شماره ۳۴۹ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۹ مرداد
صفحه را ببند
يك راز، يك شخصيت

سورن كردانا|  راز شخصيت‌هاي حيرت‌انگيز ديكنز در چيست؟ سامرست موآم، بر اين باور است كه: دیکنز، با آن‌که قدرت تشخیص و بصيرت فراوانی داشت و در طول زمان با اشخاصی که در طبقات عالیه جامعه جا داشتند خودمانی شده بود، هرگز نتوانست در رمان‌هایش از این افراد، بازیگرانی بیافریند که خواننده وجود آنها را کاملا باور کند. همچنین کشیش‌ها و پــزشک‌های دیکــنز، آن‌طور که وکلای عدلیه و منشی‌های آنها یا آن‌طور که تهیدستان محروم از حقوق و امتیازات اساسی اجتماعی، در رمان‌های او رنگ و بوی زندگی دارند، واجد این رنگ‌وبو نیستند.  
 اگر بخواهیم آثار و شخصیت دیکنز را با نام‌آوران دیگر رئالیسم ‌اجتماعی همچون بالزاک یا تولستوی در دوره پیش از تحول روحی و در روزگاری که آنا کارنینا را می‌نوشت مقایسه کنیم، می‌توانیم بگوییم که دیکنز در مقایسه با بالزاک، از توان کمتری در توصیف پیچیدگی‌های عواطف و شخصیت انسان‌ها و کاراکترپردازی برخوردار است، اما چون او فردی هرزه و پول‌پرست و گرفتار سوداگری نبوده است، شخصیت دیکنز به لحاظ روانی در مقایسه با بالزاک، از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، هرچند که به لحاظ عمق و امکان ژرفانگری، هرگز به پای تولستوی نمی‌رسد.
قهرمانان آثار تولستوی نیز در مقایسه با کاراکترهای داستـــان‌های دیــکـنز، شخـصیت‌هـایی عـمیق، چندوجـهی و پیچیده‌تر هستند. شخصیت و آثار دیکنز در مقایسه با ویلیام تكري موفقیت بیشتری در جذب خواننده یافته بود.

 


تعداد بازدید :  100