«در صورتی که ناصر تقوایی و بهرام بیضایی علاقهمند به ساخت فیلم باشند، همهگونه حمایتی از آنها خواهیم داشت.» اینها را حجتالله ایوبی- معاون سینمایی وزارتِ فرهنگ و ارشادِ اسلامی- گفته است. او درحالی این سخنان را بیان کرده است که این دو فیلمسازِ کهنهکار سالهاست نتوانستهاند فیلمی بسازند و بیضایی سرانجام پس از سالها که امکانِ ساختِ هیچ اثری را پیدا نکرد، به خارج از کشور مهاجرت کرده و حالا مدتهاست که دیگر در ایران نیست و در این مدت تنها چند کتاب از او به انتشار درآمده است، آن هم با حرف و حدیثهای بسیار و بعد از آنکه مدتها در محاق توقیف بود.
امسال هیچ پیشکسوتی در جشنواره حضور ندارد؛ شاید همین بهانهای شده برای اینکه او اعلام حمایتِ خود از ساخت آثار توسط بیضایی و تقوایی را بیان کند: «بعضی از بزرگان در جشنواره حضور دارند و برخی خود نمیخواهند فیلمهایشان در جشنواره نمایش داده شود و ترجیح دادند به نفع جوانترها کنار بکشند. از سوی دیگر بزرگانی هم داریم که خود را برای ساخت فیلمهای تازه آماده میکنند.»
او البته به نکته عجیب هم اشاره کرده است، اینکه: «بهرام بیضایی و ناصر تقوایی خودشان بهتر از هر کسی میدانند که هر زمان بخواهند فیلم بسازند ما استقبال خواهیم کرد.» در این مدت بسیاری از اهالی تئاتر و سینما چشم به راه هستند تا بهرام بیضایی به ایران برگردد؛ اما او هنوز تصمیمی برای برگشتن ندارد و یک کار تازه در دانشگاه استنفورد آماده کرده و چهارم و پنجم در دانشگاه استنفورد روی صحنه رفت. «گزارش ارداویراف» نامِ این نمایش بود. او این نمایشنامه را براساس یکی از متون ساسانی با نامِ «ارداویراف نامه» نوشته است. بیضایی میگوید به یکباره این نمایشنامه را نوشته، اما در طول سالهایی که از نوشتن آن گذشته صفحاتی را به آن اضافه کرده است. او همچنین گفته است میخواهد این نمایشنامه را منتشر کند. او عنوان یادداشتش را «بَر اَرداویراف چه گُذَشت!» گذاشته و در آن آورده است: «بَخشْ َندیِ آن جهان به بهشت و بَرزَخ و دوزَخ شاید ایرانی باشَد؛ و کُهنتَرین نِوشته به این سامان که بَر مَن شناخته است، اَرداویرافْنامه است که بازگُفتِ پایانِ ساسانی آن برای ما مانده؛ و چند دَهه است که بَرخی پژوهشگران میگویند دُرُستتَر است نامِ اَرداویراف، اَرداویر از [=پاکْهوش] خوانده شَوَد!» بیضایی در این نوشته برخی از نظرات و تحقیقات خودش را در معرض نظر علاقهمندانش قرار داده است و میگوید: ...«واپَسین بازنِوشتِ اَرداویرافْنامه، آشکارا چند سده پیش از کُمدیِ الهی از دانته اَلیگریِ فلورانسی است که همین بخشْبندی را دارد و بسیاری پندارَند که اَرداویرافْنامه سرچشمه آن است! اَرداویرافْنامه پایانِ ساسانی بازنویسیِ بازگُفتهایی کُهنتَری است که آغازِ آن و نامِ نویسنده آن پیدا نیست؛ و از آن چندین بَرگردان پهلوی به فارسی دَر دَست است.» او در این یادداشت آورده که نخستین باری که این اثر را خوانده به گنجایش نمایشی و دیداری این اثر توجه کرده و همین مسأله باعث شده تا او دست به کار نوشتن چنین نمایشنامهای بشود. برای همین است که 15سال پیش این نمایشنامه را ناگهانی مینویسد و اجرایش به تعویق میافتد. بیضایی از توان محدودی که در خارج از ایران در اختیار دارد بیشترین استفاده را کرده و بر همین اساس است که از پتانسیل بازیگران ایرانی ساکن آمریکا استفاده کرده است. چونان کارهای گذشته بیضایی مژده شمسایی، افشین هاشمی و صادق هاتفی در این نمایش بازی کردهاند. برخی از بازیگران این نمایش هم برای بار نخست است که به صحنه میروند.