شماره ۴۸۰ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۳۰ دي
صفحه را ببند
چگونه رعایت حقوق‌شهروندی در مردم نهادینه می‌شود

محبوبه خلوق  رئیس انجمن برنا

شاید در آغاز بد نباشد کمی درباره تاریخ حقوق‌شهروندی حرف بزنیم. درباره اتفاقی که قدمت زیادی در تاریخ دارد و در یونان و رم باستان هم برای آن اهمیت زیادی قایل‌می‌شدند. ارسطو و افلاطون در آثار خود به رعایت این حقوق اشاره کرده و مردم جامعه خود را به احترام و رعایت حقوق متقابل دعوت کرده‌اند. بنابراین اگر به این تاریخچه نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این مفهوم یک مفهوم مدرن نیست و سال‌هاست که بحث احترام‌گذاشتن به یکدیگر و رعایت حق دیگری جزو ملزومات جامعه بشری بوده است. به همین دلیل است که حقوق‌شهروندی را تنها مختص شهرنشینان نمی‌دانند و در یک جامعه روستایی و کوچک نیز حقوق‌شهروندی معنا پیدا می‌کند. اما باید اشاره کرد که متاسفانه مفهومی با این قدمت در کشور ما جا نیفتاده و هنوز به آن عمل نمی‌شود. این‌که همه افراد دارای حقوق برابر هستند در ذهن مردمان ما شکل نگرفته و هنوز خیلی‌ها خود را برتر از دیگران می‌دانند.
من در رابطه با حقوق معلولان فعالیت می‌کنم، به همین دلیل بیشتر با این تفاوت‌ها و احساس برتری‌ها آشنا هستم. مثلا این‌که مردم ما فکر می‌کنند درست‌کردن پیاده‌رو‌ها و مناسب‌سازی شهری تنها وظیفه دولت است و خود را موظف نمی‌دانند که هنگام ساخت خانه به پیاده‌روی خانه خود توجه کنند. وضع پلکانی پیاده‌روهای شهری و این‌که هرکسی تصمیم گرفته مقابل خانه خود را به دلخواه بسازد، یعنی برخی افراد بیشتر از هر چیزی به زندگی و آسایش خودشان اهمیت می‌دهند و نفع عمومی را در‌نظر نمی‌گیرند. فکر می‌کنید چه تعداد از افراد هستند که وقتی خانه می‌سازند به یک معلول یا سالمند فکر کنند؟ در این بین هم هرگز آموزش‌های درستی وجود نداشته برای این‌که این مفاهیم در ذهن مردم ایجاد شود و دیدشان گسترده‌تر شود. مردم از مصادیق حقوق‌شهروندی آگاهی ندارند و این‌طور فکر می‌کنند که اگر کسی را مستقیم آزار ندهند، یعنی تمام حقوق را رعایت کرده‌اند. برای مثال اگر از مغازه‌دارانی که وسایل خود را بیرون مغازه می‌گذارند و سدمعبر می‌کنند سوال شود که آیا می‌دانند این کار تضییع حقوق‌شهروندی است یا نه؟ بیشتر آنها اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند و هرگز به ذهنشان خطور نمی‌کند که با این کار چقدر ممکن است برای معلول و کودک و مادری که با کالسکه فرزندش را بیرون آورده، مزاحمت ایجاد می‌کنند.
به گمان من، اگرچه فرهنگ‌سازی و آموزش، بهترین راه برای یاد دادن حقوق‌شهروندی است اما راه‌های ساده‌تری هم هست که می‌توان از طریق آنها، این مفاهیم را هرچه بیشتر در ذهن مردم جا انداخت. مثلا یکی از این راه‌ها تکرار یک مسأله است. افراد خیلی‌زود از طریق چشم تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. اگر هر روز که در خیابان‌ها رفت‌وآمد می‌کنند با یک موضوع روبه‌رو شوند قطعا این مسأله در ذهنشان ثبت می‌شود.
زمانی نبستن کمربند ایمنی معضل بزرگی در کشور ما بود. اما تکرار این مساله، بیلبوردهای تبلیغاتی و البته استفاده از ابزاری به‌نام جریمه که یک نوع تنبیه به‌حساب می‌آمد باعث شد تا این موضوع امروزه جزو بدیهیات برای هر راننده‌ای باشد. اتفاقا همین موضوع (کمربند ایمنی) نشان داد استفاده از ابزار تشویق و تنبیه یکی از کارآمدترین ابزارهایی است که می‌تواند افراد را وادار به انجام کاری کند. البته این وادار کردن تا جایی ادامه پیدا می‌کند که کم‌کم تبدیل به فرهنگ می‌شود و از یک جایی به بعد حتی اگر زور هم نباشد افراد خود را ملزم به رعایت آن می‌دانند. نکته دیگر حساس‌کردن افراد به موضوعاتی است که برای ما حایزاهمیت است.

مثلا این‌که ما مردم را به زمین‌شان، به محیط‌زیست‌شان و به هر موضوعی که جزو حقوق‌شهروندی محسوب می‌شود، حساس کنیم. کسی تعریف می‌کرد که زمانی در یکی از شهرهای آلمان مشغول میوه‌خوردن بوده است. همین‌طور که به ویترین مغازه‌ها نگاه می‌کرده آشغال میوه ناخودآگاه از دستش روی زمین می‌افتد. یکی از شهروندان آلمانی که از خانه روبه‌رو این صحنه را می‌بیند، بلافاصله با لباس خانه بیرون می‌آید و به دوستم تذکر می‌دهد که اگر الان این آشغال میوه را برندارد به پلیس زنگ خواهد زد. حالا این وضع را با کشور خودمان مقایسه کنید. به نظر شما چند‌درصد از مردم ما تا این حد حساس هستند و چنین چیزهایی را تذکر می‌دهند؟ درمورد بسیاری از حقوقی که وجود دارد هیچ حساسیتی نیست و همین باعث می‌شود تا ما سال‌ها از کشورهای اروپایی عقب باشیم.
در اروپا و در بحث طراحی و ایده، مبحثی وجود دارد به‌نام یونیورسال دیزاین(universal design) که نشان می‌دهد، مدیران برای طراحی و ساخت هر چیزی یک نگاه واحد دارند. مثلا وقتی قرار است جایی ساخته شود، آسایش افراد، از کودکی که داخل کالسکه وجود دارد تا سالمندان، معلولان، زنان باردار و بقیه افراد درنظر گرفته می‌شود. بعد که آسایش همه درنظر گرفته‌شد، تصمیم می‌گیرند ایده‌ای را اجرایی کنند. اگر هرکدام از ما در ذهن خود یک «یونیورسال دیزاین» داشته باشیم، بدون‌شک از انجام خیلی کارها منصرف خواهیم شد و تنها نفع شخصی را درنظر نمی‌گیریم. بد نیست امروز از عرصه تئوری خارج شویم و تنها به راه‌هایی فکر کنیم که می‌تواند ما را سریع‌تر به درونی‌کردن حقوق‌شهروندی بین مردم برساند. 


تعداد بازدید :  325