ایرج راد بازیگر
جشنواره تئاتر امسال جشنواره تعریفی نبود؛ نمایشهایی که من دیدم از کیفیت بالایی برخوردار نبودند و حتی تعدادی کارهای متوسط هم کم بودند - از این رو اختلاف چشمگیری بین آثار امسال وجود داشت. حتی وقتی با دوستانی که در بخشهای داوری حضور داشتند صحبت میکردم آنها هم از کیفیت کارها ناراضی بودند. اینها همه
به خاطر بیبرنامگی، نبود گروههای تئاتری و استمرار نداشتن هنرمندان در حوزه تئاتر است. اصولا مسأله تئاتر به شکل هدفمندی نیست. کارها بیخاصیت هستند و درواقع حرفی برای گفتن ندارند و حتی در اجرا هم چیز خاصی ندارند.
متاسفانه به جای اینکه هر ساله این عرصه پیشرفت کند و تعداد نمایشها گستردگی بیشتری پیدا کنند، اما روز به روز درحال ضعف هستند! حتی نیروهایی هم که در این عرصه فعالیت میکنند، به خاطر نادیده انگاشتن توانمندیهایشان نسبت به حرفهشان دلسرد شدهاند. از این رو احساس میکنم هنرمندان دچار واخوردگی شدهاند و دیگر روحیه و انرژی و ذوقی که در آنها وجود داشت، دیده نمیشود. اما به هر جهت، همین هنرمندان هستند که تئاتر را تا الان زنده نگه داشتهاند، هرچند با حضور اندکشان. بدونشک همه این مسائل و مشکلات به روحیه هنرمندان هم لطمه وارد کرده است. به گونهای که دیگر به شکل مستمر و فعالی در این حرفه فعالیت نمیکنند. ترجیحا وقتی هنرمند با حمایتی مواجه نشود و از نظر مالی تأمین نشود دنبال رویه دیگری میگردد.
به نظرم باید فکر اساسی برای حل مشکلات تئاتر شکل بگیرد. برنامهریزی درستی شکل بگیرد و حتی امکانات سختافزاری، حمایتهای معنوی نسبت به هنرمندان بیشتر شود. چون حمایتهای معنوی خیلی مهم هستند و اگر به این مهم توجه شود حمایتهای مادی هم به دنبالش خواهد آمد. اگر آمار دقیقی از فعالان حرفهای و تمام کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند ارایه شود، بدونشک این مشکلها آشکار خواهند شد. این آمار در بین فعالان حرفهای، آماتور و دانشجو دیده میشود. چه در تئاتر تهران و چه در شهرستانها مسائل و کمبودها مشخص هستند. اما با گزارش مطرح کردن این مسائل هم چیزی حل نمیشود. ما باید در این میان به تماشاگران هم توجه کنیم. تماشاگر وقتی به تماشای نمایشی میآید با علاقه به سمت آن آمده است، اما وقتی در سالن حضور پیدا میکند و با نمایش مواجه میشود، خواستهاش بر آورده نمیشود و متاسفانه چیز خاصی را در نمایش متوجه نمیشود.