سید شهاب نبوی طنزنویس
زندگی علمی-تخیلیمان در حالی ادامه دارد که هفته گذشته یکی از نمایندگان عزیز گفته بود: «چرا به آلونکهای صدوپنجاه متری ما گیر میدید؟ برید ببینید مردم کشورهای دیگه چه چیزهایی به نمایندههاشون میدن....» ما از همین جا بابت گیری که دادیم عذرخواهی میکنیم و قول میدهیم یک چیزی روی این مبلغ بگذاریم تا بنگاهی محل یک مورد اکازیون برایتان پیدا کند. اصلا من همیشه ترس این را داشتم که اگر زبانم لال یک روزی پاهایم به آنور مرز رسید و بیگانگان ازم پرسیدند:
«راستی خونه نمایندههاتون چند متریه؟» چه جوابی میتوانم بدهم.
در اظهار نظر دیگر، از درون یکی از همین خانههای صدوپنجاه متری نمایندهای گفته بود: «فعلا واکسن کافی نداریم، از خود و اطرفیانتان محافظت کنید.» یعنی هیچ پیشگیریکنندهای در دنیا طی این سالها به اندازهای که ما از خود و اطرفیانمان محافظت کردهایم از چیزی محافظت نکرده است. اصلا در دنیا وقتی میخواهند وسیلهای برای محافظت از هر چیزی بخرند، فروشنده به طرف میگوید: «خیالت راحت. اندازه مردم ایران مقاومه و از قضیه مورد نظرت محافظت میکنه.» کلا مسئولان کشور بعد از مرحله توقع از مردم و بایدهایی که از ما انتظار داشتند و آنها را ناامید کردیم، دچار یک یأس درونی شدهاند و در حال حاضر با قطع امید از مدیریت ناصحیح ملت، در حال ارایه آخرین توصیهها و نصیحتها به ما مردم همیشه در غفلت هستند. حال نمایندگان مجلس و سایر دستاندرکاران حال کسانی است که عمری سعی کردند نحوه مدیریت ما بر کشور را از راههای مختلفی اصلاح کنند اما با بیتدبیری ناامیدشان کردهایم؛ مثلا سالها با انتهای دلسوزی گفتند ملت ما فلان چیز را نمیخواهد، در حالی که ملت گمراه دقیقا فلان چیز را میخواستند. یا میگفتند فرهنگ مردم ما فلان موضوع را قبول نمیکند، اما این فرهنگ گوربهگوری ما مردم گمراه، دقیقا همان چیز را با کله قبول کرده بود. خلاصه خواستم بگویم همین توقعات بیجا و عدم مدیریت صحیحمان باعث شده مجلس ناراحت شود و به بهانه کرونا دو هفته جلساتش را تعطیل کند. اگر یک مقدار بیشتر اذیت کنید، شاید سازمانهای دیگر هم ناراحت شوند و تعطیل کنند بروند.