شماره ۴۷۶ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۵ دي
صفحه را ببند
سرمایه گذار فیلم پرویز:
ما فقط وام می‌خواستیم، نه پول بلاعوض!

سعید آرمند، بازیگر و سرمایه‌گذاری است که ریسک سرمایه‌گذاری روی فیلم‌هایی که در وهله اول به‌نظر می‌رسد فروشی نخواهند داشت را می‌پذیرد چون به آنها ایمان دارد. او سرمایه‌گذار فیلم «پرویز» و «یک شهروند معمولی» به کارگردانی مجید برزگر است و اعتقاد دارد که فیلم‌های اینچنینی که به‌سختی و با حداقل بودجه ساخته می‌شوند؛ اما در اکران و جشنواره‌های مختلف موفق هستند، یک سر و گردن بالاتر از فیلم‌های بدنه سینما که میلیاردها تومان صرف ساخت آنها می‌شود و درنهایت سودی ندارد، هستند. آرمند در میان حرف‌هایش اشاره می‌کند که اگر فیلم «پرویز» اکران نمی‌شد، کار او به‌عنوان یک سرمایه‌گذار در سینمای ایران تمام می‌شد. او حالا به نقطه‌ای رسیده است که دیگر از مسئولان حمایت نمی‌خواهد، فقط از آنها می‌خواهد که بر سر راهشان مشکل‌تراشی نکنند.
فیلم‌های سینمای بدنه سودی ندارند
ما از همان روز اول که ساخت فیلم «پرویز» را آغاز کردیم،‌ اعتقاد و ایمان داشتیم که این فیلم با استقبال مردم روبه‌رو خواهد شد، برعکس بسیاری از دوستانی که به ما می‌گفتند فروش خوبی نخواهد داشت. مسئولان دوره قبل و حتی مسئولان این دوره ذهنیت اشتباهی نسبت به سینما دارند، آنها فکر می‌کنند تنها فیلم‌هایی که اصطلاحا به آن«سینمای‌بدنه» می‌گویند پر مخاطب است. آنها خبر فروختن این فیلم‌ها را با خوشحالی اعلام می‌کنند؛ «فلان فیلم به باشگاه میلیاردی‌ها پیوست». درحالی‌که تنها با یک حساب کوچک می‌شود فهمید فیلمی که یک‌میلیارد تومان برای ساخت آن هزینه شده، حداقل باید سه‌برابر این مقدار فروش داشته باشد تا به سوددهی برسد. چون 50‌ درصد از فروش فیلم به سینماداران می‌رسد،‌ 10‌درصد فروش را هم پخش‌کنندگان دریافت می‌کنند،‌ 5‌درصد از فروش هم به‌عنوان مالیات فیلم رد می‌شود و مقداری از آن هم برای تبلیغات کنار گذاشته می‌شود. پس درنهایت از فروش یک‌میلیاردی فیلم تنها 300‌میلیون آن به صاحب اثر می‌رسد. بنابراین چنین فروشی ارزش آنچنانی در چرخه اقتصادی سینما ندارد که قرار باشد به آن افتخار کنیم. اتفاقا این سینما، سینمای موفقی نیست.  در حال‌حاضر معمولی‌ترین فیلم‌های سینما به یک‌میلیارد هزینه برای ساخت نیاز دارند. اما آیا این فیلم‌ها دو، سه‌برابر هزینه ساختشان فروش می‌کنند؟ سوال مهم دیگر این است که بودجه این فیلم‌ها از کجا می‌‌آید؟ چون می‌بینیم که با همان فروش 300میلیونیِ فیلمی که ساخت آن یک‌میلیارد هزینه برداشته، راضی می‌شوند. پس بقیه این پولی که صرف ساخت شده، چه‌می‌شود؟ جواب این است که بعضی از نهادهای دولتی و بانک‌ها باقی این هزینه‌ها را تقبل کرده‌اند، البته من از این‌که پولی به سینمای ما تزریق شود، ناراحت نمی‌شوم؛ اما سوال دیگری برایم ایجاد می‌شود که آنها درحال حمایت از چه فیلم‌هایی هستند؟  جالب این‌جاست که مسئولان همیشه پز فیلم‌های مستقلی مثل «پرویز» را می‌دهند و می‌گویند، سینمای ما سفیر کشورمان در جشنواره‌های مختلف بین‌المللی است. وگرنه تاکنون کدام فیلم که با حمایت و بودجه دولتی ساخته شده، موفق به دریافت جایزه از  جشنواره‌های خارجی شده؟ کدام فیلم 7 میلیاردی ما تاکنون جایزه گرفته؟ جایزه‌های جشنواره‌های بین‌المللی را همیشه همین فیلمسازان سینمای مستقل که به‌سختی فیلم می‌سازند، گرفته‌اند. مسئولان ما هم درنهایت تنها پز این جایزه‌ها را می‌دهند و یک‌ریال از این فیلم‌ها حمایت نمی‌کنند. گاهی حتی جلوی ساخته‌شدن این فیلم‌ها را هم می‌گیرند.
چرا فیلم «پرویز» به اکران عمومی درنیامد
فیلم «پرویز» در بیش از 50 جشنواره خارجی به نمایش درآمد و بیش از 15 جایزه بین‌المللی گرفت. چه حمایتی از این فیلم شد؟ دولت قبلی که به آن پروانه نمایش نداد و اعضای جدید شورای پروانه نمایش در این دولت هم فیلم «پرویز» را به‌صورت کلی رد کردند. اگر می‌گفتند این فیلم در سلیقه ما نیست، من این بهانه را به‌راحتی می‌پذیرفتم‌؛ اما آنها یک دلیل بسیار خنده‌دار مطرح کردند، گفتند فیلم «پرویز» فاقد استانداردهای سینمایی لازم برای اکران است. درحالی‌که این شورا معتقد بود، فیلم «پرویز» شخصیت‌پردازی ندارد، بسیاری از منتقدان در داخل و خارج از کشور، شخصیت پرویز را یکی از ماندگارترین شخصیت‌های سینمایی می‌دانستند. گاهی هم ما را متهم می‌کردند که شما برای جشنواره‌های خارجی فیلم ساخته‌اید، در صورتی که دو‌سال پیش انجمن منتقدان ایران فیلم «پرویز» را به‌عنوان بهترین فیلم ‌سال انتخاب کرد. دلیل دیگری که درحال‌حاضر می‌توان به اشتباه بودن نظر این شورا پی‌برد، استقبال مردم از اکران فیلم «پرویز»‌ است. من شما را رجوع می‌دهم به یکی از سایت‌های سینمایی به نام «سلام سینما» که تماشاگران بعد از تماشای هر فیلمی در آن سایت به آن رأی می‌دهند و برایش نظر می‌گذارند. «پرویز» و «ماهی و گربه» در رأس همه این‌ فیلم‌ها هستند، بدون این‌که هیچ تبلیغی صورت بگیرد. شما هیچ بیلبوردی از فیلم «پرویز» در سطح شهر یا تیزری از این فیلم در تلویزیون نمی‌بینید. فقط خود مردم هستند که فیلم را می‌بینند و به‌همدیگر توصیه می‌کنند. درواقع تنها تبلیغ دهان به دهان است که فروش این فیلم را بالا برده است.
علاقه‌مندی روانشناسان به فیلم «پرویز»
زمانی که فیلم «پرویز» هنوز مجوز اکران نداشت، ما را به مراکز و دانشگاه‌های مختلفی مثل دانشگاه فردوسی مشهد، سوره، اصفهان و... دعوت می‌کردند تا فیلم را به‌صورت خصوصی نمایش دهیم. یادم هست یکبار هم ما را به یکی از فرهنگسراها دعوت کردند تا جامعه‌ روانشناسان ایران «پرویز» را ببینند. نه‌تنها روانشناسان و روانپزشکان در ایران گفتند این فیلم باید در دانشگاه‌ها تدریس شود، بلکه روانشناسانی در کانادا، نروژ، ژاپن، برزیل و... هم تأکید داشتند که این فیلم باید در دانشگاه‌ها نمایش داده شود. اتفاقی نیست   فیلمی به این شکل درمی‌‌آید، خیلی روی آن از مرحله نگارش تا ساخت زحمت کشیده‌ است.
پوشاندن حقیقت «سیاه‌نمایی» است
 باید ببینم که هرکس از «سیاه‌نمایی» چه تعریفی دارد، من به دروغگویی، سیاه‌نمایی می‌گویم. یعنی چشم‌هایمان را ببندیم و واقعیت‌هایی که وجود دارند را نبینیم. بگوییم که همه‌چیز خوب است و هیچ‌کس مشکلی ندارد. در جامعه ما دزدی، اعتیاد، فحشا و... وجود ندارد. یکی از مسئولان رده‌بالای سازمان سینمایی در دولت قبل، زمانی که به‌خاطر پروانه نمایش ندادن به فیلم«پرویز» به آنها اعتراض کردم، به من گفت چون این فیلم سیاه‌نمایی است، نمی‌توانیم به آن مجوز دهیم. از او پرسیدم منظورتان از سیاه‌نمایی چیست؟ گفت مثلا درحال‌حاضر 50‌درصد مردان‌ایرانی زن‌دوم یا صیغه‌ای دارند، این را که نمی‌شود نشان داد. بنیان خانواده از بین می‌رود. به او گفتم، اگر جامعه ما این‌‌طوری است که شما می‌گویید، بنیان خانواده از بین رفته است. اگر زمانی که این اتفاق تا 10‌درصد در جامعه ما پیش‌رفته بود اجازه می‌دادید درباره آن فیلم ساخته شود تا این مسأله در جامعه به نقد گذاشته شود، شاید به این 50درصد نمی‌رسید. با پوشاندن مشکل، مشکل حل نمی‌شود. یک چماق بزرگ به اسم «سیاه‌نمایی» دستشان گرفته‌اند تا عرصه را بر فیلمسازان تنگ کنند.
ما فقط وام می‌خواستیم، نه پول بلاعوض!
در همه‌جای دنیا، دولت‌ها و شهرداری‌ها از هنر با استفاده از مالیاتی که مردم به آنها می‌دهند، حمایت می‌کنند. مشکلی که ما در این‌جا داریم این است که مسئولان فکر می‌کنند این پولی که قرار است به ما دهند، مال‌ خودشان است. فیلم «پرویز» نشان داد ما تیم خوب و حرفه‌ای بوده‌ایم که توانستیم با حداقل هزینه فیلمی موفق بسازیم. نکته جالب این است که ما پول بلاعوض هم نخواستیم، فقط از آنها تقاضای وام داشتیم. چند وقت پیش  آقای جعفری‌جلوه به من گفتند که ما به‌کسی پول بلاعوض نداده‌ایم. به او گفتم منظورم این نیست که یک‌میلیارد به کسی دادید و دیگر سراغش را نگرفته‌اید. منظورم این است که وقتی 7 ‌میلیارد برای ساخت فیلمی هزینه می‌کنید و آن فیلم فقط یک‌میلیارد آن را در گیشه بازمی‌گرداند، یعنی 6 ‌میلیارد آن بلاعوض بوده است.
مسئولان فقط سنگ‌اندازی نکنند
من تهیه‌کننده فیلم جدید آقای برزگر، «یک شهروند معمولی» هم هستم. این‌که چرا به‌عنوان تهیه‌کننده در سینمای مستقل کار می‌کنم به نظرم بیشتر بستگی به دید شما نسبت به تهیه‌کنندگی دارد. من آدم پولدار به آن معنایی که 500‌ میلیون یا یک‌میلیارد داشته باشم و همین‌طوری بخواهم با آن یک فیلم بسازم، نیستم. من خانه‌ام را فروختم تا فیلم «یک شهروند معمولی» ساخته شود و دلیلش اعتقادی است که به این کار دارم. حالا به‌جایی رسیده‌ام که دیگر حمایتی از مسئولان سازمان سینمایی نمی‌خواهم، فقط از آنها می‌خواهم که جلوی کارمان را نگیرند و در زمان دریافت پروانه‌ساخت و نمایش، سنگ‌اندازی نکنند. با شروع اکران فیلم «پرویز» برای ساخت فیلم‌ بعدی‌مان امید پیدا کردیم، اگر جلوی اکران این فیلم را می‌گرفتند با فیلم «یک شهروند معمولی» کار من هم به‌عنوان یک تهیه‌کننده تمام می‌شد، چون دسترسی من به منابع مالی نامحدود نیست.
مردم از فیلم‌های گروه «هنر و تجربه» استقبال کردند
البته ناگفته نماند که راه‌اندازی گروه «هنر و تجربه» یکی از مثبت‌ترین کارهایی است که سازمان سینمایی در این دولت انجام داده و در آغاز شروع فعالیت این گروه خیلی‌ها مقابل آن ایستادند و نسبت به آن بدبین بودند، اما حالا می‌بینند که بلیت‌ فیلم‌ها از مدت‌ها قبل پیش‌فروش اینترنتی می‌شود. حتی بعضی‌ها با ما تماس می‌گیرند که رفتیم فیلم‌تان را ببینیم، بلیت نبوده است. با همین تعداد سالن‌های محدود که در اختیار این گروه قرار دادند؛ یعنی 4 سالن در تهران و یک‌سالن در سینما هویزه مشهد، این‌قدر از فیلم‌های این گروه استقبال شده است.


تعداد بازدید :  256