طرحنو| پنج زن بودند. آن زمان که برای اولینبار بهسمت رسمیتبخشیدن به فعالیتهای محیطزیستیشان پیشقدم شدند. 5 زن بودند و همین حضور زنانه هم باعث شد که نام انجمنشان «جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیطزیست» شود. فعالیت این جمعیت اما در عمل معطوف به زنان باقی نماند و اقشار گستردهای را دربر گرفت. مردها به فعالیتهای داخلی انجمن ورود پیدا کردند و تعدادی از صندلیهای هیأترئیسه را نیز بهخود اختصاص دادند. فعالیتهایشان گستردهتر شد و با گذر زمان افراد مختلف و از اقشار مختلف را بهسمت خود جذب کردند. حالا این جمعیت برنده «جایزه دوسالانه دکتر قهاری» در یکصدوپنجاهمین گفتمان هنر و معماری شده است. جایزهای که در نوع خود دارای ارزشهای بسیاری است. شهلا فارسیمنفرد، رئیس هیاتامنای این انجمن درخصوص این جایزه به «شهروند» میگوید: «وقتی برای دریافت جایزه رفتم، بغض راه گلویم را بسته بود. نه صرفا بهخاطر این جایزه، بلکه دوست داشتم خانم «مهلقا ملاح» که 23سال پیش با یکدیگر تصمیم به راهاندازی این انجمن گرفتیم، این جایزه را دریافت میکرد. او اما بهدلیل کهولت سن نتوانست بیاید و من هم این جایزه را پس از دریافت به ایشان و خدمات ارزندهشان تقدیم کردم.» جمعیت زنان مبارز، 23سال پیش با ایده شهلا فارسیمنفرد که مدت طولانی ازجمله پرسنل حفاظت محیطزیست و نماینده این سازمان در نهاد ریاستجمهوری وقت بود و مهلقا فلاح ازجمله علاقهمندان محیطزیست تشکیل شد. این ایده اما 4 سال برای رسمیتیافتن، شامل مرور زمان شد تا اینکه درنهایت در سال 1374 این جمعیت بهشکلی رسمی از وزارت کشور پروانه دریافت کرد. فارسیمنفرد در این خصوص میگوید: «آن سالها انجمنهای مردمنهاد و فعالیتهایشان، نزد مردم و مسئولان ناشناخته بود و از اینرو برای دریافت مجوز سختیهای بسیاری را باید متحمل میشدیم. ما نیز این سختیها را کشیدیم و توانستیم به ثبترسمی برسیم. ما در آن زمان هنوز درگیر تعاریف بودیم و از اهداف و چگونگی تحقق آنها خبری نبود و درحقیقت هنوز در ابتدای راه قرار داشتیم. از سویی زمانیکه من در سال 1378 از سازمان محیطزیست بازنشسته شدم، تنها 18 سازمان محیطزیستی وجود داشت که آنها همانطور که گفتم بسیار گرفتار فرم بودند تا محتوا.»
او ازجمله اهداف این جمعیت را که از ابتدا بر آن تأکید داشتند، انطباق فرهنگ زیستمحیطی در ساخت کشور میداند و میافزاید: «برای شکلدادن به این دیدگاه ما فعالیتهایمان را از پایه شکل دادیم. از اینرو به ارتباط با آموزش و پرورش پرداختیم. برای معلمان کلاسهایی برگزار کردیم تا به دانشآموزان، حفاظت از محیطزیست را بیاموزند و آنها را با اهمیت این موضوع آشنا سازند. کسانیکه آینده در دستان آنهاست و با وجود آنها میتوان به داشتن محیطزیستی پایدار و سالم امید داشت. در این کلاسها سعی شد تا معلمها نیز با بسیاری از فاکتورهای حفاظت از محیطزیست آشنا شوند. از سویی دورههایی را نیز در منطقه 6 برگزار کردیم که در آن پیمانکارها، اعضای شهرداری و حتی شهردار مناطق نیز حضور داشتند و به آنها نحوه بهتر عملکردن در محیطزیست و راههای کمتر ضربهزدن به آن را آموزش میدادیم که یکی از این موارد، نحوه تفکیک زباله بود که این آموزشها درنهایت بسیار ثمربخش بودند و چنین مواردی همچنان نیز ادامه دارد. این فعال محیطزیست در ادامه میگوید: ما یکشنبه اول هر ماه در سالن اجتماعات دانشکده محیطزیست گردهمایی داریم و به بحث و بررسی آسیبها و مشکلات محیطزیستی میپردازیم. او وضع حالحاضر، با گذشته را در زمینه شناخت مردم از انجمنهای مردمنهاد بهتر میداند اما همچنان دو مشکل «نداشتن پشتیبان اجرایی و پشتیبان مالی» را ازجمله مشکلاتی میداند که طی سالیان متمادی از بین نرفته و همچنان وجود داشته است و میگوید: «تا زمانیکه دولتیها تعدادی از پروژههایشان را به موسسات مردمنهاد واگذار نکنند، این موسسات نمیتوانند با برنامهریزی به افزایش درآمدهای مالیشان بپردازند چراکه موسسات مردمنهاد همگی با مشکل کمبود بودجه و نداشتن درآمد پایدار مواجهند. ما تا سالها جلسات جمعیت را در منزل خانم ملاح برگزار میکردیم و دلیل اصلی این وضع هم درآمد ناکافی بود. هرچند شهرداری در برخی موارد و جلساتی که داشتیم با ما همراهی میکرد، اما درنهایت هزینهها همواره بالا بودهاند و این برای ادامهحیات کار را دشوار میسازد. هرچند ما مدتهاست که برای اهداف خود مبارزه میکنیم و این موارد نیز نتوانسته اثرگذار باشد.»