شماره ۴۸۶ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۷ بهمن
صفحه را ببند
قدرت کلمات

روزی از روزها گروهی از قورباغه‌ها تصمیم گرفتند با هم مسابقه شنا بدهند. هدف مسابقه حرکت در خلاف مسیر یک رودخانه خروشان بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه‌ها جمع شده بودند. بالاخره مسابقه شروع شد. از میان تماشاگران هیچ کس باور نداشت که قورباغه‌های به این کوچکی بتوانند به انتهای مسیر رودخانه برسند. کسانی که آنجا بودند می‌توانستند جمله‌هایی مثل این‌ها‌ را از زبان بقیه بشنوند: «اوه، عجب کار مشکلی!»، «آن‌ها هیچ وقت به انتهای مسیر نمی‌رسند.» یا «هیچ شانسی ندارند. جریان آب خیلی شدید است!» عاقبت خستگی بر قورباغه‌های کوچک غلبه کرد و آن‌ها یکی یکی از ادامه مسیر باز می‌ماندند، به جز بعضی که هنوز با حرارت شنا کرده و پیش می‌رفتند. جمعیت هنوز ادامه می‌داد: «خیلی مشکل است! هیچ کس موفق نمی‌شود!» و تعداد بیشتری از قورباغه‌ها خسته شده و از ادامه راه انصراف می‌دادند. در میان قورباغه‌ها تنها یکی همچنان به شنا کردن ادامه ‌می‌داد و جلو و جلوتر می‌رفت. او نمی‌خواست منصرف شود و بالاخره به هدفش رسید و برنده شد. باقی قورباغه‌ها علاقه داشتند بدانند او چطور توانسته بر این رودخانه خروشان غلبه کرده و راه را به انتها برساند. قورباغه‌ها دور برنده مسابقه را گرفته و پی در پی از او سوال می‌پرسیدند، اما قورباغه کوچک تنها آن‌ها را نگاه می‌کرد و هیچ حرفی نمی‌زد. او ناشنوا بود.
نتیجه اخلاقی: هیچگاه به جملات منفی و مأیوس کننده دیگران گوش ندهید. آن‌ها زیباترین رویاها و آرزوهایتان را از شما می‌گیرند.


تعداد بازدید :  524