شماره ۴۷۸ | يکشنبه 28 دي 1393
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت...

آنكه در كودكى بپرسد، در بزرگى
 پاسخ دهد.                                          امام علی (ع)

خوی ملال اندیش
عزت مبر در کار دل این لطف بیش از پیش را
این بس که ضایع می‌کنی بر من جفای خویش را
لطفی که بدخو سازدم ناید به کار جان من
اسباب کین آماده کن خوی ملال اندیش را
هر چند سیل فتنه‌گر چون بخت باشد ور رَسی
کشتی به دیوار آوری ویرانه درویش را
بر کافر عشق بُتان جایز نباشد مرحمت
بی‌جرم باید سوختن مفتی منم این کیش را
عشقم خراش سینه شد گو لطف تو مرهم مَنه
گر التفاتی می‌کنی ناسور کن این ریش را
چون نیش زنبورم به دل گو زهر می‌ریز از مژه
افیون حیرت خورده‌ام زحمت ندانم نیش را
با پادشاه من بگو وحشی که چون دور از تو شد
تاریخ برخوان گه‌گهی خوبان عهد خویش را
وحشی بافقی

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  274