| علی سلیمانی | روانشناس|
لجبازی یکی از رفتارهای ناسازگاری است که معمولا از سن یکسالگی شروع میشود و حدود ۲ تا ۳سالگی به اوج خود میرسد.
لجبازی در کودکان ممکن است به صورت سرپیچی از دستورات دیگران، آسیبرساندن به خود (گریهکردن، فریاد کشیدن، گازگرفتن، ناسزا گفتن، خودداری از خوردن غذا، کوبیدن مکرر پاها و سر به زمین) یا حتی آسیب رساندن به دیگران و شکستن وسایل تظاهر کند.
چهار علت عمده برای لجباز شدن در کودکان وجود دارد که طبیعت کودک، یکی از موارد مهمی است که بر این امر تأثیرگذار است. به نظر میرسد که طبیعت کودک بین یک تا 3 سالگی، او را تحریک میکند که خودش تصمیم بگیرد و در مقابل هر نوع فشاری از جانب دیگران مقاومت کند.
اگر والدین کودک افرادی باشند که بخواهند بر رفتار کودک تسلط پیدا کنند، در این صورت کودک ابتدا به صورت ارادی لجبازی میکند، ولی کمکم این رفتار را بهصورت عادت تا سنین بزرگسالی ادامه خواهد داد. امر و نهی بیش از حد به کودک مخصوصا در سنینی که او برای کسب استقلال تلاش میکند، حالت شدید تضاد را به وجود میآورد و درنهایت منجر به لجبازی میشود.
معمولا اگر والدین یا مراقبان کودک فرصت کافی برای انجام بعضی کارها به کودک ندهند و کودک از نظر رشد و تکامل در مرحلهای باشد که نیازمند دقت و صرف وقت بیشتری باشد، این امر باعث عصبانیت کودک شده و به تدریج به ایجاد لجبازی و بیشتر شدن آن میانجامد.
معمولا کودکان بعد از فعالیت روزانه و خستگی ناشی از آن، لجباز و بداخلاق میشوند. دیر غذا دادن به کودک گرسنه یا وضع نامناسب جسمانی هم میتواند باعث لجبازی کودک شود.
دادن استقلال عمل به کودکان سبب میشود که آنها بتوانند به تنهایی خودشان را اداره کنند و امیال و آرزوهای مستقل داشته باشند. از دخالت بیش از حد در کارهای کودک باید پرهیز کرد زیرا سن کودک اقتضا میکند که دایما به اطراف بدود و تحرک داشته باشد.
وادار نکردن کودکان به تعجیل در کارها، اصرار نکردن در خوردن غذا، به حساب آوردن کودکان و خودداری از تنبیه، سرزنش و پرخاشگری از مواردی است که میتواند در کاهش لجبازی کودکان اثرگذار باشد.
اگرچه لجاجت در نوجوانان ناراحتکننده و برای والدین ناخوشایند است، اما اگر این حس هدایت شود، میتواند در آینده فرزندان نقشی مثبت داشته باشد و میتوان آسودهخاطر بود که وقتی کودک بزرگ شد، منفعل و گوش به فرمان دیگران نخواهد بود.
دراینباره چند راهحل ساده برای کنترل لجاجت در نوجوانان وجود دارد؛ تا جایی که ممکن است به فرزندان دستور مستقیم ندهید، بلکه فرصت انتخابهای مختلف به او بدهید. خوبی این روش آن است که شما موارد انتخابی را کنترل میکنید و در هر حال هر انتخابی که او انجام دهد، مورد رضایت شماست و این امکان انتخاب، فرزندتان را که تشنه استقلال و خودگردان بودن است، راضی میکند. برای مثال به او نگویید که «همین الان اتاقت را تمیز کن.» با این کار حتما با او وارد مشاجره خواهید شد. در عوض بگویید، «چه کاری را اول دوست داری انجام دهی؟ لباسهایت را در کمد بگذاری یا تختت را مرتب کنی؟» یا اینکه «دوست داری چه موقع تمیز کردن اتاقت را شروع کنی قبل از غذا یا بعد از غذا؟» احساس مالکیت و استقلال، خوشایندترین احساس برای نوجوانان است، پس اجازه دهید فرزندتان در تصمیمگیری مشارکت داشته باشد. بهعنوان مثال بگویید: «فکر میکنی بهترین راه برای مرتبکردن این وسایل ورزشی چیست؟»
بچههای لجوج درمورد درست و اشتباه بودن افکار و اعمالشان بسیار سرسخت هستند، اگر به نتیجهای برسند حس میکنند که باید از آن دفاع کنند. شما هرچه سختتر سعی کنید که آنها را متقاعد سازید، مخالفتشان قویتر خواهد شد، در چنین مواقعی سادهترین راه برای جلب همکاری آنها این است که موقعیتشان را تصدیق کنید و نشان دهید که احساساتشان را درک میکنید. برنامهای کاملا منظم برای فعالیتهای روزمره تعیین کنید. هرچه این برنامههای منظم برای فرزندتان بیشتر به صورت عادت درآید، کمتر احتمال دارد که با رفتاری سرسختانه روبهرو شوید.