رضا رفيع شاعر و طنزپرداز
نخستين دلخوشي اينروزهاي من اين است كه يارانه نميگيرم و بسيار خوشحالم كه به سهم خود به دولت براي اجراي طرحها و برنامههايش كمك ميكنم. وقتي از گرفتن يارانه انصراف دادم، متوجه شدم كه مبلغ يارانه در مقايسه با هزينههاي زندگي آنقدر ناچيز است كه نميتواند حتي گوشهاي از مشكلات اقتصادي مرا پوشش دهد. به همين دليل بسيار خوشحالم كه بهجاي دريافت يارانه، ترجيح دادم در يك برنامه زيرساختي و عمومي، سهمي داشته باشم.
دلخوشي ديگر اينروزهايم، اميد به آينده است. من به آيندهاي اميدوارم كه بعضي از بداخلاقيهاي موجود در روابط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و حتي ورزشي از بين رفته و جامعه ما بهسمتي ميرود كه در شعارهاي هر روز به آن اشاره ميكنيم. بنابراين يكي ديگر از دلخوشيهاي من اميد داشتن به آيندهاي زيبا و قشنگ است. اين آينده با هر دولتي قابل ساختن است. بهشرط آن كه دولتها به شعارها، طرحها و اهدافي كه بيانكردهاند، پايبند باشند.
دلخوشي بعدي من ساختن برنامههايي است كه بهوسيله آن بتوانم لبخند را بر لب مردم جامعهاي بياورم كه اينروزها به استناد نظرات جامعهشناسان و روانشناسان بيش از هر زمان ديگري نياز به شادي فردي و اجتماعي دارد. در زندگي شخصي نيز دلخوشيام ديدار با مادر و خواهرانم است كه محل زندگي ما فاصله زيادي با هم دارد.
همينجا لازم است از مخترعان و سازندگان «وايبر» تشكر كنم كه با ساخت اين نرمافزار، شيوهاي جديد از صلهرحم را به نمايش گذاشتند. همچنين از مسئولان واحد فيلترينگ نيز تقاضا دارم، در زمان انجام مسئوليتهاي خود به نكات مثبت اين نرمافزارها توجه كرده و مطمئن باشند اگر توان تحمل نرمافزارها را نداشته باشيم، فردا سختافزارها زندگي سختي را برايمان رقم ميزنند!