شماره ۴۸۰ | سه‌شنبه 30 دي 1393
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت...

خاموشى، خلعت وقار بر تو مى‌پوشاند و زحمت پوزش‌خواهى را از دوش تو
بر مى‌دارد.                                       امام على (ع)

امید وصل تو
من کیم کاندیشه تو هم نفس باشد مرا
یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا
گر بود شایسته غم خوردن تو جان من
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
گر نه عشقت سایه من شد چرا هر گه که من
روی بر تابم از او پویان ز پس باشد مرا
هرنفس کانرا بیاد روزگار تو زنم
جمله عالم طفیل آن نفس باشد مرا
هر زمان ز امید وصل تو دل خود خوش کنم
باز گویم نه چه جای این هوس باشد مرا
چون خیال خاک پایت می‌نبیند چشم من
بر وصال تو چگونه دست‌رس باشد مرا
سنایی غزنوی

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  410