شماره ۴۸۷ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۸ بهمن
صفحه را ببند
محبوب من!

|  نادر ابراهیمی|

نقاش عاشق گفت: محبوب من! برای فرزندانمان چگونه خانه‌ای می‌خواهی؟
معشوق نقاش جواب داد: بلند، عظیم، با باغی پر از درختان سبز و باغچه‌هایی پوشیده از گل.
نقاش گفت:  محبوب من! دنیا آن‌قدر گل ندارد که در هر خانه حتی شاخه گلی وجود داشته باشد. تو چگونه باغچه‌هایی پر از گل می‌خواهی؟
معشوق گفت:  دنیا آن‌قدر گل دارد که در هر خانه، حتی باغچه پر گلی باشد. من زنی را می‌شناسم که روزی‌ هزار گلایول از باغچه خانه‌اش می‌چیند و در گلدان‌هایی به بزرگی گلدسته‌های مسجد‌های قدیمی می‌گذارد.
-محبوب من! هم او باعث شده که گل برای همه کس نباشد. او،‌ هزار خانه را بدون گل نگه می‌دارد تا هر روز‌هزار گلایول در گلدان‌های خانه  خود داشته باشد؛ اما تو، به من بگو، آن زن را دوست داری یا آن‌هزار خانه بدون گل را؟
برشی از کتاب «رونوشت بدون اصل»


تعداد بازدید :  261