سوسن طاقدیس نویسنده
هر تحول یا انقلاب، بهصورت ناخودآگاه حجم وسیعی از تغییرات را با خود بههمراه دارد اما تغییرات در این حجم و فضا، گاهی مطلوب است و گاهی نیز به ضرر جامعه تمام میشود. بسیاری از مواقع در هجوم تغییرات، بعضی مسائل از یاد میروند یا بهدرستی به آنها پرداخته نمیشود. یکی از این مسائل مهم بحث آموزش و پرورش در کشور و اصلاح آن پس از انقلاب بوده است. برای جامعه ایرانی، مطلوب این بود که تحول و توجه به آموزش در کشور، از سالهای اول انقلاب بهصورت ریشهای در دستورکار قرار میگرفت. به موازات این بحث، موضوع با اهمیت که باید در اولویت کار قرار میگرفت، توجه به حوزه نشر و استفاده از مطالبی است که به ارتقای سطح آموزش در کشور کمک کند. اما این موضوع از نظر مسئولان وقت در این حوزه، مورد توجه قرار نگرفت، به این معنا که متولیان آموزش در کشور، فقط بر این عقیده بوده و احتمالا هستند، کتابهایی که از کانال خودشان یا وزارتخانه مربوطه ارایه میشود، در آموزش کشور مورد استفاده قرار گیرد. این درحالی است که کتابهای تاثیرگذار و بااهمیت بسیاری چاپ شده و میشود اما هیچ اهمیتی به آنها داده نمیشود. در کشورهای اروپایی و توسعهیافته، این موضوع بهگونهای دیگر در جریان است بهطوریکه وقتی کتاب یا مطلبی از نظر کیفی و محتوایی در سطح مطلوبی باشد، سیستم آموزشی از آن بهخوبی استفاده میکند و این نوع برخورد، فرصت و انگیزهای برای ناشران بهوجود میآورد تا آثاری باکیفیت و محتوایی قابلاستفاده در مراکز آموزشی (مطابق استاندارهای خاص خود) تولید کنند.
تاسف اینجاست که در کشور ما این رویه وجود ندارد و روند موجود انگیزه کار را در این زمینه، از بین میبرد. نمونه در این زمینه بسیار است. خود من در حوزه کتاب کودک و نوجوان و موضوعاتی مانند ادبیات ایران تحقیقات فراوان انجام داده و به نتایج مطلوبی نیز رسیدهام اما نکتهای که مرا از ادامه این تحقیقات باز داشت، بیتوجهی به این موضوعات از طرف متولیان بود که اهمیتی به کار انجام شده ندادند و به نوعی با من رفتار کردند که باعث شده است از آن حوزه دور شوم و به موضوعاتی ورود کنم که صلاحیتش را ندارم. تنها موضوعی که در این زمینه برای من باقی ماند، تاسفی بود که بر اوضاع خوردم و هنوز هم میخورم. یکی از این موضوعات مورد مطالعه، بحث ادبیات اجتماعی بود. بحثی که یکی از مباحث با اهمیت است و بر جزءجزء مناسبات و رفتارهای اجتماعی در یک جامعه و شهر تأثیر میگذارد. متاسفانه در کشور ما افرادی که مینویسند و صاحبقلم هستند مورد توجه و احترام قرار نمیگیرند و این موضوع هم به سیاستگذاریهای این عرصه مربوط میشود. این بحث بهویژه در حوزه کتاب کودک بیشتر نمود دارد. تحقیق و پژوهشی که در 30سال گذشته صورت گرفت، درک این موضوع را در من بهوجود آورد که کودکان نسبت به برخی کتابهایی که به آنها عرضه میشود، تمایلی ندارند. متاسفانه این موضوع برای دستاندرکاران این بخش اهمیت چندانی نداشته است. کتاب خوب مانند خوراک خوب و مطلوب برای کودک است به این معنی که کتاب خوب میتواند باعث رشد و تجلی انگیزه در کودکان شود، به همان اندازه که استفاده از خوراک خوب در رشد فیزیکی و معادلات ذهنی کودکان میتواند مثبت باشد.