شماره ۴۸۷ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۸ بهمن
صفحه را ببند
عقلانیت، اصل است

سیدیحیی یثربی استاد فلسفه

در این فرصت که قرار است درباره عقلانیت سخن گفته شود، بهتر است از منظر پدیدارشناسی اعتراض در جامعه وارد شویم. به‌معنای دیگر از شیوه‌ها و ساحت‌های گوناگون اعتراض و نقد در جامعه سخن بگوییم تا بدین‌وسیله، ارزش عقلانیت روشن شود. اعتراض به یک مسأله یا پدیده می‌تواند دو گونه باشد. اعتراض‌های عقلانی و علمی و اعتراض‌های غیرعقلانی و غیرعلمی. اعتراض‌های عقلانی و علمی بیشتر به دوران جدید تعلق دارند که دوران نقد و نظریه‌پردازی و تولید علم است. اعتراض و نقد در هر حوزه‌ای بی‌تردید سازنده است، مثلا اعتراض و نقد علمی در حوزه سیاست، یک جامعه را در روند آزمون و خطا پیش می‌برد و تکامل می‌بخشد. اعتراض علمی و عقلانی پسندیده است. نقل است که  علی(ع) در نهج‌البلاغه از یک نفر که او را در روزهای سخت جنگ صفین ستایش کرده بود، ناراحت شد.
حضرت خیلی او را سرزنش کرده و در آخر می‌گوید، اگر مرا ستایش کنید من فکر می‌کنم وظایفم را در برابر خدا و خلق انجام داده‌ام و مشکلی ندارم و این غرورآفرین و فریبنده است. به‌جای آن بیایید خطاهای مرا بگویید که اگر خدا کمکم نکند از خطا درامان نیستم. بنابراین اعتراض علمی یعنی همین گفتن کاستی‌ها و خطاها. در این‌باره از ائمه معصومین باز هم روایت‌هایی داریم که اگر کسی خطای شما را گفت عصبانی نشوید و حتی اگر اشتباه هم کرد، باز تحمل کنید و پرخاش نکنید چون وقتی گفتن خطا رسم باشد، سازنده است.  در این میان نقش رسانه‌ها در ترویج فرهنگ نقد و نقادی و اعتراض بسیار سازنده است. بیراه نیست اگر بگوییم اعتراض‌کردن هم فرهنگی دارد که باید آن فرهنگ را براساس اصول زندگی مدرن امروزی آموخت. مطبوعات و رسانه‌های ما باید در قدم اول انحراف‌ها را علنی کنند. چندان که رسانه‌ها باید چشم و گوش ملت باشند. حتی رفتار و زندگی خصوصی مسئولان را نیز باید رصد کنند. یک فرد در اجتماع باید به مسئولان و مدیران خود عشق بورزد و حساس باشد که راه را درست بروند و اگر اشتباه رفتند در قدم اول به آنها گوشزد کند.
پس مطبوعات ما برحسب وظیفه دینی حتی باید به وابستگان مسئولان هم حساس باشند و ببینند مثلا پسرخاله یا برادر یک مقام مدیریتی اگر شرکتی دارد و در آن زد و بند می‌کند، آن را علنی کنند. این می‌شود اعتراض علمی و عقلانی که در تمام دنیای پیشرفته رایج است. یک رئیس‌جمهوری در کشورهای توسعه‌یافته، اگر هدیه‌ای نامشروع بگیرد، مطبوعات آبرویش را می‌برند و کار به دادگاه کشیده می‌شود.
اکنون سال‌هاست که دامنه نقد و اعتراض در جامعه ما به‌گونه‌ای احساسی، غیرعقلانی، تعصبی و غیرعلمی شده است. اولین اتفاقی که در جامعه ما خیلی رواج دارد این است که این نوع اعتراض به‌جای علم و عقل نشسته است.
در سنت ما هرکسی که رو به دولت مشتی بلند کند به او می‌گویند روشنفکر، در صورتی که اعتراض ربطی به فکر ندارد.

اعتراض و نقد باید عقلانی باشد و نه توخالی و جنجالی و هیاهوی تهی. اعتراض بدون هیچ تجزیه و تحلیل علمی، بد و خیانتکارانه است. اعتراض و نقد اگر وجود نداشته باشد، جامعه مرده است اما ما می‌آییم صرفا به اعتراض اصالت می‌دهیم. در حالی که نقد و اعتراض باید از روی عقل و علم و امانت باشند.
در جوامعی که اعتراض علمی نیست، اولین اتفاق این است که اعتراض، خودش فضیلت می‌شود و هر که مشت بلند کند و فحش دهد می‌شود آدم حسابی. اعتراض و مخالفت را اگر علمی و عقلانی نکنیم- که نمی‌کنیم- اولین حادثه زیان‌رسانی که به آن گرفتار می‌شویم، این است که اعتراض را با تفکر اشتباه می‌گیریم. احساس می‌کنیم هرکسی اعتراض می‌کند، مهم است. در چنین شرایطی باید دقت کنیم که هر اعتراضی را با تفکر و عقلانیت اشتباه نگیریم. عقلانیت، اصل است. اعتراض براساس عقل ارزش دارد و خردپسند و معصوم‌پسند و خداپسند است، اما اگر براساس هوا و هوس باشد نه ارزشی دارد و نه سازنده خواهد بود.

 


تعداد بازدید :  210