افشین خاکباز مترجم
دلخوشی امروز من این است که در زمستانی که به جای برف از آسمانش دود میبارد و سرمایش روح را میآزارد، زیرِ سنگینیِ دودِ سیاهی که بر آسمانِ دلها خیمه زده و نفسها را به شماره انداخته، هنوز هم میتوان نفس کشید. در خیابان که راه میروی، در میان سیل چهرههای عبوس و در هم کشیده رهگذرانِ شتابانی که سر به کارِ خویش دارند یا طوری از کنارت میگذرند که انگار در جنگلِ انبوهِ آهن و آدم به شکار آمدهاند و شاید هم به دشنهای و دُشنامی میهمانت کنند، هنوز هم میشود دستان مهربانی را دید که به یاریِ افتادهای دراز میشوند یا باری از دوشی برمیدارند و کودکانمان هنوز آسمان آبی و جنگل سبز و آفتابِ تابان را از یاد نبردهاند.