که او از خود نشان داد، در عملیات طریقالقدس بهعنوان فرمانده گردان از تیپ 25 کربلا، حضور یافت. او در رخدادهای کردستان سالهای 58 و 59 و در غائله گنبد کاووس در سالهای 58 و 59 رزمندهای بود که کیلومترها از خانه خود مهاجرت میکرد و در خط مقدم انقلاب حاضر میشد و از انقلاب و تمامیت ارضی کشورش دفاع میکرد. در حقیقت، اوج رشادت شهید شوشتری، در دفاع مقدس نمایان شد. بهویژه در عملیات والفجر 3 که در مهران انجام شد. در این منطقه، جنگی بسیار دشوار برای آزادسازی مهران صورت گرفت، اما جنگ سرنیزه و تن به تن شهید شوشتری با سرهنگ جاسم، پسرخاله صدام، روایتی شکوهمندانه است. سردار شوشتری در این نبرد تن به تن موفق شد سرهنگ جاسم را به هلاکت برساند و با آزادسازی تپه، تأثیرگذارترین لحظات را در موفقیت عملیات مهران رقم بزند.
شهادت به دست بزرگترین جانی منطقه
سردار نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس، که در تدارک برگزاری همایش وحدت سران طوایف در استان سیستان و بلوچستان بود، سرانجام صبح یکشنبه، 26مهر سال 1388، در اقدامی تروریستی در شهر سرباز به فیض شهادت نائل آمد. هرچند شهادت ایشان باعث شد غده چرکین بزرگترین جانی تروریست منطقه، عبدالمالک ریگی، نیز ریشهکن شود.
2.مولوی شهید فیض محمد حسینبُر
مولوی شهید فیض محمد حسینبُر در سال 1325در بخش گُشت از توابع شهرستان سراوان در خانوادهای مذهبی و بلوچ اهل سنت به دنیا آمد. پس از اتمام دوره ابتدایی در مدرسه دولتی قریه خویش، وارد حوزه علمیه و دارالعلوم زنگیان سراوان شد و به تحصیل علوم دینی و مذهبی روی آورد. سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی به پاکستان رفت و به تحصیل ادامه داد. بعد از چند سال فارغالتحصیل شد و درجه روحانی «مولوی» را اخذ کرد. او مبارزه با طاغوت را در سالهای پیش از انقلاب آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یار و یاور صدیق حضرت امام (ره) در منطقه و در دوران جنگ تحمیلی نیز حامی و یاور رزمندگان بود. همین امر موجب شد منافقین تصمیم به ترور او بگیرند و سرانجام در نیمه شب 22 اردیبهشت ماه سال 1360به خانهاش یورش بردند و او را جلوی چشم همسر و فرزندانش ناجوانمردانه و مظلومانه به شهادت رساندند.
3.شهید آیتالله سید محمدتقی حسینی طباطبایی
شهید آیتالله حاج سید محمدتقی حسینی طباطبایی در اول دیماه 1307در خانوادهای روحانی در یکی از روستاهای زابل (چلنگ) متولد شد. او پس از گذراندن دوره مقدمات صرف و نحو و معانی و بیان در سال 1325به شهر مقدس مشهد مشرف و در مدرسه بالاسر که فضایی روحانی داشت، مشغول به ادامه تحصیل شد. شهید حسینی طباطبایی بسیار خوشذوق، مبتکر و خوشقریحه بود و از اینرو گاهی به سرودن شعر به زبانهای فارسی و عربی نیز میپرداخت. او پس از فراگیری علوم دینی در پی درخواست مردم سیستان جهت ارشاد و راهنمایی آنان راهی شهرستان زابل شد. او در سال 1342با توجه به قیام امام راحل و آغاز نهضت اسلامی در این منطقه پرچم انقلاب را برافراشت. سخنرانیها و بیانیههای امام راحل که بهوسیله تلفن به ایشان مخابره میشد ضبط، پیاده و تکثیر میشد و در اختیار مردم قرار میگرفت. همین امور باعث شد از سوی رژیم پهلوی و ساواک بارها مورد آزار و شکنجه قرار گیرد و حتی یک سال را در زندان سپری کند. او پس از پیروزی انقلاب، در سال 1359بهعنوان کاندیدای مجلس شورای اسلامی مطرح شد و به مجلس راه یافت. در سنگر مجلس یکی از چهرههای محترم، صدیق و پیرو خط امام بود. سرانجام در میدان مبارزه با خطوط انحرافی و ضد انقلاب در هفتم تیرماه سال 60 به همراه شهید آیتالله بهشتی و بیش از 72 تن از بهترین یاران امام و انقلاب اسلامی در فاجعه جانسوز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به دست یکی از منافقان به شهادت رسید.
4.مولوی شهید عبدالواحد ریگی
مولوی شهید عبدالواحد ریگی امام جمعه اهل سنت شهرستان خاش بود. او سال گذشته، طی سفر هیأت اعزامی از دفتر مقام معظم رهبری به سیستان و بلوچستان، در دیدار با محمدجواد علیاکبری، مسئول هیأت اعزامی و رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور، ضمن بیان نکاتی گفته بود که بارها از سوی گروهکهای تروریستی تهدید به مرگ شده، اما بر مواضع خود استوار است. اما آن نکات و صحبتها چه بودند که مولوی عبدالواحد بهخاطرشان تهدید به ترور شده بود و نهایتاً نیز جان خود را از دست داد؟
کسی حق ندارد از مسجد بیرون برود!
مولوی عبدالواحد ریگی، امام جمعه اهل سنت مسجد امام حسین(ع) خاش، 23 آبان ماه 1401در پایان همایش «تحکیم وحدت و همدلی» به حاجعلیاکبری، رئیس هیأت سهنفره اعزامشده از سوی رهبر معظم انقلاب به سیستان و بلوچستان، گفته بود: «من در دوران هشت سال دفاع مقدس در خط مقدم جبهه حضور داشتم و ما در طول انقلاب همواره در صحنه بودهایم، ازجمله در تمام دورههای انتخابات کشور و این افتخار ماست. کسی که از مرز خود دفاع نکند، ناموس ندارد. شما بپرسید از مسجد امام حسین(ع) که من پیشنماز آن هستم، حتی یک نفر هم بعد از نماز جمعه به خیابان نیامد و در آشوب اخیر خاش حضور نداشت، گفتم کسی حق ندارد از مسجد بیرون برود، چون میدانستیم منافقین بیرون هستند و میدانیم چهکار میکنند. ما مطلع هستیم که منافقین و دشمنان چه نقشهها و طراحیهایی دارند! ما غیر از اسلام، نظام اسلامی، ایران و اخوت با شیعه، حرفی نداریم. باید تاریخ را بخوانید تا متوجه شوید ما اهل سنت سیستان و بلوچستان با برادران شیعه چه ارتباط نزدیکی داشتهایم. من حتی از جانب گروهکهای معاند تهدید شدهام، اما اینها تأثیری ندارد. ما شما برادران تشیع را بهخاطر خدا دوست داریم، وگرنه چیزی از شما نگرفتهایم که بگویند این دوستی بهخاطر دنیاست. ما این مملکت را دوست داریم، رهبری دوست ما هستند. این مملکت بعد از این نظام اسلامی به درد ما، به درد دین و اسلام و حتی به درد ناموس مسلمین نمیخورد.» مولوی عبدالواحد ریگی بنا بر سخنان فرمانده انتظامی شهرستان خاش، توسط افراد ناشناس از محل در پشتی مسجد امام حسین (ع) خاش ربوده شد و یک روز بعد در تاریخ 18/09/1401به شهادت رسید.