شهروند| حزبالله لبنان با حمله تلافیجویانهاش به کاروان نظامیان اسراییل در پاسخ به حمله اسراییل به خودرو حامل فرماندهان ارشد حزبالله و سپاه پاسداران، قواعد بازی را تغییر داد.
قواعدی که آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز به آن اذعان کرده و گفته است «حزبالله قواعد جدیدی را بر اسراییل تحمیل کرده و هیچ گریزی از جنگ سوم لبنان نیست.» لیبرمن با تأیید این نکته که حزبالله مصممتر و از قدرت تهاجمی بیشتری برخوردار شده گفت: «از جنگ چهارم در نوار غزه هیچ گریزی نیست همانطور که از جنگ سوم لبنان نیست. پس از حمله حزبالله قدرت بازدارندگی اسراییل شکسته شد.» سخنان لیبرمن وقتی در کنار برخی دیگر از واقعیتهای منطقهای قرار میگیرد، میتواند نشاندهنده این امر باشد که احتمال بروز تنش شدید میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی دور از ذهن نیست.
حمله حزبالله لبنان به نظامیان اسراییلی در پاسخ به حمله قنیطره، البته دور از انتظار نبود. مقامات حزبالله بلافاصله پس از شهادت جهاد مغنیه به دست نظامیان اسراییلی وعده انتقام داده بودند. حتی سیدحسن نصرالله در هشداری آشکار خطاب به اسراییل به آنها هشدار داده بود که «پناهگاههایشان را آماده کنند.» حال دیگر شرایط به مانند گذشته نیست و بسیاری از تحلیلگران بر این عقیدهاند که این پایان ماجرا نیست اما آنچه مهم است این است که در بررسی احتمال تنش بیشتر میان حزبالله و اسراییل باید دو عامل جنگ در سوریه و انتخابات پیشرو در اسراییل را مدنظر قرار داد.
در حمله اخیر حزبالله به نظامیان اسراییلی، اگرچه رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد و 30خمپاره به جنوب لبنان شلیک کرد و این واکنش، در نوع خودش واکنشی ناقص بود. سابقه حمله سال 2012 اسراییل به نوار غزه و حمله سال 2006 این رژیم به جنوب لبنان که به گفته خودشان در پاسخ به تحرکات طرف مقابل بوده، نشان میدهد که اینبار واکنش اسراییل بسیار ناقص و ناچیز بوده است.
نکته دیگری که دراین خصوص باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اسراییلیها درخصوص تلفات نیروهایشان واکنشی با حساسیت بالا نشان میدهند. حتی مردمشان نیز در چنین شرایطی با واکنشهای افراطی و تند بیشتر موافقند و همین مسأله در بسیاری از مواقع دستاویز مقامات این رژیم برای حمله قرار میگیرد. از سوی دیگر حمله اخیر حزبالله زمانی رخ داد که اسراییل قرار است در ماه مارس انتخابات سراسری برگزار کند، بنابراین به هیچعنوان نباید اینگونه اندیشید که اسراییل پیش از انتخاباتش دست به هیچگونه حملهای به جنوب لبنان نخواهد زد. علاوه بر این حزبالله اخیرا در سوریه به مقابله با نیروهای داعش و جبهه النصره مشغول است و همین موجب میشود بخشی از توان و نیروی آنها در سوریه مصروف شود. از دیدگاه تلآویو شاید امروز حزبالله به جهت مشغولیتهایی که دارد در مقام ضعف قرار داشته باشد.
البته تکرار حمله تلآویو به لبنان، همانند حمله ناموفق و همراه با شکستشان در سال 2006، از نظر سیاسی برای اسراییل فاجعهای تمامعیار خواهد بود چراکه آخرینباری که اسراییل با حزبالله در لبنان درگیر شد، نتیجهاش برای تلآویو مفتضحانه بود.
شاید به همین جهت باشد که اسراییل به جای حمله زمینی به لبنان، بیشتر اجرای عملیاتهای ترور، شلیک خمپاره و توپ را در دستور کار خود قرار داده است اما همین مسأله هم میتواند طی ماههای آینده به بروز تنش و درگیری میان حزبالله و اسراییل منجر شود.
اگرچه اسراییل تاکنون به آمادهسازی خود مشغول بوده اما نمیتوان قاطعانه گفت که تلآویو به فکر حمله گستردهتر به لبنان نیست.
استقرار تجهیزات نظامی نظیر خودروهای زرهی و توپخانه در مجاورت مرزها با لبنان و افزایش فعالیتهای نیروهای هوایی رژیم صهیونیستی بر فراز جنوب لبنان نشان میدهد که تلآویو از یکسو نسبت به واکنش احتمالی حزبالله بیمناک است و از سوی دیگر گزینهها را برای حمله به جنوب لبنان بررسی میکند. برای مثال در 28ژانویه، فرودگاه حیفا بهطور موقت بسته اعلام شد و در ساعات بسته بودن از این فرودگاه برای هماهنگی لازم میان واحدهای نیروی هوایی اسراییل استفاده شد. در طول این مدت از مردم خواسته شد تا از خانههایشان بیرون نروند.
بهطور کلی اینگونه به نظر میرسد که تلآویو در حال آماده شدن نظامی در مرزهای لبنان است و اینکه آیا این آمادگی به حمله ختم خواهد شد یا خیر، بیش از هرچیز به آمادگی حزبالله لبنان مربوط میشود.