| سامان محمدشاهی | عضو موسسه خیریه پیامامید |
گرایش به کار خیر و نیکوکاری یک حس درونی در انسان است. بهنظر من هر فردی که قلبا انساندوست و نوعدوست باشد، نمیتواند نسبت به کارهای خیر بیتفاوت باشد. البته خیلی از افراد هستند که شاید تمکن مالی زیادی هم داشته باشند ولی راههای کمک به دیگران را بهخوبی نمیشناسند؛ اینجا وظیفه انجیاوها و موسسات خیریه است که فعالیتهایشان را به مردم اطلاعرسانی و آنها را به حضور و مشارکت در کارهای خیر ترغیب کنند.
موسسه خیریه پیامامید 14سال است که فعالیت خود را آغاز کرده و بعد از محک، یکی از بزرگترین موسسههای خیریه فعال در ایران محسوب میشود. ما بسیاری از خانوادههای بیسرپرست، بیبضاعت و نیازمند را تحتپوشش قرار دادهایم. خدماتی که ما در این خیریه ارایه میدهیم از هزینه تحصیل، آموزش و مایحتاجعمومی مثل لباس و کیف و کفش گرفته تا کارسازی و اشتغالزایی برای سرپرستان خانوارها را شامل میشود. یکطبقه از ساختمان موسسه مختص به کلاسهای آموزشی سرپرستانخانوار است. کلاسهایی مثل ساخت زیورآلات، خیاطی، تزیینات و آموزش مهارتهای هنری دیگر به این افراد ارایه میشود تا بتوانند برای خودشان شغل و راههایی جهت کسب درآمد ایجاد کنند.
کسانی که داوطلب حضور و کمک به نیازمندان میشوند در ابتدا معرفی میشوند یعنی در موسسه اهداف و فعالیتها را بهدرستی برایشان توضیح میدهیم. هر شخص، هر ویژگی فردی که داشتهباشد، فرقی نمیکند، بلکه چیزی که برای ما مهم است، شناساندن موسسه و اهداف و کارهایمان است. هنگام معرفی فرمهایی بین این نیکوکاران پخش میشود که ویژگیها و مشخصههای خود را در آن وارد میکنند مثلا میگویند وضع مالی خوبی دارند یا تخصص ویژهای در آموزش مهارتی خاص دارند یا میخواهند حضوری در موسسه فعالیت کنند یا هر چیز دیگری... این فرمها بهطورکلی مشخص میکند که این افراد در چه شرایطی هستند و چه پیشنهاد و تخصصهایی برای کمک بهخیریه دارند. ما براساس نیازسنجی، داوطلبان را طبقهبندی میکنیم و در صورت نیاز با آنها تماس میگیریم و درخواست همکاری میدهیم. در این میان کسانی هم هستند که از ابتدا ابراز تمایل میکنند حضوری فعال در موسسه داشته باشند. این افراد اغلب مهارتی را به نفرات تحتپوشش آموزش میدهند و بهنوعی به توانمندسازی، کاریابی یا کارسازی برای نیازمندان در آینده کمک میکنند. بهنظر من، فعالیتهای تبلیغاتی برای موسسات خیریه خیلیضروری است. ما در پیامامید سامانهپیامکی جهت اطلاعرسانی به خیرین و نیکوکاران که فرم موسسه را پر کردهاند، داریم که آنها را از برنامهها و بازارچههای خیریه مطلع میکنیم. تبلیغات گسترده از بیلبوردهای خیابانی و تراکتهای اطلاعرسانی و دعوت از مردم تا پخش بروشورها در حوالی رستورانهای بزرگ و پارکها و اماکنعمومی و...
مردم به بازارچه خیریه دعوت میشوند؛ وقتی به بازارچه میآیند بهطور منطقی آگاهی دارند که این بازارچه با چه نیتی برپا شده است. فضای بازارچه برای مردم بسیار جذاب است و درواقع نوعی حالت سرگرمکننده برایشان دارد و آنها را به بیشتر دانستن درمورد فعالیتهای خیریه مشتاق میکند. مردم اصولا برای مشارکت در امور خیر بهدلیل قانعکننده نیاز دارند. من و همکارانم مردمی که با منطق خود وارد بازارچه میشوند را با توضیحاتمان قانع میکنیم؛ یعنی صدایشان میکنیم و توضیح میدهیم که مثلا یک تخممرغ رنگی که اینجا فروخته میشود هم سفره هفتسین شما را زیبا میکند و هم میتواند کمکهزینه ادامهتحصیل کودکی بیسرپرست باشد و آینده مبهم او را روشن کند. بسیاری از مردم وقتی از لحاظ احساسی درگیر شوند، حاضرند دوبرابر قیمت را هم برای خرید پرداخت کنند. بهنظر من، درمورد خود فرد، تنها حسی که میتواند نوعدوستی و کار خیر را در فرد برانگیزد، از قلب برمیآید. احساسات قلبی مردم نسبت به همنوعانشان. با این حال متاسفانه هر روز در جامعه این نوع احساسها کمتر میشود. مردم سردتر میشوند و آنقدر درگیر زندگی روزمره و کار و کسب درآمد و گذران زندگی هستند که دیگر کمتر میبینیم به اطرافشان توجه داشته باشند. درواقع مردم امروز دچار نوعی خودخواهی شدهاند و حتی در مواردی مثل جشنهای خیریه هم بیشتر افراد بیتفاوت عبور میکنند یا حتی اعتراض هم میکنند و میگویند هرکسی خود مسئول زندگیاش است و ما وظیفهای در قبال زندگی دیگران نداریم. متاسفانه فرهنگ کهن ما از آموزههای خیرخواهی و نیکوکاری غنی است ولی چیزی که در این روزها میبینیم مردمی هستند که در لاکتنهایی و مشکلات خود فرورفته و درگیرند. با این حال بهنظر من در باطن هر انسانی حس انساندوستی نهفته است و اگر این حس زیبا برانگیخته شود، هر انسانی دوست دارد به نیازمندان و تهیدستان کمک کند.