بیژن ذوالفقارنسب کارشناس فوتبال
حضور در برنامه نود سال 2007 که با حضور امیر قلعهنوعی بعد از جام ملتهای آسیا روی آنتن شبکه سوم سیما رفت، مرا برآن داشت تا با این دید که باز هم این برنامه به بررسی نقدهای تیمملی در جام ملتهای آسیا میپردازد، به پیشنهاد عادل فردوسیپور برای حضور در برنامه پاسخ مثبت بدهم اما روند برنامه کاملا یکطرفه پیش رفت و این فرصت بهدست نیامد که بتوانم نظرات خود را بهطور کامل بیان کنم. خاطرم هست سال 2007 امیر قلعهنوعی بابت حذف از جام ملتهای آسیا روبهروی من و امیر حاجرضایی نشست و آن وقت به همه حرفهایش پاسخ دادیم، حتی روال طبیعی برنامه تند شد، صداها بالا رفت و اگر فردوسیپور که عامل اجرای چنین نمایشی بود، دخالت نمیکرد کار به جاهای باریک کشیده میشد ولی در برنامه پنجشنبهشب هیچ نشانی از جو موجود در برنامه 8سال پیش وجود نداشت. نه مناظرهای در کار بود و نه روند برنامه طوری بود که بشود انتقادها را به صورت شفاف بیان کرد. هر بار حرفی علیه سرمربی تیمملی به میان آورده شد، مجری برنامه با زیرکی بحث را جمع کرد و البته سوالات مطرح شده از سوی شخص بنده هرگز از سوی کیروش پاسخ داده نشد. از او درباره چیدمان زنندگان ضربات پنالتی پرسیدم اما هرگز پاسخ قاطعانهای نداد. احساسم این است که برنامه نود پنجشنبهشب خط و خطوط خود را از قبل مشخص کرده بود و حقیر نسبت به نوع ورود فردوسیپور به ماجرای تیمملی گلایه دارم. او به کیروش فرصت داد تا محبوبیتش را تقویت کند و هرگز نتوانست جواب سوالهای بسیاری از هواداران و کارشناسان را از او بگیرد. شاید بتوان گفت فردوسیپور به قدری محو زیبا صحبتکردن کیروش شده بود که بسیاری از نقدهای فنی را که آماده کرده بود نیز فراموش کرد. درنهایت هم به چیزی که مورد نظر بود، رسید. پایان این شوی تلویزیونی رای 88درصدی مردم در نظرسنجی بود که هرگز جنبه علمی ندارد و نمیشود نتیجهاش را خواسته اکثریت مردم ایران دانست. از سوی دیگر کیروش مثل همیشه در صحبتهایش ادلهای را آورد که از نظر مردم عام قابل قبول تلقی میشود ولی کارشناسان میدانند همه اینحرفها، بسیار سطحی و پیشپا افتاده همراه با توجیه بود. حرفهای او منطقی نبود و روند یکطرفه برنامه نود هم مزید بر علت شد تا او هرطور میخواهد بر دل مردم فرمانروایی کند.