داستان فرار مرگبار از پلیس و قتل یک پیرزن
سارق سابقهدار هنگام تعقیب و گریز زن میانسالی را زیر چرخهای خودرواش له کرد
بعد از هشت بار حبس کشیدن، دیگر دوست نداشت به زندان برود. سعی کرد فرار کند، ولی این فرار به قیمت جان زن میانسالی تمام شد. پایش را روی پدال گاز گذاشت. پدال گاز خودرویی که همین چنددقیقه قبل سرقت کرده بود. با سرعت به جلو راند، غافل از اینکه پیرزنی زیر چرخهای لاستیکش جان میدهد. میخواست از دست ماموران پلیس فرار کند، ولی حالا به اتهام قتل دستگیر شده است. پسر جوانی که وقتی در مرخصی زندان بود، با دختر موردعلاقهاش، دست به سرقت خودرو میزد. حالا برای بار نهم به زندان میرود و این بار جان یک پیرزن را هم گرفته است.
چندوقت پیش بود که پدرام از زندان آزاد شد. او به اتهام سرقت گوشی، به چهار سال زندان محکوم شده بود. پسر 38 سالهای که برای هشتمینبار به حبس میرفت. او بعد از گذشت مدتی، توانست با وثیقهای به مرخصی چندهفتهای برود، اما درست بعد از آزادی از زندان بازهم سرقتهایش را از سر گرفت. نتوانست از خلاف دست بکشد. بازهم دزدیهایش را ادامه داد و در این میان با دختری هم آشنا و عاشق شد.
پدرام با دختر موردعلاقهاش همدست شد و با هم یک تیم تشکیل دادند. آنها به سراغ خودروهای مردم میرفتند و دست به سرقت میزدند. آنها در یکی از سرقتهای خود به یک خودروی 405 برخورد کردند. خودرویی که راننده، سوییچ را روی آن گذاشته و به مغازه رفته بود. این بهترین سوژه بود. پدرام و دختر موردعلاقهاش خودرو را برداشتند و متواری شدند. غافل از اینکه پلیس در تعقیب آنهاست.
این دختر و پسر بیآنکه خبر از چنددقیقه بعدشان داشته باشند، با هم بهسراغ یکی از دوستانشان رفتند تا به خانه او بروند. وقتی دوستشان سوار خودرو شد، آنها ماموران پلیس را دیدند و تعقیبوگریز مرگبار آغاز شد. پسر جوان تا میتوانست سرعت گرفت و به فرمان ایست ماموران پلیس توجهی نکرد. رفت تا شاید بتواند از چنگال ماموران رها شود. حتی توجهی به تیرهای هوایی نیز نکرد. تااینکه زنی میانسال را روبهروی خود دید و با همان سرعت به او کوبید. پدرام از خودرو پیاده شد و به همراه دختر موردعلاقهاش موفق به فرار شدند. ولی دوستشان در تله پلیس گرفتار شد.
دستگیری و اعتراف به سرقت مرگبار
این پسر جوان تحت بازجویی قرار گرفت. این در حالی بود که زن میانسال نیز به بیمارستان منتقل شد ولی تلاش پزشکان برای نجات او بینتیجه ماند و این پیرزن کشته شد. پرونده این تصادف مرگبار نیز به دادسرای جنایی پایتخت ارسال شد و روی میز بازپرس جنایی قرار گرفت. دوست پدرام در تحقیقات گفت: «من هنوز هم شوکهام. پدرام با من تماس گرفت. به دنبالم آمد و قرار شد با هم به خانهام در دروازه غار برویم. خودم آنها را دعوت کردم. میخواستیم دورهم باشیم. آنها در خیابان بهدنبال من آمدند. ناگهان پدرام پایش را روی پدال گاز گذاشت و فرار کرد. تازه فهمیدم که خودرو را همان چنددقیقه قبل سرقت کرده و حالا هم دارد از دست ماموران فرار میکند. من بیتقصیرم و اصلا از این ماجرا هیچ اطلاعی نداشتم.»
تلاش برای دستگیری پدرام ادامه داشت تااینکه او به اتهام سرقتی دیگر دستگیر و وقتی مشخص شد که او، متهم تحتتعقیب پرونده کشته شدن پیرزن است، او را به دادسرای جنایی پایتخت منتقل کردند. این پسر جوان در بازجوییها گفت: «هشت بار به زندان رفته بودم و دیگر نمیخواستم آنجا را تجربه کنم. ولی از طرفی پولی برای گذران زندگی نداشتم. آخرین بار اواخر فروردینماه بود که از زندان بیرون آمدم.
چون پول نداشتم مجبور به سرقت شدم. در این میان با شقایق هم آشنا شدم که باهم به سرقت میرفتیم. روز حادثه خودروی 405 را در جنوب تهران و مقابل یک میوهفروشی دیدیم. سوییچ روی خودرو بود. سوارش شدیم و آن را سرقت کردیم. گویا آن مرد همان لحظه ما را دیده و فریادزنان از مردم کمک خواسته است. همان زمان هم با پلیس تماس گرفته و گشت پلیس نیز ما را تحتتعقیب قرار داد. اصلا حواسم نبود. با دوستم تماس گرفتم و قرار شد برای میهمانی به خانهاش برویم.»
نفهمیدم کسی را کشتهام
این پسر جوان ادامه داد: «وقتی دوستم را سوار کردیم تازه متوجه ماموران پلیس شدم و فرار کردم. ولی اصلا نفهمیدم که کسی را کشتم. متوجه نبودم و وقتی دستگیر شدم، فهمیدم آن پیرزن کشته شده است. من قصد کشتن کسی را نداشتم. بعد از فرار هم بهخاطر اینکه خودم در آن تصادف آسیب دیده بودم، با هویتی جعلی در بیمارستان بستری شدم. چهار روز آنجا بودم، تااینکه یک مامور پلیس را دیدم. فکر کردم بهدنبال من آمده است، فوری فرار کردم. ولی گویا آن مامور یک متهم زخمی را به بیمارستان آورده بود. تااینکه بعد از یک سرقت دیگر دستگیر شدم و فهمیدم که اتهام قتل به گردنم است. در صورتیکه من اصلا نفهمیدم که کسی را کشتهام.»
این اعترافات در حالی است که معاینات پزشکیقانونی نشان داد، ضربه محکمی به پیرزن وارد شده و امکان ندارد که راننده متوجه این مسأله نشده باشد. بههمین دلیل خانواده پیرزن به اتهام قتلعمد از این سارقان شکایت کردهاند. در حال حاضر نیز تحقیقات برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده و دستگیری دختر جوان همچنان از سوی ماموران پلیس ادامه دارد.