| خدیجه افسونگرها | کارشناسارشد جغرافیای گردشگری |
امروزه با توجه به بیانیه هزارهسوم سازمان ملل متحد و اجلاسهای متعدد در سراسر دنیا پایداری بهعنوان بخش اساسی نظم جهانی شناخته میشود و توسعهپایدار از اصولی است که اندیشمندان و صاحبنظران مورد توجه قرار میدهند. این بدان معنی است که حفظ استانداردهای سطح زندگی آینده بشریت اهمیت بسیار زیادی دارد، بهطوری که دیگر نمیتوان از محیط زندگی انسانها همانند گذشته بهرهبرداری و استفاده کرد. بنابراین باید آثار گردشگری را از ابعاد مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داد تا بتوانیم از تهدیدات آن بکاهیم، از فرصتهای آن نهایت بهرهبرداری را بکنیم، نقاط ضعف را به حداقل برسانیم و نقاط قوت را توسعه دهیم و این برنامه بدون مشارکت کشورها امکانپذیر نیست.
خوشبختانه سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان جهانی جهانگردی اصول قابلقبولی را ارایه کردهاند. از نظر این سازمان توسعه پایدار گردشگری به مفهوم مدیریت تمامی منابع است، بهطوریکه ضمن رعایت تمام شئونات فرهنگی کشورها سیاستهای حمایتی و فرآیندهای زیست محیطی و تنوع عوامل محیطی در آن حفظ شود تا نیاز گردشگران فعلی و جامعه میزبان را تأمین کرده و در عین حال باعث تقویت نیازها و انتظارات آینده آنها شود.
برای رسیدن به تعامل گردشگری فرهنگی توسعهپایدار باید همه اقشار یک جامعه با برنامهریزی مبتنی بر اصول توسعهپایدار تلاش کنند تا این امر به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود و این تلاشها صرفا به عهده صاحبنظران و فرهیختگان یک جامعه نیست، چون برای ارتقای سطح زندگی آینده این مقوله در اختیار بخش یا صنعت یا یک قشر خاص نیست و مربوط به تمام زمانها و مکانهاست.
بدین منظور ضروری به نظر میرسد که ضمن بررسی اصول توسعهپایدار صنعت گردشگری به صورت اجمالی و همچنین آثار و مبانی گردشگری فرهنگی به صورت منفرد برای رسیدن به یک مدل مورد قبول تاثیرات این دو مقوله را نسبت به یکدیگر و سپس آثار اقتصادی و اجتماعی را نسبت به این دو مقوله تحلیل و بررسی کنیم.
گردشگری در بخش اقتصاد، شامل خدماتی است که تأثیر زیادی بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی دارد و شناخت این ارتباطات کمک بسیار زیادی به تعامل بین توسعهپایدار و گردشگری فرهنگی میکند چون اصل وابستگی متقابل این امر را ایجاب کرده. از دیگر موارد مهم در ارتباط با توسعهپایدار و گردشگری، نوآوری و خلاقیت برای استفاده از تمام پتانسیل لازم است و این امر زمانی محقق میشود که از انواع تخصصها و آموزشها در این خصوص استفاده شود و این امر حاکی از چند وجهی بودن در بعد انواع تخصصهاست.
از دیگر موارد مهم در اصول پایدار گردشگری برتر بودن هر چیز در حالت طبیعی است، البته فرضیات متعددی در این خصوص ارایه شده ولی نهایتا میتوان اذعان کرد که توازن طبیعت بر حالات ساختگی آن ترجیح دارد و از طرفی از دیگر اصول توسعهپایدار گردشگری اصل استفاده از تجارب قبلی است.
نهایتا یکی از ارکان اصلی در توسعهپایدار گردشگری، اصل قدرت و سیاست است به طوریکه همانگونه که در جهان امروزه مشاهده میکنیم، وضع جهانی درحال تغییر بوده و هست و موجب نابرابریهای بیشماری بین کشورهای فقیر و غنی شده است، بهطوریکه بسیاری از کشورها با داشتن جمعیت کم بخش قابلتوجهی از منابع را در اختیار دارند و بسیاری از کشورها با داشتن جمعیت زیاد فقیرند و این تازه فقط دخالت دادن متغیر جمعیت در بررسی است در صورتیکه متغیرهای زیادی ازجمله درآمد سرانه، تکنولوژی، منابع طبیعی و ... میتواند این نبود تعادل را به خوبی شفاف سازد.
بنابراین مدیریت منابع در جهان امروز بسیار پیچیده است و تنها همکاری و همدلی کشورها میتواند آینده زندگی در کرهزمین را در جهت پایداری، امکانپذیر سازد. پس کشورها باید به دنبال منشور و تبیین یک دستورکار مناسب باشند تا تقسیم مسئولیتها و تصمیمگیری را تسهیل کند، بدینمنظور برنامهریزی مدون را میتوان پیشنهاد کرد.