طرح نو| سالهاست که داستانهای کوکب خانم و حسنک از کتابهای درسی حذف شدهاند. داستانهایی که اگرچه کوتاه بودند اما محتوایی عمیق و جدی برای بچهها داشتند. طی این سالها همانطور که مقاطع تحصیلی بارها تغییر کردند، محتوای کتابهای آموزشی هم عوض شدند. تغییراتی که برای بعضی از والدین خوشایند و برای بعضیهایشان اینطور نبوده است. مخالفها میگویند، خیلی از نیازهای ریشهای بچهها برای اینکه بتوانند در آینده برای زندگی آماده شوند در این کتابها نیامده و همهچیز خیلی ساده و پیشپا افتاده است. از طرف دیگر موافقان معتقدند هیجان و بازی در کتابها بیشتر شده و همین بچهها را ترغیب میکند که با علاقه درس بخوانند. در گزارشی که میخوانید نظر برخی از والدین درباره محتوای کتابهای آموزشی را جویا شدهایم.
آموزشها نسبت به گذشته متنوع شده است
فاطمه یک پسر 9 ساله دارد که امسال کلاس سوم است. او با اشاره به اینکه آموزش صحیح و دقیق کتابهای این دوره تا اندازه زیادی به معلم و سطح دانش و مهارت او بستگی دارد، میگوید: «محتوای کتابهای درسی این دوره به کلی تغییر کرده و اصلا قابل مقایسه با دوره ما نیست. چیزی که من از دوران دبستان به یاد دارم این است که همه چیز بسیار ساده و ابتدایی در کتابها آمده بود جمع، تفریق، ضرب و تقسیم. همهچیز مشخص بود و آموزش هم با استفاده از عکسهای کتابها انجام میشد. اما چیزی که امروز در کتابهای درسی میبینم تلفیقی از همهچیز است. مثلا مباحث ریاضی به علوم هم ربط پیدا میکند و برعکس در ریاضی مباحث علوم تجربی هم وجود دارد. محتوای پیچیده نیاز به آموزش تخصصی دارد و اینکه معلم بتواند در آموزش و انتقال مفاهیم خوب عمل کند هم خیلی مهم است. البته تمام معلمها قبل از روی کار آمدن کتابهای جدید آموزشهای لازم را دیدهاند. چون اول معلمها باید محتوای کتابها را درک کنند تا بتوانند آن را به بچهها منتقل کنند. سطح دانش معلمهای این دوره نسبت به قبل بیشتر شده است. کتابهای درسی الان نیاز به پردازش دارد و معلمها باید با حوصله و انرژی بیشتر کار کنند. من میبینم که معلم پسرم برای درس دادن از نقاشی، بازی و نمایش استفاده میکند تا بچهها مطلب را خوب یاد بگیرند. البته این مهارت هم بستگی به معلم دارد که چقدر توانایی و انرژی برای درسدادن به کار گیرد. من فکر میکنم کتابهای درسی این دوره نسبت به قبل از نظر محتوایی بهتر شده و بچهها از سالهای اول آموزشهای عمیق و ریشهای میبینند. در سالهای اول از والدین هم برای آموزش کمک گرفته میشد ولی در سالهای دیگر در جلسات مدرسه به ما میگویند وارد آموزش نشوید و فقط نظارت داشته باشید. گاهیوقتها پسرم به من یاد میدهد که مثلا این یعنی چه. در کل بچهها در دوره دبستان با این محتوا و این نوع آموزش که متنوعتر است ارتباط خوبی برقرار میکنند. دستکم در مورد سینا (پسر فاطمه) که اینطور است؛ البته شاید در مورد بچههایی که کمی در یادگیری کندتر هستند، مشکل ایجاد شود که معلمها باید وقت بیشتری برای آنها بگذارند.
امیر بیشتر از اینکه از محتوای کتابهای آموزشی گلایه داشته باشد از روشهای آموزشی انتقاد میکند. اینکه معلم از شاگردانش که همگی در مقطع دوم دبستان درس میخوانند کاردستیهای سخت مثل چرتکه ساختن، میخواهد. امیر میگوید: «این کاردستیها را قطعا بچهها درست نمیکنند. اجازه هم ندارند که از بیرون بخرند. آنقدر هم بازیگوش هستند که موقع ساخت کاردستی کنار پدر و مادرهایشان نباشند پس درنهایت دردسر ساخت چنین کاردستیهایی روی دوش والدین میماند و بچه هم چیزی یاد نمیگیرد. امیر توضیح میدهد که یکی از مشکلات اصلی بچهها این است که هیچ وقت بهطور اصولی زبان را یاد نمیگیرند و برای همین هم نیاز است تا در کلاسهای آموزشگاهی بیرون ثبتنام کنند.
اشکال اینجاست که
همه درسها ساده شده است
مریم از سادگی بیش از اندازه کتابهای درسی گلایه میکند. او معتقد است: «همه چیز ساده شده و در یک درسی که ممکن است 3 صفحه باشد بچهها تنها چند کلمه سخت یاد میگیرند. به نظرم تا این حد ساده بودن هم درست نیست. همین سادگی در محتوا هم وجود دارد و باعث میشود کتابها عمق زیادی نداشته باشند. ضمن اینکه هنوز هم جای خیلی از دروسی که مربوط به مهارتهای زندگی میشود در بین کتابهای درسی خالی است تا بچهها از همان کودکی با مفاهیمی آشنا شوند که قطعا برای داشتن زندگی بهتر میتواند آنها را کمک کند.
بچهها زودتر از والدین و معلمان
با کتابها کنار آمدند
زهرا احمدی، 19 سال است که معلم مقطع پنجم دبستان است. مقطعی که درسال آینده قرار است تغییرات کتب درسی روی آن اعمال شود. او وضع کتب درسی کنونی را نسبت به کتب گذشته بهتر میداند و میگوید: «کتابها نسبت به گذشته خیلی بهتر شدهاند و بچهها نیز به دلیل محتوای کتابها که تفریحیتر است، به سمت آن جذب میشوند و در حقیقت بچهها بسیار بیشتر از معلمان و والدینشان با این وضع کنار آمدهاند و انگیزهشان به دلیل وجود برخی مطالب مانند سودوکو و مطالب کاربردی، بالا رفته است.» او همچنین جاافتادن کتاب برای معلم را مشکلی میداند که بسیاری از آموزگاران با آن درگیرند و از اینرو برای هماهنگ شدن با محتوای کتابها و راحتشدن تدریس برایشان به زمان نیاز دارند و والدین نیز، دیگر عنصر تاثیرگذار در یادگیری بهتر بچهها هستند که آنها هم نیازمند آموزشند تا بتوانند این محتوا را به خوبی به فرزندانشان منتقل کنند.