شماره ۴۹۲ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۴ بهمن
صفحه را ببند
رئيس‌جمهوري براي تمامي فصول

 متين مسلم كارشناس روابط بين‌الملل

 انتخاب ديپلماتي جديد و كاركشته به سمت نمايندگي ايران در سازمان ملل، رئيس‌جمهوری حسن روحاني را از بازي نابرابر مخالفان داخلي و خارجي‌اش نجات داد. حدود يك‌سال پيش حميد ابوطالبي به‌دليل ممانعت ايالات متحده از صدور ويزای دیپلماتیک، موفق به عزيمت به مقر سازمان ملل در نيويورك نشد.  ايالات متحده او را متهم كرده در ماجراي حمله نوامبر 1979 به سفارت آمريكا در تهران دخالت داشته است.  ابوطالبي اما اين اتهامات را رد مي كند و مي‌گويد: «تنها در یک مورد همراه با نماینده پاپ در سفارت آمریکا حضور يافت و صرفا نقش يك مترجم را به عهده داشته است».  به نظر می‌رسد تشكر و دعای نماینده پاپ برای ابوطالبی چندان خوش یمن نبوده است.
 پست ریاست هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل به‌دلیل موقعیت منحصربه‌فرد آن، عملا نقش وزیرخارجه دوم ایران در خارج از کشور را بازي مي‌كند. نه الزاما به‌خاطر نداشتن روابط ديپلماتيكي ميان تهران و واشنگتن، بلكه عمدتا به این دلیل که نماينده ايران در سازمان ملل، عملا سكان هدایت سیاست خارجی ایران در نزد جامعه جهانی و اعضای شورای امنیت، خصوصا 5 عضو دایمی آن را در دست دارد و تهران دستکم با یکی از آنها یعنی ایالات متحده طرف اصلی مذاکره   و تعاملات راهبردي است.
اجازه دهید فعلا موضوع ابوطالبی را به كنار گذاشته و آن را به کلکسیون مشکلات حل نشده میان ایران و ایالات متحده اضافه کنیم. تهران می‌گوید پیگیری این اقدام غیرقانونی و نامتعارف واشنگتن را دنبال خواهد کرد،اگرچه منابع سياسي و بوروكراتيك مقيم سازمان ملل معتقدند رسيدگي‌هايي از اين دست سال‌ها طول خواهد كشيد. اما با توجه به وضعيت پيچيده سياست خارجي ايران، همان زمان سوالي اساسي مطرح گرديد«كه تداوم ممانعت دوجانبه تهران و واشنگتن عليه يكديگر، بالاخره به نفع كدام طرف تمام خواهدشد؟ و در تحليل نهايي، حل آن به نفع يا ضرركيست؟ به باور من اين سوال بيش از هر چيزي ذهن رئیس‌جمهوری روحانی را به خود مشغول كرده بود. آن هم در حساس‌ترین موقعیت نبرد دیپلماتیکی کشورش طی 60‌سال گذشته.  منطقا به نظر مي‌رسد روحاني در اين شرايط حساس مايل نبوده بيش از اين اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین برج دیده‌بانی و پايگاه عملياتي سیاست خارجی و برنامه هسته‌ای كشورش همچنان خالی بماند و بايد اقدامي كرد، ولو به بهاي شماتت‌هاي دایمي و معمول مخالفان قسم‌خورده داخلي و بهره‌برداري مخالفان قسم‌خورده خارجي. با نگاهي حرفه‌ای، درك علت نگرانی‌هاي روحانی و کادر سیاست خارجی رويایي او چندان كار مشکلي نيست. آنها به خوبي مي‌دانستند تداوم خالی ماندن کرسی ايران در
سازمان ملل، صرف‌نظر از نتايج غير قابل پيش‌بيني آن، عملا به امتیازي ويژه و منفی نزد مخالفان پر فشار داخلي و حرفه‌اي‌هاي خارجي تبديل شده و لازم است قطع نظر از هر بهانه سياسي و تاريخي از آن عبور كرد. روحاني با انتخاب یکی از متفاوت‌ترین دیپلمات‌های نزدیک به خود «غلامعلی خوشرو»، به يكباره جهت بازي را تغيير داد و موجب تعجب بسياري را فراهم آورد. این تفاوت از آن جهت معنای بیشتری پیدا می‌کند که خوشرو تا پیش از این و از اواسط دهه 90 به مدت 7‌سال سفیر و معاون نمایندگی ایران در نیویورک را به عهده داشت و محافل نزد سازمان ملل او را به خوبی می‌شناسند.  یک دیپلمات اروپایی مقیم نیویورک می‌گوید:«اجازه دهید وارد جزییات نشویم.  دولت ایران هر چند با تاخير، اما با زیرکی موضوع یک اجبار متوقف شده را به یک انتخاب پر منعطف و متحرک تبدیل کرد».
 به باور بسیاری از محافل سیاسی و دیپلماتیکی مقيم برن و نيويورك انتخاب روحاني، تنها در آنچه مربوط به سازمان ملل است خلاصه نمی‌شود. خوشرو از جنبه‌های کاملا متفاوت‌تری مي‌تواند حایز اهميت باشد. حداقل پست کنونی وی(تا پیش از انتخابش برای سازمان ملل) یعنی سفیر ایران در سوئیس، یعنی همان کشوری که مسئولیت حفاظت از منافع ایالات متحده در ایران را به عهده دارد و سابقه او در مذاكرات هسته‌اي طي سال‌های 2001 تا 2005، به هيچ وجه قابل اغماض نيست.  ضمن آنكه خوشرو رابطه بسيار نزديكي نيز با حسين موسويان مذاكره‌كننده ارشد هسته‌اي قبلي ايران(در همين دوره زماني) دارد. او هم‌اكنون در آمريكاست. با گذر از اين مرحله، اكنون بايد ديد پروژه بعدي مخالفان داخلي و خارجي روحاني و ظريف چيست؟ البته روحاني تاكنون نشان داده از كنار مخالفانش ولو به سختي توانسته عبور کند و آنها را چندان جدي نگيرد. آنچنان كه چند روز پیش خطاب به آنها گفت: «انتقاد از کت و عینک کج دیپلمات‌ها، كه انتقاد نیست. بهانه‌گیری است.»  اما خب! اين همه ماجرا نيست. بايد منتظر ماند و ديد، آنها چكار
 خواهند كرد؟ 


تعداد بازدید :  142