شماره ۴۹۶ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۹ بهمن
صفحه را ببند
افسر افشارنادری، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «شهروند»:
جامعه ماست که زنان را زیبا می‌خواهد
طرح نو| راضیه زرگری| ما ایرانی‌ها ذاتا زیباپسند هستیم. در این شکی نیست. همه به‌ویژه زنان ایرانی دوست دارند زیبایی‌های ظاهری خود را حفظ و گاها آن را تقویت کنند؛ به قول معروف به خودشان برسند تا مبادا گرد پیری، افتادگی و فرسودگی بر چهره‌شان بنشیند. اما این گرایش به زیبایی وقتی که از حالت نرمال و طبیعی خارج شود و شکلی افراط‌گونه به خود بگیرد، به صورت یک مسأله اجتماعی درمی‌آید که باید در حوزه‌های مختلف مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد. جامعه امروز ما دقیقا همین حالت را دارد. ما ایرانی‌ها بیشترین جراحی بینی در جهان را انجام می‌دهیم و جزو رتبه‌داران مصرف لوازم آرایشی هستیم. آمار می‌گوید یک‌میلیارد دلار سالانه صرف تجارت رسمی لوازم آرایشی در ایران می‌شود. البته قاچاق این مواد آرایشی و زیبایی 3 برابر این میزان هزینه برمی‌دارد. فروش لوازم آرایشی یکی از پرسودترین مشاغل در کشور ما است و اگر کسی به دنبال راه‌انداختن کسب و کار باشد مطمئنا یکی از اصلی‌ترین گزینه‌هایش راه‌اندازی یک مغازه لوازم‌آرایشی ‌فروشی است. کلینیک‌های جراحی زیبایی هم که به وفور در کلانشهرهای ما پیدا می‌شوند و کاسبی همه‌شان هم سکه است. اما چرا؟ چرا جامعه ایرانی این‌قدر به زیبایی ظاهر و زیباتر شدن چهره گرایش و تمایل دارد؟ افسر افشار نادری، جامعه‌شناسی است که می‌گوید جامعه ما در طول تاریخ برای زیبایی ارزش بسیار زیادی قایل بوده است. به‌ویژه برای زنان؛ به‌طوری که امروز، شأن اجتماعی زنان در جامعه ابتدا زیبایی است و بعد ویژگی‌های دیگر. گفت‌وگوی «شهروند» با این جامعه‌شناس در مورد ریشه‌یابی گرایش به زیبایی را می‌خوانید.

گرایش به زیبایی و ساختن ظاهری زیباتر در ایران بسیار پرطرفدار است. آیا این مسأله از قدیم هم وجود داشته یا مردم این دوره خیلی به ظاهرشان اهمیت می‌دهند؟
تمایل به زیبایی و زیباتر شدن چیزی نیست که بخواهیم بگوییم تازه در جامعه ما دیده می‌شود. این گرایش در فرهنگ ما ایرانی‌ها وجود داشته و در طول تاریخ هم مصداق‌های آن دیده می‌شود؛ مثلا وقتی به چگونگی همسریابی مردان در روزگار قدیم نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که دلاک‌های حمام‌های زنانه مسئول و داوطلب بودند که دختران زیبا و خوش‌اندام را انتخاب کنند و به مردان و پسران مجرد معرفی کنند یعنی اگر زیبایی آنها مورد تأیید بود سراغ خانواده‌شان می‌رفتند و خواستگاری می‌کردند. در ادبیات ما هم صفاتی که برای ارزش‌گذاری روی زنان به کار می‌رفته بیانگر زیبارویی بوده؛ عبارت‌های مثل پنجه‌آفتاب و ماه روی یا مثلا در قدیم می‌گفتند فلانی زنی گرفته مثل هلو و شروع می‌کردند از زیبایی‌های ظاهری زن تعریف و تمجیدکردن. چون اساسا این ویژگی‌ها بهترین مشخصه یک زن تلقی می‌شده است و هیچ عنصر و سرمایه دیگری برای زنان در نظر گرفته نمی‌شده. هیچ‌وقت دیده نمی‌شد که از توانمندی، هوش و ذکاوت و خیلی ویژگی‌های دیگر در مورد زنان استفاده شود؛ در مواردی که خیلی می‌خواستند به زنان لطف کنند و در مورد شخصیت زن ملاحظه به خرج دهند از نجابت به‌عنوان ویژگی برجسته زن استفاده می‌کردند. البته این ویژگی هم اغلب بعد از زیبایی مورد توجه قرار می‌گرفت.
 امروز چطور؟ جامعه مدرن امروزی که از نظر فکری متحول شده ولی باز هم می‌بینیم گرایش به زیبایی ظاهر در میان مردم خیلی زیاد است.
درست است. درواقع جالب اینجاست که در جامعه مدرن امروزی که زنان دیگر از اندرونی‌ها بیرون آمده‌اند و عصر کار و صنعت است و زنان هم عضو فعال جامعه هستند و در کنار مردان کار می‌کنند، باز هم ملاک زیبایی بالاترین ملاک برای جامعه است. یعنی جامعه روی زیبایی زنان حساب باز می‌کند و زن را زیبا می‌خواهد. زنان در همه حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حضور دارند ولی کسانی موفق‌تر هستند که زیباترند و به زیبایی و آراستگی ظاهر خود بیشتر می‌رسند. یکبار به چشم خودم دیدم که وقتی دختری زیبا به بانک آمده بود، کارمند مربوطه شماره‌های نوبت‌دهی را سریع‌تر زد تا نوبت به او برسد و کارش را راه بیندازد. در بسیاری از مشاغل، زیبایی ملاک اصلی استخدام زنان است. در ازدواج هم همین‌طور است. کسانی که زیبا هستند شانس بیشتری برای ازدواج دارند. امروز تمام متخصصان پوست بدون استثنا دوره‌های زیبایی را گذرانده‌اند، چرا؟ چون پول در این کارهاست. همه زن‌ها به دنبال کشیدن پوست، جراحی‌بینی، بوتاکس و تزریق‌های زیبایی هستند تا جوان‌تر و شاداب‌تر شوند. درواقع جامعه است که برای زیبایی زن ارزش قایل است و زنان برای رسیدن به موقعیت ناچارند، تلاش کنند از این غافله عقب نمانند.
 این یعنی جامعه ما فقط برای زیبایی زن ارزش قایل است. فکر می‌کنید دلیل این گرایش بیمارگونه به زیبایی چیست؟
در واقع جامعه امروز ما سرمایه‌های دیگر زنان را نمی‌بیند؛ یا اگر هم دیده می‌شود در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد.
توانمندی‌های فکری و اندیشه‌ای زنان، تخصص‌های اجتماعی، فرهنگی و هنری زنان در جامعه چندان که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در این میان عامل تبلیغات هم در گرایش به زیبایی بسیار موثر بوده است. این‌که در سال‌های اخیر این اندازه جراحی‌های زیبایی در جامعه پرطرفدار شده و افراد به‌رغم درآمدهای کم از این کارها عقب نمی‌مانند؛ حتی حاضرند از نان شبشان بزنند ولی بینی‌شان را عمل کنند یا تزریق ژل و بوتاکس انجام دهند، بخش زیادی از آن متاثر از تبلیغات گسترده شبکه‌های ماهواره‌ای، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی است. در جامعه‌ای که شأن اجتماعی زنان زیبایی است، آنها سعی می‌کنند با پرداختن به این موضوع موقعیت‌های بهتر و بیشتر در هر فعالیتی به دست آورند.
 می‌توان گفت این رفتارها مخصوص جوامع درحال توسعه است؟
بله تا حدود زیادی این رفتارها در کشورهای درحال توسعه هم رده ایران هم دیده می‌شود. درواقع در کشورهای توسعه یافته زیبایی‌های ظاهری برای افراد و در کل جامعه چندان مطرح نیست. می‌بینیم مردانی که خودشان ظاهری بسیار آراسته دارند با زنانی ازدواج می‌کنند که شاید حتی از خودشان مسن‌تر باشد و ظاهر چندان زیبایی نداشته باشد. زنان اروپایی وقتی رو به پیری و فرسودگی می‌روند کمتر دیده می‌شود که اصراری بر جوان ماندن داشته باشند، موهایشان را رنگ کنند یا از لوازم‌آرایشی استفاده کنند. در این کشورها هم البته زنانی هستند که به این کارها می‌پردازند، کسانی که کارشان مد، فشن و تبلیغات است و باید زیبایی ظاهری‌شان را برای شغلی که در آن مشغول هستند، حفظ کنند. اما چیزی که در کشور ما برعکس اتفاق می‌افتد. زنانی که به 50-40 سالگی می‌رسند ناچارند به هر کاری دست بزنند که دیگران پیر خطابشان نکنند. هر چه پیش می‌رویم هم، سن گرایش به جراحی‌ها و کارهای زیبایی در کشور پایین می‌آید؛ حتی دخترهای 18 ساله هم هر کاری می‌کنند که زیباتر شوند.
 آیا این گرایش به زیبایی فقط در زنان ایرانی وجود دارد؟ در سال‌های اخیر مردان هم خیلی به سمت عمل‌های زیبایی می‌روند.
بله مردان هم در این دوره گرایش دارند که مو بکارند، جراحی بینی انجام دهند یا هر کار فانتزی دیگر. این کارها در مردان هم زیاد شده است. البته به نظر من برای مردان عامل زیبایی، چندان اهمیتی ندارد یعنی فشاری از طرف جامعه روی مردان نیست و تمایلاتی که در آنها دیده می‌شود بیشتر به‌واسطه جریانات تبلیغات زیباسازی و مدگرایی شکل گرفته است. در تاریخ ما هم همیشه صفت‌هایی مثل شجاعت، قدرت و مردانگی برای آقایان ملاک بوده نه زیبایی. هنوز هم این نگرش در جامعه وجود دارد و عاملی مثبت تلقی می‌شود. درواقع مردانی که سراغ این کارها می‌روند با نوعی نگاه تمسخرآمیز از سوی جامعه مواجه می‌شوند.


تعداد بازدید :  297