| عزتاله مهدوی | آموزگار|
اقبال به آثار «توکویل» (آلکسی شارل کلرل دو توکویل 1859-1805 فرانسوی) در هالهای از توجه به متفکران جدیدتر فرانسوی مغفول ماند. در چنین شرایطی، توجه به بعضی از آموزههای او برای تذکار و مشقی دوباره، خالی از فایده نیست. نمیدانم چرا و به چه دلیل بیشتر، متوجه متفکرانی از مغرب زمین شدهایم که همواره خواسته و ناخواسته، سدهای بزرگی را بین ما و خودشان ایجاد کردهاند و حتی به مرور، زبان گفتوگو با غرب را فراموشمان دادهاند.
یکی از درسهای آموزنده توکویل که در جایی از کتاب «رژیم پیشین و انقلاب» که درباره انقلاب کبیر فرانسه و تحولات اجتماعی پس از آن است، نظرم را جلب کرد اشاره او به این نکته ظریف است: «نویسندگان، چنانکه در عصر روشنگری پیش آمده، با روح تحلیل صرف، عناصر مربوط به سیاست را به باد انتقاد میگیرند بیآنکه واقعیت امور را به دقت بررسی کنند». او با این جمله میخواهد بگوید که گاهی اوقات، واقعیتها با آنچه ما در ذهنمان محفوظ نگه داشتهایم، متفاوت است. به عبارت دیگر به مسائل موجود و واقعی و موضوعات مشترک اساسی باید بذل توجه کنیم و زبان قابل فهم را برای گفتوگوی متقابل بیابیم.
از درسهای توکویل که در کتاب «دموکراسی در آمریکا» آمده، نقش پیمانهای صلح است که همواره پایههای یک ملت را با آرمانهای انسانیاش مستحکم میکند و فرصت بالیدن به آن ملت میدهد.
جامعه نیازمند همبستگی است. این همبستگی، از تخریب پایههایی که یک اجتماع را نگه داشته جلوگیری میکند. به شرطی که این همبستگیها بر مدار اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در جناحبندیها باشد و همواره منافع عمومی را حفظ کند.
در هر شرایطی، تأکید و احترام به آزادیهای فردی و مناسبات اقتصادی صحیح، امکانات رشد و گسترش را در جهت پیشرفت فراهم میکند. باید به فعالان اعتماد کرد و میدان حرکت آنها را تنگ و تاریک نساخت. البته وجود قوانین واضح و کمتر تفسیرپذیر از اهمیت بسزایی برخوردار است.
توکویل اصل برابری شرایط و فرصتها را در یک اجتماع مورد توجه قرار میدهد و مینویسد: «این عامل چه تأثیر شگفتی در جریان امور اجتماع دارد». به نظر او ویژهخواری، بنیانهای اقتصادی جامعه را از بین برده و نظام نابرابر و لرزان و مورد سوءظن را فراهم میآورد. در صفحه 257 همین کتاب مینویسد: «بعد از آزادی فردی، طبیعیترین آزادیها برای بشر آن است که بتواند کوششهای خود را با همنوعانشان هماهنگ و تلفیق کرده و در انجام مقاصد، مشترکا اقدام کند.» در بخشی از تحلیل خود در این کتاب از ایجاد اعتماد به نفس در مردم و از اطمینان انسانها از ثبات شرایط سخن میراند. اگر نخبگان جامعه اطمینان حاصل کنند که طی مدارج ترقی و پیشرفت، تنها باید متکی بر صلاحیتها و تواناییهای خود باشند، تلاش مضاعف مبذول میدارند. باید به هر فردی اطمینان داد که در سایه کوشش و پایداریش به هر چه بخواهد میرسد. ساختار اداری جامعه باید این پیام را به صراحت و روشنی به همگان (در رفتار سازمانی و فرآیندها) اعلام کند.
توکویل درس آموزنده دیگری هم دارد: سیر تحولات اجتماعی را در همه جا و در تمام زمانها یکسان و مشابه ندانیم، برای ایجاد یک سازمان اجتماعی که در آن شرایط آزادی و مساوات برقرار باشد، راههای مختلفی وجود دارد و سوابق تاریخی و عوامل فرهنگی و اخلاقی را در تحولات، کوچک نشماریم و از ظرفیتهای معقول آنها استفاده کنیم. در بخش دیگری از کتاب خود، توجه دولتها را به نابسامانیهای اجتماعی، گوشزد میکند. حجم رو به افزایش این نابسامانیها منجر به نوعی خشونت آشکار و پنهان در جامعه میشود.
توکویل بسیار واقعبینانه به نقش قوه قضائیه در جلوگیری از افراط و تفریطها اشاره کرده و توضیح میدهد که چگونه این نهاد اگر قدرتمند و مستقل باشد، میتواند از فرآیندهای قانونی موثر در جامعه حمایت کند و بنیانهای مدنی اجتماع را تقویت کند.
درس مهم دیگر توکویل آن است که «رفاه و آسایش عمومی، همیشه باعث ثبات حکومتها بهطورکلی و بالاخص حکومتهای دموکراتیک بوده است.» (صفحه400)
منابع و مآخذ:
- دو توکویل، آلکسی، تحلیل دموکراسی در آمریکا، ترجمه رحمتالله مقدممراغهای، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1384
- باربیه، موریس، دین و سیاست در اندیشه مدرن، ترجمه امیر رضایی، نشر قصیدهسرا، 1389
- فرهنگ آثار، به سرپرستی رضا سیدحسینی، جلد سوم، انتشارات سروش، 1389