شماره ۴۹۳ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۵ بهمن
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت...

سرور قوم در سفر، كسى است كه به آنان خدمت كند.  
  حضرت محمد (ص)

شمع بزم غیر
ناقه آن محمل‌نشین چون راند از منزل مرا
جان قفای ناقه رفت و دل پی محمل مرا
زآتش رشکم کنی تا داغ، هر شب می‌شوی
شمع بزم غیر و می‌خواهی در آن محفل مرا
بعد عمری زد به من تیغی و از من درگذشت
کشت لیک از حسرت تیغ دگر قاتل مرا
بارها گفتم که پیکانش ز دل بیرون کشم
جهدها کردم ولی برنامَد این از دل مرا
خط برآوردی و عاشق کشتی آخر کرد عشق
غرقه در دریا تو را آسوده در ساحل مرا
چاره جو هاتف برای مشکل عشقم ولی
مشکل از تدبیر آسان گردد این مشکل مرا
هاتف  اصفهانی


تعداد بازدید :  148