شماره ۴۸۳ | ۱۳۹۳ شنبه ۴ بهمن
صفحه را ببند
تأثیر حرف دیگران

مردی در کنار جاده، دکه‌ای بر پا کرده و در آن ساندویچ می‌فروخت. مرد چشمش ضعیف بود و گوشش سنگین. نه روزنامه می‌خواند و نه به رادیو گوش می‌کرد. او تابلویی بالای سر خود گذاشته و محاسن ساندویچ‌های خود را در آن شرح داده بود. روزها خودش هم کنار دکه‌اش می‌ایستاد و مردم را به خریدن تشویق می‌کرد و مردم هم با کمال میل از او ساندویچ می‌خریدند. بعد از گذشت اندک زمانی کار و کاسبی مرد بالا گرفت و او مجبور شد ابزار کار و مواد اولیه بیشتری برای دکه‌اش فراهم کند. این میان پسرِ مرد، روزها بعد از مدرسه به دکه آمده و در فروش ساندویچ‌ها به پدر خود کمک می‌کرد. روزی پسر بعد از پایان ساعت مدرسه نزد مرد آمد و گفت: «پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده‌ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاید. باید خودت را برای این رکود آماده کنی.» مرد با خودش فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می‌دهد و روزنامه هم می‌خواند، پس حتماً آنچه می‌گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان سفید و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد. او دیگر حتی در کنار دکه خود نمی‌ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ دعوت نمی‌کرد. پس از مدتی فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. تا اینکه یک روز مرد رو به فرزند خود کرده و گفت: «پسرجان حق با تو بود. کسادی عمومی شروع شده است.»
نتیجه اخلاقی: اندیشه‌های خود را شکل دهید، در غیر این صورت دیگران اندیشه‌های شما را شکل می‌دهند.

 


تعداد بازدید :  468