داريوش معمار
يك - وقتي در مورد مميزي صحبت ميشود، منظور آن چيزي نيست كه به كيفيت ادبي و هنري يك اثر خدشه وارد ميكند، يا آن مسائلي كه از ارزش و اعتبار هنري و خلوص يك اثر ميكاهد، بلكه منظور حفظ اصول و مراعت سياستها، نگرشها و مصلحتهايي است كه از اساس امكان دارد رعايت آنها با جنبههاي خلاق يك اثر هنري در مخالفت و تعارض باشند، بنابراين وقتي صحبت از اين ميشود كه مميزي را به ناشر واگذار كنيم ابتدا بايد بپرسيم ناشر چه وظيفهاي دارد و چه ميكند؟ ناشر آن واسطه تشخيص و آمادهسازي و انتشار يك اثر فرهنگي و هنري است كه بنا به شرايطي قابليت قرار گرفتن در صف انتشار را دارد، ناشر همكار نويسنده، ويراستار، پخش كننده و كتابفروش و خواننده در انتخاب و آمادهسازي يكفي يك اثر است و اين تخصص ناشر است، اما ناشر نميتواند مميز باشد، زيرا در آن صورت ماهيت همكارياش با اركان خلق، آمادهسازي، توليد و مصرف كالاي فرهنگي به نام كتاب به هم ميخورد.
نويسنده نميتواند بپذيرد ناشر او مميز آثارش باشد، يعني امنيت اثر او را بيرون اصول نويسندگي و مهارتها و كيفيتهاي آن خدشهدار كند. پخش كننده و كتابفروش نميتوانند بپذيرند ناشر شريك اخلال در صف تميز و خلاقيت يك اثر باشد، كه اگر ناشري چنين باشد اعتبارش دچار خدشه ميشود، مخاطب كتاب نيز از اساس با ناشري كه مميزي يك اثر باشد بر سر يك داستان نمينشيند و او را قابل اعتماد نميداند.
دو - با همين توضيح مختصر روشن است چرا ساز و كار واگذاري مميزي بهخصوص در آثار فرهنگي به ناشران تيغي است كه تيزي آن زخمي عميق بر تن نشر مياندازد، اما هيچ كمكي به تقويت جامعه نشر ايران نميكند، مميزي اگر از معناي مقلوب شدهاش جدا شود و جنبهاي كيفي و هنري پيدا كند، آن وقت وظيفه ذاتي و اساساً بخش مهمي از برنامه كار ناشران است.
نگارنده اعتقاد دارد از يك جنبه ديگر طرح موضوع واگذاري مميزي به ناشران فاقد پايگاه و اعتبار سازنده است، منظور از مميزي درحال حاضر نگهداري مرز سليقهها، مصلحتها و اصول و قراردادهايي است كه بيشتر جنبه شخصي و اعتقادي براي وضعكنندگان آن دارند، در حالي كه اجراكنندگان آن را اگر ناشران در نظر بگيريم از اساس معتقد به چنين اصولي در سنجش يك اثر ممكن است نباشند، اينكه ما فكر كنيم ميتوان حلقه مفقود در كيفيت توليد آثار را در واگذاري مميزي به ناشران جستوجو كنيم نهتنها كمكي نيست كه موج بياعتمادي و درگيريهاي حاصل از آن ميتواند پيكر فرسوده اين جامعه را (جامعه نشر) از هم جدا كند و فرودي خطرناك را در شرايط فعلي رقم بزند كه جبران آن ممكن نيست.
سه - پيشنهادي كه در اين شرايط ميتوان براي حل اين مشكل مطرح كرد، استفاده از اساتيد منصف و متخصص دانشگاه در تيم بررسي وزارت ارشاد است، هرچند در نظرم بهترين كار برداشتن كلي مميزي و واگذار كردن آن به مخاطبان فرهنگي و ادبي است، زيرا تجربه نشان داده ايشان با نوع استقبال و برخوردشان با يك اثر بهترين مميزيكننده و منتقد و بازدارنده توليد و فروش آثار بيارزش در جامعه هستند.