شهرام شهیدی طـــنــزنـویــس
سنگ اول:
خیلی رسم نیست که در روزنامه از عشق و این چیزها حرف بزنیم. یک خط قرمزهایی همیشه بوده و هست؛ اما یکی از نمایندگان مجلس حرفی زد که عشق را مثل شعرهای حافظ از بعد زمینی برد سمت بعد معنوی و عرفانی و ما دیدیم الان بهترین وقت است ما هم در ستونمان دم از عشق و عاشقی بزنیم و اگر هم کسی به ما معترض شد به او دو نکته را یادآوری کنیم. اول اینکه این عشقی که ما هم مطرح میکنیم افلاطونی است و دوم اینکه نزدیک انتخابات است و این نزدیکی باعث میشود همه چشمهایشان را کمی تا قسمتی ببندند.خب حالا این نماینده مجلس چه گفته؟ ایشان اعلام کرده مردم دچار شکست عشقی شدهاند. حالا منظورش از شکست عشقی، سرکشیکردن به رابطه بین مردم و کی بوده به ما مربوط نیست. فقط برای ما چند سوال به وجود میاد. اول اینکه در این شکست مقصر کیست و کی به کی خیانت کرده؟
دوم اینکه مهریه را کی داده؟ کی گرفته؟
سوم اینکه حالا این شکست عشقی منجر به طلاق عاطفی هم شده یا نه؟
و البته مهمترین سوال این که یک وقت خدای ناکرده شلوار مقامات دو تا نشده باشد؟ و سروگوششان جای دیگری جنبیده باشد.
سنگ دوم
برخلاف خیلیها که معتقدند دولت بعدی کار سختی در پیش خواهد داشت من معتقدم خیلی هم کارش ساده است؛ چون هر دولتی که مردمی باشد مستأصل نمیماند و کارش پیش میرود. خب این طور که به نظر میاد دولتی که درآینده نزدیک در این کشور تشکیل خواهد شد مردمیترین دولتها باشه.
برایش دلیل هم دارم؛ چون این جور که از جوانب امر بر میآید، وضعیت دولت بعدی خیلی به وضعیت مردم شباهت دارد. البته بنده کارشناس سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیستم و این حرفها را بر اساس حرفهای میرسلیم میگویم که گفته «دولت آینده خواب و خوراک ندارد». خب شما وضعیتی از این شبیهتر به وضعیت مردم سراغ دارید؟ یعنی وضعیت دولت آینده تازه میشود مثل وضعیت مردم که نه خواب دارند و نه خوراک.