| شاهین یاسمی | روزنامه نگار |
سرزمین ایران با قدمت چندهزار ساله و دارا بودن آثار تاریخی بيشمار یکی از ۱۰ کشور نخست دنیا در زمینه وجود آثار تاریخی و باستانی است. ایران با داشتن تمدن چندهزار ساله و آب و هوا و مناظر طبیعی و باستانی و فرهنگ و رسوم غنی، ممتاز و بينظیر است. ایران سرزمینی است که در آن شرق و غرب همسایه شدهاند و همین تنوع باعث میشود گردشگرانی که به ایران سفر میکنند بتوانند جذابیتهایی را که در کشورهای مختلف میجویند در یک کشور ببینند و همزمان از این تنوع بهره ببرند. صنعت گردشگری امروزه در ردیف صنعتهای پردرآمد و کمهزینه دنیا قرار دارد و طبق پیشبینی سازمان جهانی گردشگری بیش از ۲۰۰میلیارد دلار درآمد کشورهای دنیا از این بخش تأمین میشود و در همان سال از هر ۱۵ شاغل در دنیا یک نفر در این بخش فعال است. طی سالهای اخیر گردشگری تبدیل به صنعتی رقابتی شده و کشورها برای کسب درآمد تمایل به نوآوری در این صنعت دارند. کشورهایی که تا دهههای پیش جزو کشورهای توسعهنیافته و درحال توسعه بودند (مانند جنوبشرق آسیا یا کشورهای آمریکای لاتین) با استفاده از این صنعت جایگاهشان را ارتقا دادهاند. در دنیا بودجهای که به مسافرت و تفریح اختصاص دارد ۳ برابر بودجهای است که به امور دفاعی اختصاص مییابد.
ايران فقط از 11درصد پتانسيل گردشگري خود استفاده ميكند و درآمدي كه از اين راه به دست ميآورد کمتر از ۵درصد درآمد ارزی کشور را در برمیگیرد. اما در جایی مثل مصر مهمترین منابع تأمین ارزی کشور از صنعت گردشگری به دست میآید. طبق پیشبینی کارشناسان تا سال 2015 میلادی ۱۶میلیون گردشگر به مصر سفر میکنند. ترکیه نیز با انجام تمهیداتی ازجمله کاهش نرخ عوارض خارجی، همکاری و مشارکت فعالانه با کشورهای عضو اکو، رونق زیرساختهای گردشگری و سرمایهگذاری در ساخت هتل به درآمد ۱۳میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار در سال ۲۰۰۶ دست یافت البته ترکیه در ردهبندی سازمان جهانی گردشگری به لحاظ جاذبههای گردشگری از ایران ۱۷ پله ضعیفتر است اما با این وجود تعداد گردشگران این کشور به صورت میانگین سالیانه ۲۰میلیون نفر و برای ایران ۲۰۰هزار نفر محاسبه شده است. گستره مشارکت دولتها در امور جهانگردی براساس شرایط خاص هر کشور (نظام اقتصادی، سیاسی و حقوقی) متفاوت است. امروزه توسعه جهانگردی در سطح منطقهای (اگر نگوییم در سطح ملی) برای ایران باید در دستورکار قرار گیرد. بانک جهانی در گزارش اقتصادی ۲۰۰۷ ایران را جزو کشورهای نفتخیز خاورمیانه میداند که افزایش قیمت نفت تنها عامل افزایش رشد اقتصادی آن است بنابراین با افزایش قیمت جهانی نفت و رشد درآمدهای نفتی تمایل برای انجام اصلاحات در صنعت گردشگری بهطور چشمگیری کاهش مییابد.
درآمدهای نفتی ایران عامل عمده و مهم میزان تأثیرپذیری اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی است. از طرف دیگر به علت دلاری بودن درآمدهای نفتی ایران هرگونه کاهش ارزش دلار به معنای کاهش ارزش واقعی درآمدهای نفتی خواهد بود. ریمون مارتیتز فربل، دبیرکل گردشگری اسپانیا در بازدیدی که از ایران داشت گردشگری را یک علم و دانش جهانی دانست و تولید محصولات گردشگری را راهکاري برای جذب توریست قلمداد کرد و افزود: کشور شما متاسفانه فاقد چنین محصولاتی است.
بدونشک مشکلاتی چون مشخص نشدن سهم بخش خصوصی، کمبود فضاهای اقامتی، ضعف سیستم حملونقل و ضعف گردشگری داخلی از کمبودهای موجود برای جذب توریست است. اما عمدهترین مشکل، نگاه گردشگران جهانی به ایران است. آنها به غلط بر این باورند که در اینجا عدم ثبات سیاسی و امنیتی و احساس مخاطره برای گردشگران جهانی وجود دارد که البته رسانههای غربی در تعمیم چنین نگاه غیرواقعی نقش بسیار بسزایی دارند.
تبلیغات و اطلاعرسانی مناسب از یک طرف و بهبود وضع امکانات توریستی کشور به همراه بهبود عملکرد دفاتر خدمات مسافرتی از طرف دیگر میتواند زمینه مساعد برای جذب توریست کشور را فراهم کند. این درحالی است که آماری که از توریست ایران میدهند شامل توریست کار، توریست ایرانی مقیم خارج و توریست زیارتی است که نهتنها برای خرجکردن به ایران نیامدهاند بلکه در ازای کاری که انجام میدهند پول بیشتری از مملکت خارج میکنند. در ایران نیاز به وجود سازمانی نظارتکننده حس میشود تا چنین مرکزی بتواند برای قیمت هتلها، تورها و ترانسفرها قیمت حداقل و حداکثری تعیین کند.
درواقع ما خود را از ثروت و سرمایه اقتصادی بسیار بزرگی به نام صنعت توریسم محروم کردهایم چون «نفت داریم»، درحالیکه امارات با وجود برخوردار بودن از منابع عظیم نفت به صنعت توریسم و گردشگری هم پرداخته و دوبی ترافیک گردشگری دارد و میزان اشغال هتلها و میهمانپذیرها در دوبی ۸۴درصد است که هتلهای نیویورک و سنگاپور در ردههای بعدی قرار دارند. به تازگی مدیرکل دفتر آمار اطلاعات و برنامهریزی سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد: ۳میلیون گردشگر ایرانی در سال به خارج سفر میکنند و ۷۰۰هزار نفر گردشگر خارجی وارد کشور میشوند، به عبارتی سالیانه حدود ۵/۱میلیارد دلار از کشور خارج و فقط ۳۵۰میلیون دلار ارز از گردشگران دریافت میشود. این ارقام نشان میدهد که تراز اقتصادی گردشگری کشور منفی است. آمار گردشگری اتریش در سال ۲۰۰۴ تعداد ۲۸میلیون گردشگر و آلمان ۱۱۶میلیون گردشگر را نشان میدهد. در برنامه سوم توسعه قرار بود بیش از ۴میلیون گردشگر وارد کشور شود که البته چنین نشد. گردشگران داخلی ۶۰۰درصد از بودجه گردشگری جنوبغربی انگلستان را تأمین میکنند و امارات قطب ۴ گردشگری دنیا میشود ولی چرا ایران نمیتواند یا نمیخواهد حق خود را از ۷۰۰میلیارد دلار سرگردان در سبد جهانی توریسم بگیرد؟ چرا سهم ایران با توجه به رتبه ممتاز در جاذبهها و داشتن رتبه بهتر از آلمان، انگلیس و ترکیه به یکدرصد هم نمیرسد؟
امروز حتی عربستان نفتخیز با هدف رونق صنعت گردشگری و جذب توریست بیشتر از ۳ طرح در سواحل دریای سرخ اجرا میکند. این پروژهها با هزینه ۴۰میلیون دلار به تصویب رسیده زیرا بازگشت 2 برابر این سرمایه در کمتر از زمان استخراج یک بشکه نفت بدیهی است.
شاید برای ایران، توریسم صنعتی پرجاذبه و پشتیبان خوبی برای اقتصاد کشور باشد و ما اگر به جای آنکه درآمد نفت و صنعت گردشگری را رودر روی هم قرار دهیم، آنها را در هم ادغام کنیم بهتر و سازندهتر باشد زیرا پیشینه صنعت نفت در ایران فرصتی برای سرمایهگذاری در عرصه صنعت نفت توریسم میشود. زیرا دنیا ایران را با منابع نفت و گاز میشناسد. ابزار و ادوات صنعتی تا دانشگاهها و قدیمیترین تأسیسات نفتی در این حوزه است که متاسفانه چاه شماره یک نفت خاورمیانه که در مرکز شهرستان مسجدسلیمان قرار دارد امروز دیوار به دیوار منازل مسکونی منطقه است!
حرکت از اقتصاد نفت به اقتصاد گردشگری رابطه مستقیمی با توسعه بخش خصوصی دارد. خصوصیسازی دفاتر و شرکتهای جهانگردی به معنای آن است که صنعت جهانگردی برای انجام عملیات پیشبرد داخل کشور به جای اتکا به کمکهای نفتی دولت به توان مالی خود اعتماد و اتکا کند. اگر ما نیز به اندازه ترکیه میتوانستیم میزبان خوبی برای تمدن و فرهنگمان باشیم و مدیرانی از جنس مسئولیتپذیر و آیندهنگر برای سیاستگذاریهایمان داشتیم امروز نفت درصد ناچیزی از درآمد سالیانه کشور را تشکیل میداد و بهتر آن است که خود را از حضور در سبد جهانی توریسم رها سازیم، تنها به گردشگری در سطح خاورمیانه روی آوریم و به صنعت گردشگری در این حد اکتفا کنیم.