شهروند| هانا کامکار، فرزند بیژن کامکار تاکنون چند فیلم کوتاه و مستند ساخته، در چند تئاتر ایفای نقش کرده و در گروه کامکارها هم نوازنده و خواننده است. این هنرمند و استاد دانشگاه این روزها فیلمی به نام «شهرزاد» را به صورت آنلاین اکران کرده که 18 سال پیش ساخته است.
کامکار که کارگردانی مستند «چاوش از فراز تا فرود» را نیز برعهده داشته -که البته آن نیز ۱۵ سال طول کشیده-؛ این روزها مشغول ساخت مستندی درباره ارژنگ کامکار است. آنچه در پی میآید صحبتهای این هنرمند درباره موسیقی، سینما و فیلمهایش است…
مستندسازی در حوزه مسائل اجتماعی
هانا کامکار در فیلمهای اولش به شدت دغدغههای اجتماعی خود را به تصویر میکشید. اما کمکم از این مسیر جدا شد. البته خودش میگوید که آثار جدیدش نیز اجتماعی هستند.
هانا کامکار در این زمینه میگوید: «دغدغه اجتماعی در آثار من کمتر نشده به این خاطر که حتی همین مستند «چاوش، از فراز تا فرود» نیز به یک برهه اجتماعی گمشده در تاریخ ایران اشاره دارد که ساختش هم 15 سال طول کشید و همین موضوع یک پاسخ برای این است که چرا من دیگر سینما را ادامه ندادم. در تئاتر بازی میکردم و درآمدم را صرف ساخت این مستند میکردم.
فاصله ۱۵ ساله ساخت و نمایش «چاوش از درآمد تا فرود» و ۱۸ ساله «شهرزاد»
هانا کامکار میگوید که در مورد «چاوش…» این موضوع دو دلیل عمده داشته: «یکی اینکه جناب محمدرضا لطفی به عنوان سرپرست گروه شیدا و یکی از بنیانگذاران کانون چاوش، با ما همکاری نکرد و گفت من تا زمانی که کتاب خودم درباره کانون چاوش را ننویسم در هیچ فیلم و مصاحبهای حاضر نمیشوم. ولی به ما نگفت که نسازید، اتفاقا گفت بسازید، ولی من جلوی دوربین نمیآیم. ما هم به احترام ایشان صبر کردیم که کتابشان را بنویسند. در کنار ایشان هم جناب پرویز مشکاتیان و استاد هوشنگ ابتهاج هم گفتند تا جناب لطفی مقابل دوربین نیاید، ما درباره این موضوع صحبت نمیکنیم. ما هم صبر کردیم تا کتاب ایشان منتشر شود. در این فاصله هم پژوهشهایمان را انجام دادیم تا اینکه در سال ۱۳۸۸ جناب پرویز مشکاتیان درگذشت و شوربختانه ایشان در راشهایی که داشتیم، خیلی کمرنگ بودند، چون تمام کسانی که مقابل دوربین ما حاضر شدند، فکر نمیکردند که ایشان فوت کنند. ولی همه میدانستند که محمدرضا لطفی مقابل دوربین حاضر نمیشود، به همین دلیل بسیار درباره او صحبت کرده بودند.»
کیفیت آثار موسیقی
هانا کامکار نظر چندان خوبی درباره آثار جدید موسیقی ندارد و البته مقصر این بیکیفیتی را صداوسیما میداند. او میگوید: «بلای بزرگ و خانمانسوزی به نام صداوسیما باعث این اتفاق شده و هرگاه صداوسیما اصلاح شد و مسئولانی روی کار آمدند که سواد، دانش و شعور موسیقایی داشتند و موسیقی ملی، ایرانی و دستگاه را میشناختند، قول میدهم که اوضاع موسیقی ایران اصلاح میشود. اما تا زمانی که این سازمان کنترل اوضاع را با همین شیوه بر عهده دارد، موسیقی ما همچنان به قهقرا خواهد رفت.»
صداوسیما و موسیقی
هانا کامکار میگوید که «کسی که آگاهی کافی از موسیقی ایرانی ندارد، فکر میکند آن چیزی که از تلویزیون و رادیو پخش میشود، موسیقی ایرانی است و آن را میپذیرد و همین موضوع ذائقه مردم را خراب کرده است. این سازمان اجازه نداده تا موسیقیدانهای راستین ایرانی به کار خودشان ادامه دهند، همه آن هنرمندان را با سانسور ساز و بیاحترامیهایشان از خود راندند.»
به باور این هنرمند «سانسورکردن ساز بزرگترین بیاحترامی است. آنها ابزار و نحوه استعمال موادمخدر را در تلویزیون نشان میدهند، ولی آلات موسیقی را خیر، بعد از آن یکسری جوان بیبنیه و بیدانش را به این عرصه راه دادند، چون هم هزینه آنها کمتر بود، هم کاری را که میخواستند انجام میدادند و درنتیجه چنین بلایی سر ذائقه مخاطبان آمد.»
ماجرای ورود بازیگران به عرصه موسیقی
درباره یکی دیگر از معضلات دنیای موسیقی، یعنی ورود بیضابطه بازیگران به وادی خوانندگی نیز هانا کامکار میگوید: «خدا را شکر من در جریان این ماجرا نبودم، وگرنه یک هفته هم برای این موضوع حرص میخوردم، ولی زمانی که ذائقه مردم خراب شده باشد، دیگر نمیتوان کاری انجام داد چراکه هنر یک جهان مادی و لمسشدنی نیست، بلکه معنوی است و مردم هم پلتفرمی ندارند که یکسری موارد را آموزش ببینند. مخصوصا در اوضاع کرونا که این بیماری تئاتر و موسیقی را کشت.»