رابطه مستقیم تفکیکجنسیتی دانشگاهها و سایتهای همسریابی
کسانی که سایتهای همسریابی را راه انداختند، توجیهات خودشان را داشتند. آنها معتقد بودند، در جامعهای که دانشگاهها تفکیکجنسیتی میشود و راههای آشنایی دختر و پسرها روزبهروز محدود میشود باید کاری کرد تا دختران و پسرانی که قصد ازدواج دارند، بتوانند با معیارهای خود همسر آیندهشان را انتخاب کنند. آنها میگفتند، سن ازدواج بالا رفته، تعداد مجردها روزبهروز بیشتر میشود و جوانان انگیزهای برای ازدواج ندارند. با چنین دلیلهایی هم فضای مجازی پر شد از سایتهای همسریابی که مدعی بودند بهصورت قانونی فعالیت میکنند و دلیل قانونیبودن خود را هم فیلتر نبودن میدانستند. سایتهایی که برای عضویت در آنها تمام مشخصات خودتان و البته همسر ایدهآلتان را وارد میکنید. البته هیچ راهی برای اینکه متوجه شوید مشخصات دیگر کاربرها صحیح است، وجود ندارد. تنها معیار، مشخصاتی است که شما به آن اعتماد میکنید و بعد هم پیغامهایی که برای قرارهای بعدی و آشناییهای بیشتر رد و بدل میشود.
راهی برای ازدواج دایم یا بهانهای برای ازدواج موقت؟
مخالفت با سایتهای همسریابی اما خیلیزود شروع شد. علت اصلی مخالفتها هم نبودن نظارت روی درستی مشخصات درجشده در سایتها بود. بررسیها نشان میداد، اکثر مردانی که در این سایتها ثبتنام میکردند، تنها به تعریف از خود میپرداختند و مشخصات واقعی نمیدادند. اکثر مردها در سایتهای همسریابی دنبال ازدواجموقت و دوستی بودند و زنهای بیوه یا مطلقه را انتخاب میکردند. دختران هم معمولا در سایتها برای سرگرمی ثبتنام میکردند و از بین گزینهها، داشتن همسری با شغل و چهره مناسب و البته درآمد بالا را انتخاب میکردند. در نتیجه سایتها بدون هیچ نظارتی بیشتر محلی شد برای سرگرمی و البته سوءاستفادههایی که خیلی از کاربران بعدها در وبلاگها و پروفایلهای خود آن را برای خوانندگان شرح دادند. در این بین البته ازدواجهایی هم ثبت میشد. کسانی که از این طریق با هم آشنا میشدند و ازدواج میکردند، در قسمتی از سایت، مشخصات خودشان را بهعنوان نمونهای موفق در این زمینه ثبت میکردند.
انتخاب همسر، جداکردن سیب و پرتقال نیست
با رشد بیش از اندازه سایتهای همسریابی درنهایت اعلام شد که 300 سایت غیرمجاز در کشور فعالیت میکنند. سایتهایی که خیلی از آنها توسط پلیس فتا فیلتر شد. اما با این حال هنوز هم سایتهایی وجود دارد که بدون هیچ فیلتری میتوانید در آنها عضو شوید. مشکل اصلی به روشکار سایتهای همسریابی مربوط میشد که برای آشناییهای بیشتر، هیچ فردی به جز دختر و پسر در آن دخالت نداشتند. بهعنوان مثال، یکی از مخالفان اصلی این سایتها که علی گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان است اعتقاد دارد، رفتار افراد در این فضا با دنیای واقعی متفاوت است. او برای حل این مشکل اعلام کرده بود که سایتهای همسرگزینی باید جایگزین سایتهای همسریابی باشد. درواقع باید کسانی بهعنوان مشاور وجود داشته باشند که این افراد را با هم آشنا کند و همهچیز به آشناییهای شخصی و دوطرفه محدود نشود. البته کسانی مثل فرشته روحافزا، مدیرکل گروهاجتماعی شورای فرهنگی - اجتماعی زنان حتی با مراکز همسرگزینی هم مخالفت کرد و گفته بود: مراکز همسریابی کمکی به افزایش آمار ازدواج نمیکند و بهتر است معتمدین محل بهمعرفی جوانان بپردازند. او اعتقاد داشت، ازدواج جداکردن سیب و پرتقال نیست و برای معرفی همسر، نباید لیستی در اختیار کسی قرار گیرد تا از بین آن همسرش را انتخاب کند.
افراد غیرکارشناس سایتهای همسریابی را راه میاندازند
یکی دیگر از مخالفان اصلی سایتهای همسریابی و آشنایی و ازدواج از این طریق هم معاون سازمان نظام روانشناسی بود. او بارها در گفتههای خود اعلام کرده بود که ازدواج براساس سایتهای همسریابی سرانجام ندارد چراکه افرادی بدون تخصص و مهارت این سایتها را راهاندازی کردند و خدماتی ارایه میدهند که اصلا کارشناسی نیست. او ادامه داده بود که در این قبیل سایتها اغلب به اصول ازدواج اهمیت نمیدهند بنابراین نمیتوانند مشاوره مناسبی به جوانان ارایه دهند. او همچنین گفته بود، بحث تسهیل در ازدواج و مشاوره پیش از ازدواج با صدور مجوز برای مراکز همسریابی کاملا متفاوت است و براساس قانون صدور مجوز فعالیت برای مراکز همسریابی تنها برعهده وزارت ورزش و جوانان است و هرکسی نمیتواند آن را راهاندازی کند.
درنهایت اینکه موافقان و مخالفان در دو جبهه جداگانه همچنان سر حرفهای خود پافشاری زیادی میکنند. در این کشمکشها گاهی صورتمسأله تا حدی تغییر میکند و سایتهای همسریابی تبدیل به آژانسهای همسریابی میشوند و گاهی مخالفتها تا حذف کلی این مراکز پیش میرود. در این بین البته هنوز هم تعدادی از سایتهای همسریابی بدون هیچ محدودیتی به کار خود ادامه میدهند و کاری به مخالفان خود ندارند. از طرفی همچنان کسانی هستند که مشکلات اساسیتری مثل مشکلات اقتصادی، که باعث شده جوانان روزبهروز از ازدواج فاصله بگیرند را بیاهمیت جلوه میدهند و روی مسأله آشنایی دختر و پسر متمرکز میشوند. بههرحال واقعیت این است که سرنوشت 11میلیون جوان آماده ازدواج لابهلای طرحهای مختلف برای آسانترکردن ازدواج سردرگم مانده و اتفاق مثبت چشمگیری در این زمینه نیفتاده است.