شماره ۴۹۶ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۹ بهمن
صفحه را ببند
تقصیر بر گردن کیست؟

امان‌الله قرائی‌مقدم  جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

مساله زیبایی و زیبایی‌پسندی، یک مسأله جهانی است. حتی قبایل ابتدایی مثل سرخپوستان و حتی قبایلی که امروزه نیز وجود دارند، مساله‌ای به‌نام زیبایی را درنظر می‌گیرند. در کشور ما با قدمت تاریخی
 9 هزار ساله نیز اینچنین است.
فرهنگ از چند نقطه آغاز می‌شود و در طی مسیر، به خرده‌فرهنگ‌ها برخورد می‌کند و از آنها نیز متاثر می‌شود. در فرهنگ ایران، همواره زیبایی جایگاه خاصی داشته است. چه زیبایی افراد و چه زیبایی ساختمان‌ها و بناها و معماری.
نمونه‌های آن را از دوره ماد‌ها و بعد در دوره هخامنشی، در تخت‌جمشید و پاسارگاد و آتشکده‌ها می‌توان دید. حتی در دوره ساسانیان، مردها به صورتشان پودر آرایشی می‌زدند و موهایشان را بلند می‌کردند. در آن زمان، در هر خانه‌ای، در قسمت ورودی، شانه و آینه وجود داشته است. یا برای مثال، در ایلات قشقایی بویراحمد و کهگیلویه، خالکوبی می‌کردند که هنوز هم درمیان آنها صورت می‌گیرد.
اگر به موزه ایران‌باستان رفته باشید، در قسمت ساسانیان، مجسمه دو بانوی آن دوره را گذاشته‌اند که لباس‌هایشان، از لباس‌های امروزی زنان پیشرفته جهان، بسیار زیباتر است. همه اینها نشان‌دهنده این است که در دوره ساسانی، آرایشگری، زیبایی و زیباگرایی تا چه اندازه واجد اهمیت بوده است.
جالب این‌جاست که زیبایی در هر فرهنگی، متفاوت از فرهنگ دیگر است و هر قوم و فرهنگی، یک نوع از زیبایی را می‌پسندد که ممکن است برای دیگران نه‌تنها زیبا جلوه نکند که زشت و نازیبا بنماید. در ژاپن، زن زیبا، باید پاهای کوچکی داشته باشد. در فیلیپین، دندان‌های زن باید تیز باشد. در اقیانوسیه، گردن بلند و موهای مجعد، باعث زیبایی زن می‌شود. در آمریکا، زن‌ها باید لاغر باشند. در قوم بوکا در آفریقا، زنی زیباست که زخم‌های عمیقی روی بدنش باشد. در بعضی از قبایل، لب‌های زنان و مردان را طوری می‌کشند که نعلبکی در آن‌جا شود و این را بسیار زیبا می‌دانند. بنابراین، زیبایی در هر جامعه‌ای، جزیی از همان جامعه است.
حتی در اقشار مختلف و طبقه‌های متفاوت اجتماعی نیز در یک کشور، سلیقه زیبایی، متفاوت است. در کشور خودمان، ناگفته پیداست که فرد تحصیلکرده، پوششی را زیبا می‌داند که از آنچه قشری دیگر زیبا می‌پندارد، متفاوت است. پس می‌بینیم که اولا، زیبایی و گرایش به آن در هر جامعه و فرهنگی وجود داشته و دارد و به‌نوعی «جهانی» (Universal) است. دوم، زیبایی در هر جامعه‌ای متفاوت از زیبایی در جوامع دیگر است؛ و سوم، زیبایی و سلیقه هر قشر و طبقه‌ای، حتی در یک کشور و در یک فرهنگ، متفاوت از سلیقه و نوع زیبایی‌پسندی در سایر اقشار است.
این مقدمه را برای رسیدن به این نکته گفتم که در کشور ما، زیبایی و زیبایی‌گرایی قدمتی چند‌ هزار ساله دارد و گرچه طی این سال‌ها، تغییر کرده، اما گرایش به زیبایی، کم نشده است. از لوازم آرایشی مثل سرخاب و سفیداب گرفته تا انواع لباس‌های زیبا، همگی مصرف‌کنندگان زیادی داشته است.

اما موضوع امروز، کمی متفاوت شده است. جامعه ما در این زمینه دچار یک سردرگمی است. رسانه‌های بیگانه و جریان‌های فرهنگی غرب و سرمایه‌داری، با تبلیغات گسترده، آرایشگری و لوازم‌آرایشی را به کشورهای جهان‌سوم، القا می‌کنند تا بازار فروش خود را در این کشورها حفظ کنند و متاسفانه، نسل جوان امروز ما نیز به‌شدت تحت‌تأثیر این تبلیغات هستند. جوانان در این سن، با استفاده از لوازم آرایشی بسیار مضر، پوست صورت و بدن خود را خراب می‌کنند تا زیباتر جلوه کنند. درحالی‌که در غرب، تنها پیرزنان و سالمندان هستند که دست به آرایش غلیظ می‌زنند.
شما نمی‌بینید که در اروپا و آمریکا، دختر جوانی از طبقه متوسط، آرایش غلیظی داشته باشد. اینطور استفاده نابجا از این‌گونه لوازم آرایشی، برای جسم افراد مضر است. الگوبرداری غلط ما را به این‌جا کشانده است. برای یک فرد اروپایی یا آمریکایی، بی‌معناست که ساعت‌ها جلوی آینه بنشیند و انواع لوازم مضر و سرطان‌زا را به‌صورت خود بمالد. تئوری«cultural lag» یا عقب‌افتادگی فرهنگی، این نکته را بیان می‌کند که ما نمی‌توانیم از تکنولوژی و امکاناتی که در اختیار ما گذاشته می‌شود، به‌درستی استفاده کنیم. زنان و دختران روستایی ما که فرصت الگوبرداری از غرب را ندارند، این‌گونه نیستند و چنین گرایشات نادرستی به‌زیبایی ندارند.
در این میان، نمی‌توان قصور خانواده‌ها را نادیده گرفت. مادری که صورت دختر 7ساله خود را که مثل برگ گل است، آرایش می‌کند و پدری که به فرزند آرایش کرده خود می‌بالد و از زیبایی او بعد از آرایش، تعریف و تمجید می‌کند، درواقع با دست خود، او را به این سمت هل می‌دهند. زمانی که والدین این کارهای نادرست را به‌خاطر عدم‌آگاهی در قبال فرزندانشان انجام می‌دهند، آنها را در این مسیر نادرست می‌اندازند.
یکی دیگر از عوامل، این است که جز هجمه فرهنگی غرب، افراد در جامعه خودمان نیز به نحوی اعتماد به‌نفس جوانان را از آنها می‌گیرند. دایما با رفتارها و گفتارهایشان، این را به یکدیگر القا می‌کنند که تو، تنها با آرایش زیبا هستی. جک‌هایی که درمورد زنان قبل و بعد از آرایش می‌سازند، نمونه این رفتارهاست. مستقیم و غیرمستقیم با رفتارهایشان یکدیگر را نادیده می‌گیرند. نه‌تنها می‌گویند که تو با آرایش زیبا هستی، نه‌تنها می‌گویند با عمل جراحی بینی و گونه و... زیبا هستی، بلکه اگر این کارها را انجام ندهی، زیبا نیستی.
درمورد پسرها نیز همین‌طور است. رفتارها و گفتار افراد پیرامون به‌نحوی شده است که پسرها فکر می‌کنند حتما باید تناسب اندام داشته باشند و اگر بدنسازی کار نکنند و بازو و عضله نداشته باشند، دیده نمی‌شوند. تمام فکر و ذکرشان تناسب بدن شده است و به ذهن و فکر و اندیشه اهمیتی نمی‌دهند.
در کشورهای اروپایی برخی ضعف‌ها و نقص‌های چهره و بدن، پوشانده نمی‌شود اما در ایران دختران و پسران می‌خواهند هرگونه نقص ظاهری‌ای را رفع کنند.
بسیاری از افراد با نحوه پوشش و آرایش و پیرایش، می‌خواهند طبقه اجتماعی خود را مشخص کنند. دایما با رفتار و گفتارشان نشان می‌دهند که ما از طبقه بالاتری هستیم. ما امکانات زیادی داریم. بسیاری افراد به‌خاطر بحث‌های اقتصادی در مضیقه هستند اما باز هم به خود و خانواده‌شان فشار می‌آورند که لوازم آرایش تهیه کنند و عمل‌های زیبایی انجام دهند.
طبق آمار رسمی، ایران در مصرف لوازم آرایش در خاورمیانه دوم است. ایران از نظر جمعیت هفدهمین کشور جهان است اما از نظر مصرف لوازم آرایشی هفتمین کشور دنیاست و سهم بالایی از این کالاها، قاچاق هستند.
به‌طوری که حتی بازار کالاهای قاچاق نسبت به کالاهای وارداتی بیشتر است. آمارهایی که اخیرا دیده‌ام نشان می‌داد که زنان ایرانی هر سال، بیش از 10‌هزار‌میلیارد تومان برای خرید لوازم آرایشی هزینه می‌کنند. این لوازم آرایشی قاچاق که اکثرا از چین وارد می‌شوند، به‌خاطر کیفیت پایین، مشکلات و بیماری‌های پوستی جدی به افراد وارد
 می‌کنند.
فراتر از همه این موارد، نظام آموزش و پرورش ما نیز مقصر است. چراکه اقتدار و قدرت مدیر و ناظم در جامعه ما فرو ریخته است. امروز، مدیر و ناظم نمی‌توانند به دانش‌آموزشان بگویند که چرا آرایش می‌کنی؟ کسانی که به یاد دارند می‌توانند این سخن را تأیید کنند که زمانی در مدارس، هر روز صبح ساعت 7، مدیر مدرسه به‌صورت دانش‌آموزان نگاه می‌انداخت و اگر کسی ذره‌ای آرایش داشت، پدر و مادرش را به مدرسه فرامی‌خواندند.
اقتدار آموزش و پرورش فرو ریخته و معلمان نمی‌توانند کوچکترین اعتراضی در جهت دلسوزی انجام دهند. حتی ممکن است والدین دانش‌آموزان به معلمان بگویند به شما مربوط نیست که فرزند ما آرایش می‌کند. گاهی حتی معلمان نیز آرایش می‌کنند و به کلاس درس می‌روند. تمام وجود معلم، الگو است. از نحوه قلم در دست گرفتن تا شیوه راه رفتن و پوشش او برای دانش‌آموزان الگو است. فردی که برای دانش‌آموزان الگو است، نمی‌تواند و نباید خود در مسیر نادرستی گام بردارد.
بنابراین، تأثیر «رسانه‌های بیگانه» با تهاجم فرهنگی، «خانواده‌ها» به‌دلیل عدم‌آگاهی، «گروه همسن‌وسالان» به‌خاطر چشم و هم‌چشمی، خودنمایی و فخرفروشی و «سایر افراد جامعه» با رفتارهایی که اعتماد به نفس جوانان را می‌گیرند، همگی در دامن‌زدن به این قضیه و مسیر نادرست،
دخیل‌اند.

 بسیاری از افراد با نحوه پوشش و آرایش و پیرایش، می‌خواهند طبقه اجتماعی خود را مشخص کنند. دایما با رفتار و گفتارشان نشان می‌دهند که ما از طبقه بالاتری هستیم. ما امکانات زیادی داریم. بسیاری افراد به‌خاطر بحث‌های اقتصادی در مضیقه هستند اما باز هم به خود و خانواده‌شان فشار می‌آورند که لوازم آرایش تهیه کنند و عمل‌های زیبایی انجام دهند.طبق آمار رسمی، ایران در مصرف لوازم آرایش در خاورمیانه دوم است.

 جوانان در این سن، با استفاده از لوازم آرایشی بسیار مضر، پوست صورت و بدن خود را خراب می‌کنند تا زیباتر جلوه کنند. درحالی‌که در غرب، تنها پیرزنان و سالمندان هستند که دست به آرایش غلیظ می‌زنند.
شما نمی‌بینید که در اروپا و آمریکا، دختر جوانی از طبقه متوسط، آرایش غلیظی داشته باشد. این‌طور استفاده نابجا از این‌گونه لوازم آرایشی، برای جسم افراد مضر است. الگوبرداری غلط ما را به این‌جا کشانده است


تعداد بازدید :  280