| پیمان مقدم |
این نوشته کاملا از سر دلسوزی است. نویسنده علاقه ویژه و خاصی به ژانر تاریخی در سینما دارد. سال گذشته در جشنواره فیلم فجر روز رستاخیز احمدرضا درویش را دیدم. اثری پرخبر با آن همه زحمتی که به پایش خرج شده؛ من مشتاق تماشا به جشنواره رفتم و ناامید از سالن سینما خارج شدم. فارغ از سناریوی نه چندان جفت و جور و مشکلات عیان ساختاری و انتخاب بازیگرهای عجیب (بابک حمیدیان هم نقش یزید را بازی میکند و هم نقش ابن زیاد را... باورتان میشود؟ دو نقش کلیدی این قصه را یک نفر بازی کند؟ چقدر میتواند مسخره باشد) آنچه بیش از همه آزار دهنده به نظر میرسید دوبله ضعیف این کار پرهزینه بود.
بیشک اگر دوبله مهمترین رکن یک فیلم با مضمونی تاریخی و مذهبی نباشد یکی از ارکان اصلی ماندگاری و محبوبیت آن اثر خواهد بود. الرساله یا محمد(ص) مصطفی عقاد موسیقی ماندگار و بازیهای تحسینبرانگیزی داشت اما در ایران با دوبلهای به یاد ماندنی و خلاقانه هم همراه شد تا در ذهن تماشاگران به خوبی و روشنی ثبت و ماندگار شود.
برای همه ایرانیها حمزه با آن هیبت خاص آنتونی کوئین همراه با صدای بیهمتای منوچهر اسماعیلی است که تماشایی شده است. آن صدای با صلابت و محکم که سلحشوری و رشادت را به قامت حمزه سیدالشهدا برازنده کرده بود. گمان نمیکنم تا همیشه تاریخ کسی بتواند حمزه بهتری پیش چشم ایرانیها خلق کند. یا ابوسفیان باهوش و مکار با آن قاطعیت و سیاستی که صدای نصرالله مدقالچی آفریده بود. یا صدای ناصر طهماسب که بلال حبشی را جان داد، یا جعفر، نجاشی، هند و حتی ابوطالب عموی پیامبر با صدای ملکوتی و بیجایگزین مرحوم احمد رسولزاده که بهتازگی دار فانی را وداع کرده است.
از محمد مصطفی عقاد هم اگر بگذریم به روز واقعه شهرام اسدی و سریال خاطرهانگیز امامعلی(ع) داوود میرباقری میرسیم که نمونههای دیگری از تأثیر دوبله باکیفیت در ماندگاری و تاثیرگذاری یک اثر تاریخی - مذهبی هستند. اتفاقی که برای بسیاری از فیلمها و سریالهای مشابه در طول این سالها رخ نداد و از حافظه هنری مخاطبان خیلی زود فراموش شدند. مختارنامه یکی از مهمترین این نمونههاست؛ ساخته پرهزینه و پرزرقوبرق میرباقری نشد آنی که باید باشد. دوبله متوسط، انتخاب صداهای اشتباه و استفاده از صدای اصلی بازیگرانی که بیشک توان درست دیالوگ گفتن در قامت یک شخصیت 14 قرن پیش را نداشتند، سبب شد مختار به آن جایگاهی نرسد که امام علی یا روز واقعه در خاطره مخاطبان به دست آوردند.
دوبله روز رستاخیز هم با کمال تاسف یک کار دمدستی، سرسری و بیکیفیت بود که این روزها در سینما و تلویزیون ایران نمونههای فراوانی شبیه آن را سراغ داریم. کارهایی که سریع و بدون دقت و کیفیت جمعوجور میشوند تا تنها پخش شده باشند. خبرهای منتشر شده از پروژه محمد(ص) مجید مجیدی یک پروداکشن بینظیر در سینمای ایران را حکایت میکند. عوامل حرفهای و نامهای بزرگ از بدنه سینمای جهان گرد آمدهاند تا اثری ماندگار خلق کنند. نمیدانم برنامهها برای اکران جهانی این فیلم چیست اما تاریخ در اکران ایران گواهی میدهد بدون یک دوبلهتر و تمیز و حرفهای، محمد(ص) مجیدی آن چیزی نمیشود که باید باشد. نسل طلایی و بیجایگزین گویندههای بزرگ و توانمند ایران در آخرین سالهای فعالیت حرفهای خود به سر میبرند و در یکی، دو سال گذشته چهرههای درخشانی از این جمع از دست رفتهاند. حیف است؛ واقعا حیف است که خاطره دوبله ماندگار محمد مصطفی عقاد این بار با محمد مجیدی تکرار نشود. آقای مجیدی پیش از تصمیم نهایی درباره اکران فیلمتان یکبار دیگر نسخه دوبله محمد عقاد را ببینید...