جلال چراغپور کارشناس فوتبال
در 3 دیداری که تیمملی در مرحله گروهی جامملتهای آسیا انجام داد 17 بازیکن برای ایران به میدان رفتند که قصد دارم عملکرد تکتک آنها را به صورت کوتاه بررسی کنم.
علیرضا حقیقی: در بازی با قطر لحظاتی متزلزل بود و همچنین در برخی شروع مجددها خوب عمل نکرد که این رفتارهای فنی نشان میداد کمی دچار استرس شده اما در مجموع با توجه به اینکه یکی، 2 توپ نیمه خطرناک در این چند بازی دفع کرده، بازی قابل قبولی را از او دیدیم.
سیدجلال حسینی: بسیار مطمئن و مستحکم بازی کرده و یکی از بهترین نکات فنی او این است که از گرفتن به عمد بازیکن حریف خودداری میکند و درواقع نه خودش را به خطر میاندازد و نه تیمش را.
وریا غفوری: این مدافع تازهوارد تیمملی در بازی نخست مقابل بحرین پایانه دفاعی سمتراست را خوب تشکیل نمیداد اما در مجموع جنگندگی خوبی در خط دفاعی و بازیسازی خوبی در بخش حمله از خود نشان داده است.
امیرحسین صادقی: دقایق کوتاهی را برای تیمملی در بازی با قطر به میدان رفت و نمیتوان ارزیابی خوبی از او داشت اما با شناختی که از او داریم، میدانیم یک مدافع فداکار است و تنها اشکالش این است که در نبردهای تنبهتن خیلی آسان دور میخورد.
مرتضی پورعلیگنجی: جدا از یکی، 2 اشتباهی که در زمان در اختیار گرفتن توپ در زمان حمله حریف داشت و باعث شد نکونام به او تذکر بدهد، فداکاری و پرشهای خوبی داشته است. او نشان داده در بازی با تیمهای عربی خوب جواب میدهد.
مهرداد پولادی: در زمین خیلی زحمت میکشد اما در مصافهای تک به تک چند دریبل بد خورد. بهتر است به او گوشزد کنند که دفاع لب خط به هیچوجه نباید دور بخورد.
احسان حاج صفی: خیلی قابل قبول بازی کرده و در بازی نخست نیز گل بسیار زیبایی به ثمر رساند که به ایران کمک کرد. او یک مهره خوب و کارآمد در ترکیب تیم به حساب میآید که البته مقابل امارات استراحت کرد.
وحید امیری: در بازی با امارات قابل قبول کار کرد. قدرت پابهتوپ بالایی دارد و میلش به نزدیک شدن به خط نیست. بیشتر به تو میزند و به نفر دیگری اجازه میدهد که از کنارش حرکت کند.
جواد نکونام: با توجه به اینکه بزرگ تیم محسوب میشود، شاید بتوان گفت حضورش در زمین لازم است اما از نظر فنی خیلی عقب بازی میکند و حتی میتوان گفت که یک دفاع سوم مرکزی محسوب میشود. یکبار هم او را در محوطه حریف به غیراز ضربات ایستگاهی ندیدیم و حتی یک پاس 20 متری هم نداشته است. درواقع دیگر از آن شوتها و نفوذهایش خبری نیست.
آندرانیک تیموریان: وظیفهاش را به خوبی در زمین انجام میدهد و دیگر از آن سبک خشن خود کمی فاصله گرفته است. از طرفی در کار تیم حریف یک مخرب محسوب میشود که بازیسازی آنها را به تأخیر میاندازد. همین که او خودش را حفظ کرده و کارت نگرفته، نشان میدهد که روی آندو کار شده است.
مسعود شجاعی: به مراتب از قبل بهتر و مثبتتر بازی میکند و درواقع پختهتر شده است. مسعود دیگر از آن ترس بعد از آسیب دیدگیاش جدا شده و میتواند به صحیحترین شکل ممکن پشت حمله کارش را انجام دهد.
اشکان دژاگه: با اینکه برای ایران یک مهره موثر بوده، فکر میکنم این 60درصد از فوتبالی است که از او قبلا دیدهایم. اوایل که وارد تیمملی شده بود، به مراتب مثبتتر و فعالتر بود، اگرچه تصور میکنم این به خاطر مسئولیتی است که کیروش به او داده که یک بازیکن همه جارو شده است، دقیقا مثل زیدان یا فیگو.
سروش رفیعی: بسیار مهره خوشفکر و آیندهداری است و میتواند در پشت حمله استفاده شود اما هنوز پختگی کامل را ندارد و از آزادانه بازی کردن، میترسد.
علیرضا جهانبخش: نقش تعیین کنندهای در بازیهایی که در دقایقی که در زمین بوده، نداشته و در بازی دیروز موقعیتهای سادهای را تبدیل به گل نکرده است. او با خسرو در سمت راست نتوانست ترکیب خوبی را بهوجود آورد و این به خودش نیز ضربه زد. نشان داد بهعنوان یک یار تعویضی برای شوک دادن به تیم موثرتر است.
خسرو حیدری: با دوران اوجش خیلی فاصله دارد و اگر دفاع راست بازی کند اصلا در بازی تعریف نمیشود. خسرو به همان دور زدنها و سانترهایش در حمله معروف است و اگر سیستم بازی به او اجازه خودنمایی ندهد، مهره کارآمدی نیست.
رضا قوچاننژاد: در تعریف این بازیکن باید بگوییم پکیجی از هوش است. وقتی 3 راه برای تصمیمگیری وجود دارد، او چهارمین راه را خودش ابداع میکند، خاصیتی که آزمون ندارد. یک جورایی او در استراتژی کیروش سرش بریده میشود.
سردار آزمون: جزو نوک حملههای کلاسیک محسوب میشود، دقیقا مثل علی دایی. او هنوز جوان است اما در این پست بزرگ میشود. پرشهای آزمون مثل رونالدو فوقالعاده است اما در دقایق پایانی بازی میتواند برای ایران مفیدتر باشد.