در مورد امور مساجد و وضع نامطلوب آنها، روزی آقای محمدیعراقی، رئیس وقت سازمان تبلیغات اسلامی، به من گفت: «رهبری به من دستور دادهاند که شما یکی دو نفر را انتخاب کرده و برای مساجد فکری بکنید. گزارشاتی که از مساجد میرسد، ناراحتکننده هستند.» من پذیرفتم و قول دادم رسیدگی کنم، همچنین آقای عراقی خواست شخص دیگری را هم معرفی کنیم و من هم آقای قرائتی را معرفی کردم، چون عقیده داشتم در رسانهها بهویژه رادیو و تلویزیون، دستی دارد و میتواند برای مساجد و این گونه اماکن تبلیغ کند. ابتدا کار را با یک بودجه دولتی و سپس با گرفتن کمک از آقای نظامزاده، سرپرست اوقاف، کار را شروع کردیم. پس از استعفای آقای عراقی، از آقای خاموشی دعوت کردیم که به ما کمک کنند که ایشان هم قبول کردند و بهعنوان سرپرست سازمان تبلیغات اسلامی به یاری ما آمدند.