| اسماعیل عبدی | دبیرکل کانون صنفی معلمان |
آموزش و پرورش ایران مدتهاست که با الگوگرفتن از آموزش و پرورش کشورهایی نظیر فرانسه و البته با روشهای سنتی اداره میشود. تولید و بهرهبرداری از کتابهای درسی در کشور ما به شیوهای کاملا متمرکز انجام میشود بهگونهای که یک متن واحد در سراسر کشور برای یک درس ارایه میشود. معلمان در چنین سیستمی ناگزیر از قرار گرفتن در یک چارچوب هستند. برخی کشورها مانند استرالیا و آمریکا با مشخص کردن برنامه ملی، دست مدیران را برای انتخاب و ارایه کتب درسی مختلف برای رسیدن به آن هدف ملی باز میگذارند و به شکل غیرمتمرکز به معلم نیز اجازه انتخاب مطلب میدهند.
به اذعان بسیاری از فرهنگیان سیر پیشرفت متدهای آموزشی با دگرگونیهایی که در جامعه پدید آمده هماهنگ نیست. در دولت آقای احمدینژاد با تغییراتی که در نظام آموزشی کشور ایجاد شد، با استقرار سیستم 6-3-3 مقاطع تحصیلی دچار دگرگونی شد و در نتیجه درونمایههای کتابهای درسی براساس سیستم جدید به مرور تغییر کرد.
بهگفته بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش ایران در گذار از سنت به مدرنیته خوب عمل نکرد. بهطوریکه دانشآموزان همواره با انباشت حجم وسیعی از مفاهیم تئوریک مواجهند درحالیکه کاربرد بسیاری از این مفاهیم را نمیدانند. این موضوع نشان میدهد که کتب درسی متناسب با نیاز دانشآموزان تنظیم نشده است.
در سونامی تغییرات غیرکارشناسی دانشآموزان و اولیا و در برخی موارد معلمان با تغییرات کتب درسی دچار سردرگمی شدند. در این سالها مسئولان هشدارهای کارشناسان را جدی نگرفته و با صدور چند بخشنامه و برگزاری جشنوارهها به تزیین ظاهری پیکره بیمار آموزش کشور بسنده کردند.
در سامانه ناکارآمد آموزش و پرورش ایران موسسات آموزشگاههای کنکور تبدیل به غول اقتصادی و پدرخوانده آموزش شدهاند تا جایی که بیشترین تبلیغ تلویزیون و رادیو به این موسسات تعلق داشته و بنرهای بزرگ تبلیغاتی در میدان انقلاب به آنها اختصاص دارد. کتابهای کمک آموزشی این موسسات به خلاقیت دانشآموزان توجهی ندارد و بیشتر با رویکرد کنکور محور طراحی شدهاند. بسیاری از مدارس دولتی و غیردولتی با برگزاری آزمونهای این موسسات توجیهی برای گرفتن مبالغ از دانشآموزان پیدا کردند و البته به قویتر شدن بنیه اقتصادی این موسسات نیز کمک کردند. کتابهای کمک آموزشی و کنکور نیز در بازار جزو پرفروشترین کتب هستند تا جایی که برخی از آنها چندینبار تجدید چاپ میشوند.
نوید ادهم، دبیرکل شورایعالی آموزش و پرورش در توجیه این وضع نابهنجار گفته بود که نیازهای دانشآموزان سریعتر از تولید منابع آموزشی رشد میکند و در تمام دنیا کتابهای آموزشی نسبت به یافتههای پژوهشی و علمی عقبتر هستند، در نتیجه باید از منابع و کتابهای غیردرسی استفاده کرد! ایشان علت این موضوع را سرعت تحولات علمی دانسته و محدودیت کتب درسی را در پاسخگویی به نیاز دانشآموزان ارایه کتب غیردرسی را الزامی میکند و همین دلیل مشارکت بخش خصوصی در آموزش و پرورش خواهد بود که چابکی لازم را داشته و سود اقتصادی منطقی خود را خواهد برد.
در هشتصد و بیست و هشتمین جلسه شورایعالی آموزش و پرورش آییننامه ساماندهی منابع آموزشی تصویب و ابلاغ شد و برای برون رفت از شرایط موجود، سند برنامه ملی به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش تعیین و تبیین شد. این سند در دبیرخانه شورایعالی با تشکیل کارگروهی با ترکیب کارشناسان شورا و صاحبنظران سازمان پژوهش و برنامهریزی آماده شد. این برنامه به دنبال آن است که با تدارک فرصتهای لازم و متنوع امکان کسب شایستگیهای علمی را برای دانشآموزان میسر سازد.
از آنجا که برنامهریزی درسی یک شاخه جدید در کشور است. بنابراین تدوین برنامه آموزشی و تالیف کتب بر مبنای سند تحول در دستور کار قرار گرفت. هرچند معلمان و دانشآموزان تاکنون از تغییرات شکلگرفته در محتوای کتب درسی ابراز نارضایتی کردهاند. در این سالها دولتها کوشیدهاند که به اسلامیتر کردن مدارس بپردازند. در این رابطه مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری خاطرنشان کرده که: «برنامههای درسی ملی محورهای اساسی دارد که از مهمترین آن الگوی هدفگذاری است و به 5 عنصر تفکر، ایمان، علم، عمل و اخلاق ارتقا یافته است؛ ضمن اینکه به 4 عرصه نظیر خود، خلق، خلقت و خداوند متعال در برنامه دروس ملی توجه شده است».
در چشمانداز سند تحول راهبردی نظام آموزشوپرورش برای سال 1404 رتبه ایران در منطقه اول به حساب آمده است چیزی که اکنون با سیر توقفی ایران در پیشبرد اهداف آموزشی دور از ذهن مینمایاند. انتظارات در کتب درسی به وضوح بیان نشدهاند و شاخص و معیار مشخصی برای تأیید رتبه ایران در سال 1404 وجود ندارد. همچنین در این سالها موضوعاتی نظیر آموزش برای همه و آموزش از راه دور با ورود به دنیای مجازی حاکمیت کتابها را در آموزش تحتتأثیر قرار داده است. تولید محتوا در کلاسهای هوشمند نیز تا حدی از حوزه اثر کتابهای درسی به شکل منحصربهفرد کاسته است.
بهنظر میرسد در این آشفتهبازار که همچنان همه چیز طبق برنامهریزیها پیش نمیرود و دنیا با سرعت بالای پیشرفتهای خود کتب درسی را پشتسر خود جا گذاشتند، مسئولان به چیزهایی غیر از آماده کردن کودکان و نوجوانان برای آینده فکر میکنند و چرخه تکرار نارضایتیها همچنان ادامه دارد. چرخهای که میتواند بار علم دانشآموزان را روزبهروز کاهش دهد و آموزشوپرورش ایران را در رتبهای نهچندان خوشایند قرار دهد.