| منبع: سایت یونیسف وGirls not brides - برگردان: سودابه قیصری |
هرسال در جهان 15میلیون دختر در سن خردسالی ازدواج میکنند و حق سلامتی، آموزش، تحصیل و فرصتها از آنها گرفته شده و کودکیشان دزدیده میشود و اگر کاری انجام ندهیم، تاسال 2030 هرسال 4/15میلیون دختر خردسال ازدواج میکنند. هرسال 15میلیون دختر زیر 18سال در جهان ازدواج میکنند درحالیکه یا بسیار کم به آن پرداخته میشود یا اصلا در موردش صحبتی نمیشود. در جهان درحال توسعه، از هر 9 دختر یکی قبل از تولد 15 سالگیاش ازدواج میکند و برخی عروسها حداکثر8 یا 9سال دارند. این دختران نهتنها از نظر جسمی و احساسی، آمادگی همسر یا مادر شدن ندارند، بلکه در معرض خطر بسیار بزرگتری مانند عوارض بارداری و زایمان، آلودگی به ویروس ایدز و رنج بردن از خشونتهای خانگی قرار میگیرند و با حداقل دسترسی به تحصیلات و فرصتهای اقتصادی، آنها و خانوادههایشان بیشتر در دام فقر گرفتار میشوند. ازدواج کودکان دستیابی به 6 تا از 8 هدف توسعه هزاره Millennium Development Goals1 را سخت میکند. به زبان ساده، جامعه جهانی نمیتواند برای کاهش فقر جهانی کاری کند مگر اینکه برای ازدواج کودکان کاری انجام دهد. با وجود آنکه پسرها هم گاهی قربانی ازدواج زودهنگام میشوند، تأثیر آن بر دختران غیرقابل مقایسه با پسران است و آمار دختران قربانی تعداد بسیار زیادی را در بر میگیرد. مقایسه تعداد دختران جوانی که در 19-15 سالگی در 2003 ازدواج کردند در مقایسه با پسران متاهل در همین سال، در کشور «مالی» 72 به یک، در «آمریکا» 8 به یک و در «الساوادور» 6 به یک بوده است.
قوانین بینالمللی چه میگویند؟
حق رضایت «کامل و آزادانه» 2 برای ازدواج در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده و « کنوانسیون کاهش همه نوع تبعیض علیه زنان3 (EDAW)» نیز ازدواج کودکان را ممنوع اعلام کرده است. تحت «کنوانسیون حقوق کودک4 (CRC)»، دولتها خود را موظف به حمایت کامل از بچهها و جوانان زیر 18سال میدانند. با وجود این، پیچیدگی حقوقی مسأله ازدواج کودکان باعث شده کشورهای زیادی از حمایت کودکان تخطی کنند.
حمایت از کودکان در برابر خشونت،
بهرهکشی و سوءاستفاده
ازدواج کودکان قبل از سن 18 سالگی به صورت رسمی یا زندگی مشترک غیررسمی واقعیتی است که دختران بسیار بیشتر از پسران تحتتأثیر آن هستند. ازدواج کودکان در سطح وسیعی از جهان مرسوم است و میتواند به زندگی سراسر آسیب و محرومیت منجر شود. دادههای یونیسف درسال 2014 نشان میدهد که در سه دهه گذشته، آمار این نوع ازدواج کمی کاهش داشته و برای جبران رشد جمعیت در کشورهایی که ازدواج کودکان در آنها محسوس است، باید این روند سرعت بیشتری بگیرد.
در سطح جهان بیش از 700میلیون زن در کودکی و بیش از یک نفر از سه نفر – حدود 250میلیون نفر- قبل از 15 سالگی ازدواج کردهاند. دخترانی که قبل از رسیدن به 18 سالگی ازدواج کردهاند، معمولا در مدرسه نمیمانند و احتمال زیادی دارد که خشونت خانگی را تجربه کنند. احتمال مرگ آنها به دلیل مشکلات دوران بارداری یا زایمان بیش از زنانی است که در دهه 20 زندگی زایمان میکنند و احتمال اینکه نوزادان آنها مرده به دنیا بیاید یا در اولین ماه زندگی خود بمیرد نیز بالاست.
در حالی که اطلاعات 47 کشور نشان میدهد، میانگین سنی اولین ازدواج به تدریج درحال بالا رفتن است اما این پیشرفت فقط به خانوادههای با درآمد بالاتر محدود میشود. قدر مسلم بدون تلاش بیشتر و مداوم همه بخشهای جامعه، صدهاهزار دختر به آمار کنونی افزوده میشود که از آسیبهای عمیق، دایمی و کاملا غیرضروری رنج خواهند برد.
اگر نسبت کاهشی که در سه دهه گذشته مشاهده شد، همینطور ادامه پیدا کند، تأثیر رشد جمعیت به این معناست که تعداد زنان متاهل خردسال (بیش از 700میلیون نفر) تاسال 2050 همینطور ثابت خواهد ماند، دو برابر شدن نسبت کاهش، تعداد زنانی که در سن پایین ازدواج میکنند را تا سال 2030 به570میلیون و تا 2050 به 450میلیون کاهش میدهد.
شواهد نشان میدهد دخترانی که زود ازدواج میکنند، غالبا تحصیلات رسمی را رها میکنند و باردار میشوند. یونیسف اعلام کرد که سالانه 70هزار مادر 19- 15 ساله در سراسر جهان بر اثر حاملگی و زایمان جان خود را از دست میدهند. اگر سن مادری زیر 18سال باشد، خطر مرگ نوزاد او در اولین سال زندگی 60درصد بیشتر از مادری است که در 19 سالگی کودک خود را به دنیا میآورد. حتی اگر کودک زنده بماند، معمولا از کموزنی، سوءتغذیه و رشد دیر هنگام جسمی و شناختی رنج میبرد. عروسهای خردسال همچنین در خطر خشونت، سوءاستفاده و بهرهکشی قرار دارند. در نهایت، ازدواج دخترکان غالبا به جدایی از خانواده و دوستان و عدم آزادی شرکت در فعالیتهای جمعی منجر میشود که همه اینها میتواند در سلامت جسمی و روحی آنان تأثیر عمیق بگذارد.
در برخی جوامع، ازدواج کودکان امری مطابق معیارهای اجتماعی است و عادی تلقی میشود. ازدواج دختران زیر 18سال در تبعیض جنسیتی، تشویق بارداریهای پیش از موعد و مداوم و ارجحیت آموزش پسران ریشه دارد. ازدواج کودکان همچنین راهکاری اقتصادی برای بقای خانوادههایی است که برای کاهش فشار مالی، دختران خود را زود شوهر میدهند.
ماموریت یونیسف، توانمندسازی دختران و زنان و حصول اطمینان از سلامت دختران و پسران است. به همین علت، در بخشهای مختلف و همزمان، با افراد رده بالای تصمیمگیری، مردم عادی و سازمانهای اجتماعی کار میکند و بهطور ویژه وظیفهاش شناسایی و مورد سوال قرار دادن عوامل سیستمی و پنهانی است که بازسازی سلامت، حقوق و برابری جنسیتی را به چالش میکشند.
یونیسف وظیفه خود میداند برای پایان دادن به ازدواج کودکان تلاش کند و قادر است از جایگاه جهانی و قدرت خود برای تهیه اطلاعات و شواهد مربوط به ازدواج کودکان و از برنامههای منطقهای وسیع خود در بخشهای مختلف، برای ایجاد تغییر در شرایط استفاده کند. درسال 2012، یونیسف در سازماندهی و برگزاری روز جهانی دختران خردسال که موضوع اصلی آن ازدواج کودکان بود، موفق عمل کرد. این اتفاق، آگاهیرسانی درباره موضوع را افزایش داد و به تمرکز دوباره و جلب توجه مردم نسبت به این حرکت آسیبزا کمک کرد. مبارزه با ازدواج کودکان به شناختن عوامل مختلفی که به ادامه روند کمک میکنند، نیاز دارد. این عوامل شامل عوامل اقتصادی (مانند نیاز به حمایت از دیگر کودکان خانواده و تلاش برای دادن جهیزیه کمتر)، عوامل ساختاری (مانند نبود فرصتهای تحصیلی) و عوامل اجتماعی(فهم سنتها و الزامات اجتماعی، خطر بارداری خارج از پیوند زناشویی و ناپاک تلقی کردن دختران بالای مجرد)است.
ازدواج کودکان، نقض حقوق بشر
ازدواج قبل از 18 سالگی نقض اساسی حقوق بشر است اما بین زنانی که درحال حاضر بین 20 تا 24سال دارند- در سطح جهان- امری عادی و رایج است یعنی از هر چهار دختر خردسال، یک نفر عروس شده است. عوامل بسیاری ازجمله فقر، این تصور که ازدواج «حمایت» را به همراه دارد، احترام خانواده، معیارهای اجتماعی، آداب و رسومی که ازدواج کودکان را عادی جلوه داده و از خطر آن چشمپوشی میکند، چارچوب قانونگذاری ناکارآمد و سیستم ثبت ازدواج در کشورهای مختلف، با هم ترکیب میشوند تا دختر بچهای درمعرض خطر ازدواج قرار گیرد. این ازدواجها غالبا رشد یک دختر را - با بارداری زودهنگام، انزوای اجتماعی، قطع فعالیت آموزشی و یادگیری، محدود شدن شانس داشتن شغل و پیشرفتهای کاری و قرار دادن وی در معرض خطر خشونت خانگی- دچار مشکل میکند.
زندگی مشترک بدون ازدواج نیز – وقتی یک زوج در مکانی مشترک و مانند زن و شوهر با هم زندگی میکنند- نگرانیهای حقوق بشری مشابهی را ایجاد میکند. وقتی دختری با مردی ازدواج میکند و نقش مراقب او را به عهده میگیرد - حتی اگر هنوز به 18 سالگی نرسیده باشد- غالبا فرض بر این است که دیگر بالغ شده است. به دلیل غیررسمی بودن رابطه، مسائلی مانند حق ارث، حق شهروندی و پذیرش اجتماعی نیز دختران را در زندگی مشترک غیررسمی نسبت به دختران متاهل آسیبپذیرتر میکند.
تعدادی از کنوانسیونها و توافقنامههای بینالمللی به موضوع ازدواج کودکان پرداختهاند. بهطور مثال، ماده 16 «کنوانسیون کاهش هر نوع تبعیض علیه زنان»، مربوط به حمایت از کودکان در برابر ازدواج در خردسالی است. ماده 16 میگوید: « نامزدی و ازدواج کودکان نباید حمایت قانون را به همراه داشته باشد و باید از تمام حرکتهای لازم ازجمله قانونگذاری برای مشخص کردن حداقل سنِ مناسب ازدواج استفاده کرد...»
در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به حق رضایت «کامل و آزادانه» برای ازدواج اشاره شده مبنی بر اینکه وقتی یکی از طرفین ازدواج از رشد کافی برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد شریک زندگی خود برخوردار نیست، رضایت نمیتواند کامل و آزادانه باشد. هر چند در «کنوانسیون حقوق کودک» بهطور مستقیم اشارهای به ازدواج نشده ولی ازدواج کودکان به حقوق دیگری- آزادیبیان، حق حمایت در مقابل هرگونه سوءاستفاده، حق حمایت در مقابل حرکتهای سنتی آسیبرسان- مربوط است و بهطور مرتب توسط کمیته حقوق کودک پیگیری میشود.
ازدواج کودکان – دختران
در سراسر جهان، جنوب آسیا بالاترین آمار ازدواج کودکان را دارد، جایی که تقریبا نصف دختران قبل از 18 سالگی ازدواج میکنند و حدود یک نفر از شش نفر، قبل از 15 سالگی ازدواج کرده یا زندگی مشترک دارد. پس از آن آفریقای مرکزی و غربی با 42درصد و آفریقای شرقی و جنوبی با 37درصد قرار دارند.
*در سراسر جهان، یک زن از چهار زن قبل از 18 سالگی ازدواج کرده است و بالاترین نسبت ازدواج کودکان به آسیای جنوبی تعلق دارد. ( این آمار براساس دادههای 108 کشور به استثنای چین است که 76درصد جمعیت آنان 24-20 ساله هستند.)
ازدواج کودکان- پسران
* ازدواج کودکان، دختران بسیار بیشتری را نسبت به پسران قربانی کرده است. محدود بودن آمار پسران قربانی، ترسیم نتایج قطعی در مورد شرایط و نحوه گسترش آن در میان پسرها را مشکل میکند. با این همه، اطلاعات موجود تأیید میکند که پسران بسیار کمتر از دختران در مناطق مشابه، قبل از 18 سالگی ازدواج میکنند.
*درصد مردانی که درحال حاضر بین 24-20سال دارند و در 18 سالگی ازدواج کرده یا وارد زندگی مشترک شدهاند، در هشت کشور بالای 10درصد است.
ازدواج کودکان در سراسر جهان
ازدواج کودکان مشکل واقعی جهان است که در تمام کشورها، فرهنگها، مذاهب و اقوام رواج دارد. عروسهای کم سن در هر نقطهای از جهان از خاورمیانه تا آمریکای لاتین، جنوب آسیا و اروپا دیده میشوند.
طبق آمار جهانی یونیسف
* اگر کاری انجام نشود، تا پایان این دهه حدود 142میلیون دختر خردسال ازدواج خواهند کرد.
* در کشورهای درحال توسعه، یک نفر از هر سه دختر قبل از 18 سالگی ازدواج میکنند.
* تا امروز بیش از 700میلیون نفر( افرادی که درحال حاضر زنده هستند) در سن خردسالی ازدواج کرده اند.
پینوشت:
1- Millennium Development goals، اهداف کمی و جهانی در زمان بندی خاص است که فقر شدید در ابعاد مختلف آن – فقر درآمد، گرسنگی، بیماری، نبود سرپناه مناسب و محرومیت – را هدف قرار داده و همزمان به فکر برقراری برابری جنسیتی، تحصیلات و ثبات محیطزیست است. این اهداف شامل: ریشهکن کردن فقر و گرسنگی شدید، دسترسی به آموزش ابتدایی در همه جهان، گسترش برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، کاهش مرگومیر کودکان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ایدز، مالاریا و بیماریهای دیگر، حصول اطمینان از ثبات محیطزیست و گسترش همکاری جهانی برای توسعه است.
2- Free and full consent of marriage، رضایت کامل و آزادانه برای ورود به زندگی زناشویی، این حق در 7 نوامبر 1962 در مجمع عمومی سازمان ملل برای امضا و تصویب ارایه شد. طبق این حق، مردان و زنان بالغ بدون در نظر گرفتن نژاد، ملیت یا مذهب، حق ازدواج و تشکیل خانواده دارند و باید از حق برابر برای ازدواج، در طول زندگی زناشویی و حتی هنگام جدایی برخوردار باشند و ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه هر دو طرف انجام شود.
3- Convention on the Elimination of all forms of discrimination against women، این کنوانسیون درسال 1979 توسط مجمع عمومی سازمان ملل ایجاد شد و بیانگر لایحه بینالمللی حقوق زنان و شامل یک مقدمه و 30 ماده است که تمامی حرکتهای تبعیضآمیز علیه زنان را مشخص کرده و راههای پایان دادن به آن را تعریف میکند.
4- Convention of the Rights of the child(CRC)، اعلامیه حقوق کودک در20 نوامبر 1989 توسط مجمع عمومی سازمانملل نوشته و 140 کشور عضو آن را امضا کردند و در 2سپتامبر 1990 به تصویب رسید. این اعلامیه، اعلامیهای حقوق بشری است که حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و فرهنگی کودکان را تعیین میکند. طبق اعلامیه هر فرد زیر 18سال «کودک» است مگر اینکه سن رشد او توسط قانون داخلی کشور وی از قبل تعیین شده باشد. تمام کشورهایی که اعلامیه را امضا کردهاند، موظف به رعایت آن و ارایه گزارش به کمیته حقوق کودک و مجمع عمومی سازمان ملل هستند. هر 195 کشور عضو سازمان ملل به استثنای سودان جنوبی و آمریکا در آن شرکت دارند.
سودان جنوبی فرآیند داخلی پیوستن به این کمیته را شروع کرده است. در 25 می سال 2000 کمیته حقوق کودک دو پروتُکل اختیاری را اعلام کرد که اولی« محدود کردن شرکت کودکان در درگیریهای نظامی» و دومی « منع فروش کودکان، خود فروشی کودکان و پورنوگرافی کودکان» است. هر دو پروتُکل توسط 150 کشور پذیرفته و امضا شد. البته این کمیته نمیتواند هیچ کشوری را وادار به تغییر قوانین خود کند و فقط میتواند موضوع را بررسی و در آن رابطه توصیههایی ارایه کند.
هر سال 15 میلیون دختر زیر 18 سال در جهان ازدواج می کنند. در سطح جهان بیش از 700 میلیون زن در کودکی و بیش از یک نفر از سه نفر – حدود 250 میلیون نفر- قبل از 15 سالگی ازدواج کرده اند.
یونیسف اعلام کرد که سالانه 70 هزار مادر 19- 15 ساله در سراسر جهان بر اثر حاملگی و زایمان جان خود را از دست می دهند. اگر سن مادری زیر 18 سال باشد، خطر مرگ نوزاد او در اولین سال زندگی 60 درصد بیشتر از مادری است که در 19 سالگی کودک خود را به دنیا می آورد.
در سراسر جهان، جنوب آسیا بالاترین آمار ازدواج کودکان را دارد، جایی که تقریبا نصف دختران قبل از 18 سالگی ازدواج می کنند و حدود یک نفر از شش نفر، قبل از 15 سالگی ازدواج کرده یا زندگی مشترک دارد. پس از آن آفریقای مرکزی و غربی با 42 درصد و آفریقای شرقی و جنوبی با 37 درصد قرار دارند.
اگر کاری انجام نشود، تا پایان این دهه حدود 142 میلیون دختر خردسال ازدواج خواهند کرد.