برای درک و فهم حقایق قرآنی، شرایطی لازم است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود: 1- تدبر و تفکر: قرآن تجلی خداست و مخاطب آن فطرت زوالناپذیر آدمی در هر عصر و نسل و نژاد، بدین جهت پیام قرآن در بردارنده ژرف فرازمانی، و فرامکانی و جهان شمول است. به همین دلیل همه محققان ژرفاندیش که در محضر حقایق قرآن زانو بزنند و با جرأت و شهامت سوالاتشان را مطرح کنند، میتوانند در خور خود پاسخ دریافت کنند و نباید به بهانههایی چون «تفسیر به رأی ممنوع است» از تفسیر قرآن و فهم و ارایه حقایق آسمانی آن خودداری کنند. 2- بصیرت: معارف قرآن دارای سطوح و مراتب مختلفی است. بخشی از معارف هزار لایه آن، آن قدر بلند و عمیقاند که جز راسخان در علم، توانایی درک و فهم آن را ندارند، کما این که در مقابل بخشی را نیز همگان میفهمند و نیازی به تبیین ندارد. قرآن به لسان بلیغ و آشکار نازل شده تا مردم بفهمند و بدان عمل کنند، لکن چنان نیست که عمق معارف آن برای همگان در یک سطح قابل فهم باشد. 3- ایمان راستین: هرچند سفره بیکران قرآن برای همه پهن است، ولی آن کس از آن بهره بیشتر میبرد و دردهای خویش را با داروهای آن درمان میکند که از ایمان بهرهای برده باشد: «از قرآن آن چه شفابخش و رحمت است برای مؤمنان نازل کردیم و ستمگران را جز خسران و زیان نمیافزاید». 4- تقوا و پیراستگی: قرآن هرچند کتاب هدایت همگانی است «هدیللناس»، ولی کسانی از هدایت و حقایق آن بهرهمند میشوند که دارای تقوای الهی و پرواپیشگی باشند «هدیللمتقین». 5- طهارت باطنی: اما برای راه یافتن به ژرفا و عمق آن اساسیترین شرط طهارت و پاکیزگی درونی است: «به راستی که آن قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمیتوانند به آن دست یابند». علامه طباطبایی در توضیح آیه میفرماید به کتاب مکنونی که قرآن در آن است، راه نمییابد مگر پاکان و پاکان کسانی هستند که خداوند آنها را گرامی داشته و آنها را از پلیدی و آلودگی بلکه از تعلق قلب به غیرخدا پاکیزه کرده است.