یکی از نکاتی که در کارگاههای فلسفه برای کودکان، به بچههای بسیار کوچک آموزش میدیم، اینه که به دیگران این حق را بدیم که نظر شما براشون جالب نباشه. بهنظر شما توجه نکنند یا رأی ندن.
وقتی زمان محدود است و باید تصمیماتی گرفته بشه نوبت حرفزدن به همه نرسه. تکتک ما فکر میکنیم که نظرمون درباره هر موضوع بهترین ایده ممکنه. هیچکس نمیگه من ساکت میشینم چون نظر دوستم از من بهتره.
ما یاد نگرفتیم زمانهایی باید فقط شنونده یا خواننده باشیم، فکر میکنیم اگر به ما اجازه کامنتگذاشتن داده نشه و در حلقه رفقای کسی نباشیم، بهمون توهین شده.
در پلاس از 150 نفری که فالو میکنم، حدود 15 نفر و در فیسبوک نزدیک 30 نفر از 126 فرندم بهم اجازه کامنتگذاشتن ندادهاند.
دارم تمرین میکنم مردم را بخونم بدون اینکه نیاز باشه نظری بدم. به این نقطه رسیدم که حس میکنم این افراد چراغی دستشون گرفتن و یک مسیری را روشن کردند و نیازی نیست من مدام ازشون بازخواست کنم یا بهشون توصیهای کنم و خودم را بهزور فرند آنها بدونم، بهصرف خوندن مطلبشون حقوقی برای من ایجاد نمیشه.
حالا که فکر میکنم، میبینم این مسأله خودشیفتگانه نیست بلکه بلوغ خوبی همراه خود داره. تمرین اینکه گاهی خاموش باشیم و احساس توهینشدگی هم بهمون دست نده.
از صفحه گوگل پلاس Sahar S