هنوز امدادرسانیها انجام میشود. همچنان امدادگران و نجاتگران یکی از سختترین عملیاتهای خود را در جنوب کشور ادامه میدهند. میروند تا با ریسک بزرگ و پرخطر به قربانیان گرفتارشده درساختمان منحوس متروپل دست پیدا کنند. ماموریتی که از ابعاد مختلف سختیها و خطر زیادی به همراه دارد. این امدادگران و سرخپوشان هلالاحمر درست از همان دقایق اولیه حادثه سرصحنه هستند. دوشادوش امدادگران آتشنشانی و مردم، کار آواربرداری و جستوجو را پیش میبرند. ماموریتی طولانی، سخت و پرخطری که حتی ممکن است به قیمت جان آنها تمام شود. درست هنگام امدادرسانی بود که بخشی از سازه متروپل فرو ریخت. سه نفر از عوامل امدادی دچار جراحت شدند. این در حالی است که یک نفر نیز شب گذشته از سوی نیروهای جمعیت هلال احمر زنده از زیر آوار متروپل نجات یافت.
نیروهای امدادی صحنههای تلخی را در این ماموریت طولانی به چشم دیدند. مادرانی که اشک میریختند، پدرانی که توان صحبت کردن ندارند و اجسادی که در میان شیونوزاری خانوادههای داغدار بیرون کشیده شدند.
اولویت ما جان انسانهاست
وحید شعبانی، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خوزستان که خودش از همان دقایق اول در محل حضور یافت، درباره این عملیات به خبرنگار «شهروند» میگوید: «این ساختمان، یک ساختمان غولپیکر دوقلو بود با عرض بسیار زیاد. حالا که فروریخته شرایط بسیار سخت شده است. چون با آواری بسیار عظیم روبهرو هستیم. حجم آوار آنقدر زیاد است که دسترسی به طبقه همکف و زیرزمین بسیار سخت شده است. سازه کج شده و آواربرداری باعث میشود که ساختمان دوقلو بهطور کامل فرو بریزد. همین مسأله کار امدادرسانی را با مشکل مواجه کرده است. تا بهحال چندین جلسه گذاشتیم تا بتوانیم بررسی کنیم که چطور کار آواربرداری و جستوجو را انجام دهیم. پیرحسین کولیوند، رئیس جمعیت هلالاحمر نیز در این جلسه حضور یافت و راهکارهای فنیمهندسی جدیدی را برای اینکار ارایه کرد. همچنین به دستور او تجهیزات بیشتری در اختیار امدادگران قرار گرفت و برای این کار اختصاص یافت. اولویت ما نجات جان انسانهاست و برای این کار تمام تلاشمان را میکنیم.»
تلاش 105 امدادگر
شعبانی در ادامه صحبتهایش میگوید: «15 دستگاه آمبولانس از هلالاحمر و هفت خودروی نجات و 105 امدادگر در منطقه حضور یافتند و سختترین عملیاتشان را پشت سر میگذارند. تجهیزات ما کاملا بهروز است و ما برای کار جستوجو هیچ مشکلی نداریم. فقط سازهها کج شده و این کار را برای ما با سختیومشکل روبهرو کرده است. این سازهها اصلا استاندارد نیستند و کار امدادرسانی را با سختی مواجه کرده است. با اینحال ما تمام تلاشمان را میکنیم و در این راه حتی با دستگاههای زندهیاب و سگهای تیم آنست، توانستیم هفت نفر را زنده پیدا کنیم. سه نفر را سگها و چهار نفر را دستگاههای زندهیاب پیدا کردند. تا الان نیز کار امدادرسانی و جستوجو در طبقات فوقانی تمام شده و فقط دسترسی به زیرزمین و طبقه همکف با مشکل مواجه شده است.»
او در ادامه نیز از فروریختن بخش دیگری از ساختمان خبر داد و گفت: «با توجه به شرایط ناپایدار سازه، متاسفانه بخشی از سازه، حین عملیات آواربرداری فرو ریخت. شرایط برای امداد مقداری سخت است و حضور مردم هم کار را برای ما سختتر میکند.»
عملیاتمان دقیقهای هم متوقف نشد
یونس نصاری یکی دیگر از امدادگرانی است که در صحنه حادثه حضور داشت. او شرایط سخت آنجا را برای خبرنگار «شهروند» روایت کرد و در اینباره گفت: «از همان دقایق اول تا الان بچهها داخل منطقه هستند و عملیاتها را انجام میدهند. آنها تا جاییکه دسترسی داشته باشند به منطقه میروند و کار آواربرداری را انجام میدهند، اما بعضی جاها از دسترس ما خارج است. چون منطقه ناایمن است و اگر وارد صحنه شوند ممکن است اتفاقات تلخ دیگری رخ دهد. تاالان سه جسد پیدا و یکی از آنها را خارج کردیم. اکثر آنهایی که زنده ماندند در اطراف آوار بودند. طبقات داخلی ساختمان فروکش کرده و این کارمان را با مشکل مواجه کرده است. ستونهای خارجی منتهی به خیابان امیری پایدار نیستند. بههمیندلیل دسترسی به طبقات زیرین با مشکل مواجه شده است. همچنین به دلیل وجود ریزگردها عملیات سختتر هم شده است. بااینوجود حتی دقیقهای، عملیاتهای ما متوقف نشد.»
اشک امدادگران در صحنه
او سختیهای کارشان را اینطور روایت کرد و گفت: «یکی از مشکلات ما شایعاتی است که در کارمان خلل ایجاد میکند. ما مجبوریم برای التیام خانوادهها هم که شده برویم و جستوجو کنیم. همین باعث میشود که مسیر جستوجوها منحرف شود. مثلا به ما اعلام کردند که پنج نفر داخل کافه محبوس هستند، آنها زندهاند و حتی لایو هم گذاشتهاند. ما رفتیم ولی کسی زنده پیدا نشد. یا به ما اعلام کردند که از داخل کافه تماس گرفتهاند، ولی جستوجوها بینتیجه بود. ما هنوز به داخل کافه دسترسی پیدا نکردیم ولی دستگاه زندهیاب گذاشتیم و هیچ علائمحیاتی یافت نشد. ما میدانیم که برای همه خانوادهها سخت است که عزیزشان داخل باشد. ولی همین شایعات باعث میشود که مثلا یکساعت از عملیات عقب بمانیم. من پدری را دیدم که میگفت پسرم داخل بستنیفروشی است. او میگفت که پسرش برای دقایقی داخل رفته تا بستنی بخرد ولی دیگر برنگشته است. یا مثلا خانوادهای زار میزدند و میگفتند که مهمانهایشان از شهرستانهای دیگر برای تفریح به آن کافه رفته بودند. آنقدر اینجا صحنهها تلخ است که خودمان هم پابهپای خانوادهها اشک میریزیم. صبح روز سهشنبه بود که یک مادر پیر آمد و گفت بچه من آنجاست. ولی او بهجای شیونوزاری، به امدادگران آب میداد و سعی میکرد به بچههای امدادی روحیه بدهد. مرتب میگفت بچههای مردم را نجات بدهید. من با دیدن این مادر اشک ریختم. او بهجای اینکه فقط به فکر پسرش باشد، به فکر مردم و امدادگران بود. فکر میکنم که ما حالاحالاها نتوانیم که این صحنههای تلخ را از یاد ببریم.»
حضور صدها نیروی امدادی در محل
صادق خلیلیان، استاندار خوزستان نیز دراینباره گفت: «ما در حالحاضر کمبود تجهیزات امدادی نداریم و کار آواربرداری از ساختمان متروپل آبادان در حال انجام است. امکاناتوتجهیزات امدادی به اندازه کافی از استان خوزستان و استان تهران به آبادان ارسال شده و کمبود تجهیزاتیوامدادی در این رابطه وجود ندارد. هماکنون همه گروههای فنی و تجهیزاتی مشغول فعالیتهای امدادی هستند و کار با سرعت مطلوبی در حال پیشروی است. همه تلاش خود را به کار گرفتهایم که حتی اگر یکنفر هم در این حادثه گرفتار آوار شده باشد او را نجات دهیم. با گذشت بیش از ۲۴ ساعت از وقوع این حادثه امدادرسانان همچنان مشغول امدادرسانی هستند تا افراد احتمالی گرفتار در زیر آوار را نجات دهند.»