طرح نو | اميرتوحيد فاضل | بحث حدود حقوق افراد در جامعه سابقهاي طولاني دارد. اما اين موضوع در جوامع مدرن امروزي اهميت بيشتري پيدا كرده و ديدگاههاي مختلف از جهات متعدد به اين حوزه نگاه كرده و نظر دادهاند. حسن روحاني رئيسجمهوري ايران نيز در دولت خود نظراتي را در اين زمينه بيان كرده كه بيشتر تبيين حقوق شهروندي از نگاه اسلامي است. در دولت یازدهم حتي منشور حقوق شهروندي نيز تدوين و منتشر شد كه موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. صاحبنظران فارغ از اينكه به كدام جريان فكري تعلق خاطر دارند، بحث حقوق شهروندي را بيشتر در حوزه مفاهيم مطرح كرده و كمتر به حوزه راههاي تحقق و نهادينهشدن عملی اين حقوق اشاره کردهاند. به همين دليل موضوع راههاي گسترش و نهادينه شدن آسانتر و عملیاتیتر حقوق شهروندي را با مويد حسينيصدر از نمايندگان اصلاحطلب مجلس در ميان گذاشتيم كه بخشهايي از آن در پي ميآيد:
زماني كه موضوع حقوق شهروندي به ميان ميآيد، ابتدا اين پرسش مطرح ميشود كه آيا ما تعريف جامع و كاملي از اين حقوق داريم؟
يكي از اشكالات اصلي براي نهادينهشدن حقوق شهروندي در جامعه ما اين است كه هنوز از نظر مفهومي، به تعريف جامعي در اين حوزه نرسيدهايم. البته در مباحث نظري، اختلاف عقيده امري طبيعي و همچنين الزامي است. براي اينكه اگر نتوانيم در اين مباحث، نظرات مختلف را اخذ كنيم، بهطور قطع به يك تحليل جامع هم نميرسيم.
آيا پيش از آنكه راههاي آشنايي مردم به حقوق خود در يك جامعه مدرن را تبيين كنيم، نبايد تعريف حداقل كلي از حقوق شهروندي داشته باشيم؟
بهطور قطع اين امر يكي از الزامات كار است. به همين دليل زماني كه رئيسجمهوري بحث تدوين و انتشار منشور حقوق شهروندي را مطرح كرد، ازجمله افرادي بودم كه در مصاحبهها بر ضرورت اين امر تاكيد كردم.
در همان زمان تاكيد كردم كه دليل اصلي بسياري از مشكلات و آسيبهاي اجتماعي ما، عدم آشنايي مردم با حقوق قانوني و مسلم خودشان است و حتي گفتم كه ما بايد مصاديق حقوق شهروندي مردم را نكته به نكته مشخص كنيم.
با فرض اينكه در مباحث نظري به يك ديدگاه كلي از مفاهيم حقوق شهروندي رسيدهايم. آيا اين امر براي نهادينه شدن اين بحث در جامعه كفايت ميكند؟
بحث تبيين حقوق شهروندي يك مقوله كلي است و با رسيدن به اين هدف تنها 30درصد راه را پيمودهايم. 70درصد راه مربوط به نهادينه شدن اين امر و آگاهسازي مردم از حقوق خود است.
براي 70درصد راه باقي مانده، بايد چه سياستهايي را در جامعه اعمال كنيم؟
پس از تبيين مفاهيم اصلي حقوق شهروندي، نخستين و مهمترين كار آشنايي مردم با اين حقوق است. متاسفانه مشكل اصلي ما در جامعه اين است كه مردم از حقوق خود اطلاعي ندارند. به همين دليل است كه وقتي به يك اداره مراجعه كرده و با تكريم اربابرجوع مواجه نميشوند، اين امر را طبيعي قلمداد كرده و هيچ اعتراضي نميكنند. مثالهاي مختلفي را ميتوان در اين حوزه مورد تاكيد قرار داد. مانند اينكه يك شهروند وقتي براي درمان به مراكز درماني و بيمارستاني دولتي مراجعه ميكند، نميداند از چه حقوقي برخوردار است. اين اتفاق در ديگر نهادها و دستگاهها و ادارات ميافتد و در هيچ كدام از برخوردهاي مردمي، ما شاهد اعتراض و انتقاد نيستيم. البته اين اعتراضها نيز بايد در چارچوبي مشخص و معين و با طي شدن مراحل قانوني باشد و منظور اين نيست كه هر يك از افراد جامعه، در زمان مواجه با اين شرايط، هر كاري ميتواند انجام دهد.
شما چه راه سادهتري را پيشنهاد ميكنيد؟
موضوعات اصلي و كلاني چون نهادينهسازي حقوق شهروندي در يك جامعه، نيازمند آموزش و فرهنگسازي است. در فاز آموزش، بايد شهروندان را از سنين كودكي و پايين با اين حقوق آشنا كرده و آنها پس از ورود به جامعه براي احقاق حقوق خود تلاش ميكنند. به موازات كار آموزشي، بايد فرهنگسازي لازم در حوزه ضرورت اعمال حقوق شهروندي نيز در جامعه انجام دهيم.
مواردي كه گفتید براي اجرا يك پروسه چند نسلي لازم دارد. آيا هيچ راه سادهتري براي ايفاي حقوق شهروندي وجود ندارد؟
در موضوعات اجتماعي نميتوانيم از ميانبر حركت كنيم. برنامههاي كپسولي و مسكنوار نهتنها تاثيرات مثبت و عميق اجتماعي از خود بر جاي نميگذارد، بلكه در بسياري از موارد اثر عكس دارد.
شايد مشكل از آنجايي آغاز ميشود كه ما به اين موضوع بهصورت بسيار پيچيده و كلان نگاه ميكنيم و تمام طرحهاي ما نيز به عبارتي مانند سنگ بزرگ و نزدن است. اين در حالي است كه در روابط اجتماعي، موارد بسياري ديده ميشود كه خود شهروندان ميتوانند اين نكات ساده را رعايت كنند.
مثلا چه نكاتي؟
بهعنوان نمونه در شيوه رانندگي به حقوق ديگران احترام نميگذاريم يا براي راحتي خود در مقابل درِ ورودی ساختمانها خودرو خود را پارك كرده و براي اهالي آن ساختمان مشكل ايجاد ميكنيم. اين در حالي است كه ميتوانستيم در يك مكان مناسب توقف كرده و به حقوق ديگران احترام بگذاريم.
شايد در وهله نخست انجام اين امور ساده و پيشپاافتاده باشد. اما زماني در فرهنگ عمومي جامعه شناخت كاملي از حقوق خود و ديگران وجود نداشته و رعايت حقوق ديگران و احترام به این حقوق را بلد نباشيم، نميتوانیم انتظار بيشتري داشته باشيم.تحقيقات علمي و دانشگاهي درباره شيوههاي رانندگي در ايران انجام شده و بسياري از افراد مصاحبه شونده، تصور ميكردند كه رفتار آنها هنگام رانندگي ايرادي نداشته و اين ديگران هستند كه حقوق آنها را رعايت نميكنند.
با اين اوصاف بايد دست روي دست گذاشت و گفت ما كه نميتوانيم شرايط را تغيير دهيم، پس كل موضوع را رها ميكنيم.
به هيچ عنوان چنين نظري ندارم. بلكه ميگويم بايد در سطح كلان جامعه طراحي لازم انجام شده و راهكارهايي در 3 حالت زودبازده، ميان مدت و كلان تدوين و بلافاصله به اجرا گذاشته شود. در راهكارهاي سريع و زودبازده كه مدنظر شما است، بايد مصاديق فوري شناسايي شده و از طريق اطلاعرساني عمومي و آموزش همگاني به اهداف پيشبيني شده دست يابيم. اين كارها را ما در موارد مختلف در گذشته انجام داده و نتيجه لازم را هم كسب كردهايم.
ميتوانيد نمونه عيني در اين رابطه بيان كنيد؟
در حوزه رانندگي آيا شرايط ما با چندسال قبل يكسان است؟ ما در گذشته شاهد بوديم كه سالانه بيش از 25هزار نفر بر اثر تصادفات رانندگي جان خود را از دست ميدادند و اين رقم هرسال افزايش مييافت. اما امروز وضعيت بهتري نسبت به گذشته داريم، اگر چه تا رسيدن به نقطه مطلوب راه طولاني در پيش داريم يا در حوزه رعايت حقوق شهروندي در آپارتمانها. ما در گذشته به دلايل مختلف آشنايي كافي و كاملي از قوانين آپارتماننشيني نداشتيم و همين امر اختلافات بسياري را ميان اهالي يك ساختمان ايجاد ميكرد. اما امروزه بخش زيادي از مردم ساكن آپارتمانها، هم حقوق خود را ميدانند و هم بر رعايت حقوق همسايگان تاكيد دارند. بنابراين اگر كار كارشناسي و علمي لازم در حوزه تدوين و نهادينه شدن حقوق شهروندي انجام داده و راهكارهاي صحيح را به اجرا بگذاريم، بهطور قطع در اين حوزه نيز موفق خواهيم بود.