| نویسنده: رابرت لین گرین- مترجم: سودابه قیصری |
شبحی در کمین اروپاست، شبح ملیگرایی متعصب و انحصارطلب. این قاره سهم خود از بیثباتی، از مارکسیسم تا دولتهای ملیگرای نظامیمحور و نیمقرن درگیری بین سرمایهداری جهانی و کمونیسم را تجربه کرده است. وقتی جنگسرد پایان یافت، بهنظر میرسید که اروپا وارد دورهای از ثبات، ثروت و رفاه کسالتآور شده است.
در عوض، وقتی این سوال مطرح شد که دولت- ملت اروپایی در قرن 21 چگونه تصویری خواهد داشت، پایه و اساس جوامع اروپایی شروع به لرزیدن کرد. با نگاهی سریع به هر پایتخت اروپایی در اینروزها، دلیل اصلی آن کاملا مشخص میشود: مهاجرت. صورتهای سیاه و قهوهای از کشورهای فقیرتر، چهره قبلا یکدست کشورها را تغییر داده و برخی از مردم اروپا اصلا از این موضوع خوشحال نیستند. درست در هفتههای پایانی دسامبر 2014، راهپیمایان ضدمهاجرت در دِرسِدِن، شعاری را از روزهای تسلط کمونیستها در آلمانشرقی وام گرفتند: «ما مردم هستیم.» درسال 1989 این تظاهرات در آلمانشرقی علیه دیکتاتوری و تقسیم دو آلمان بود. امروز، این شعار صدای هراسآورتری را منعکس میکند: آنها که از ما نیستند... خب، تصور نوع درخواست نیاز به تلاش زیادی ندارد. از زمانی که نژادپرستی آشکارا خشم خود را نمایان کرده، زبان به سلاحی پرقدرت در دست کسانی که حضور خارجیها نگرانشان میکند، تبدیل شده است. یکی از شرکتکنندگان در تظاهرات با اصرار بر نازینبودن کسانی که بر کنترل (نه پایاندادن) مهاجرت تأکید دارند، به فایننشیالتایمز گفت که از حضور مهاجران ماهری که جذب ایده جدید شده و آن را قبول دارند، استقبال میکند و آن ایده این است: «اگر میخواهم به آمریکا مهاجرت کنم، مجبورم که انگلیسی یاد بگیرم. مجبورم فرهنگ آنجا را کاملا یاد بگیرم و بپذیرم.»
احتمالا کاملا اتفاقی! درست چند روز پس از هیاهوی سرتاسری برای زبان، تظاهرات درسدن انجام شد. اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن، حزب محافظهکار منطقهای طرفدار آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، در کنفرانس حزبی هفته قبل پیشنهاد داد که مهاجران باید آلمانی صحبت کنند، نه اینکه توانایی انجامش را داشته باشند بلکه واقعا به آلمانی صحبت کنند و نهتنها در فضای عمومی بلکه حتی در خانهشان.
خیلی سریع، در مقابل این پیشنهاد مقاومت شد، بهویژه در توییتر و با هشتگ طنز «یالا، yalla» به عربی یعنی «بیخیال». حتی یکی از اعضای اتحادیه سوسیالدموکرات (از حزب سوسیالدموکرات خانم مرکل) گفت: اینکه من در خانه لاتین، کلینگون1 یا هسیان2 صحبت میکنم، هیچ ربطی به سیاست ندارد.
آخرین نظرها واقعا شنیدنی است. بسیاری از آلمانیهای شوخطبع گفتند که این حزب اول باید به ساکنان بایرن آلمانی یاد بدهد. آلمانیزبانها در سراسر کشورشان به لهجههای محلی خود (که خیلی از آنها برای سایر نقاط کشور غیرقابل فهم هستند) میبالند و هیچ منطقهای در آلمان به اندازه ساکنان بایرن به این غرور معروف نیستند. شعار معروف تیم فوتبال بایرنمونیخ«ما، ما هستیم.» است که ساکنان بایرن با افتخار آن را سر میدهند.
چهچیزی یک جوان ساکن مونیخ با پدربزرگی از طبقه بالای بایرن را از یک جوان که پدربزرگش از ترکیه آمده متمایز میکند؟ بعد از یکنسل، والدین هردو احتمالا زبان آلمانی را با استاندارد بالا حرف میزنند و بچههایشان احتمالا آن را عالی صحبت میکنند: لهجههای آلمانی در افراد آلمانی که به شهرهای بزرگ یا نقاط مختلف کشور نقلمکان میکنند، به مرور از بین میرود. شرایط برای خارجیهایی که به آلمان مهاجرت میکنند همانطور است، ممکن است آلمانی را اصلا یاد نگیرند یا خوب یاد نگیرند. اما فرزندان آنها با بزرگشدن در آلمان، آن را بهخوبی یاد میگیرند و نسل بعدشان ممکن است فقط به آلمانی صحبت کند.
با گردشی کوتاه در شهر بزرگ «او بَن»U-Bahn، امکان دارد زن مسن باحجابی را ببینید که ترکی صحبت میکند اما احتمال دیدن دو نوجوان ترکیهای اصل که در آلمان به دنیا آمده، بزرگ شدهاند و بسیار راحت و تندتند (به شیوه نوجوانان همه دنیا) آلمانی صحبت میکنند، بسیار بیشتر است.
آلمانیها با این موضوع که تعداد افرادی که در خانهشان با لهجه بایرنی صحبت میکنند کمتر از میهنپرستان باشد، هیچ مشکلی ندارند و دور از ذهن نیست که نظرشان درمورد کسانی که ترکی یا ویتنامی صحبت میکنند نیز همینطور باشد. دستورالعمل «در خانه آلمانی صحبت کن» راهحلی است برای مشکلی که اساسا وجود ندارد. تعداد افرادی که در آلمان بزرگ شدهاند و هنوز آلمانی صحبت نمیکنند، بسیار کم است و روز به روز کمتر میشود. مردم بهطور طبیعی مایلند زبانی که در اطرافشان صحبت میشود را یاد بگیرند بهویژه اگر از نظر اقتصادی، زندگیشان به آن وابسته باشد، بنابراین درمورد مسأله و معضلبودن زبان بسیار غلو شده است.
بهعنوان راهحل، حتی برای تعداد کمی که دهها سال است در آلمان زندگی میکنند و آلمانی را یاد نگرفتهاند، آیا واقعا تلاش برای وادار کردنشان به اینکه وقتی دارند سر میز غذا خوراک ترکی میخورند و درمورد مسائل ترکی صحبت میکنند، از آلمانی دست و پا شکسته استفاده کنند، کمکی میکند، (و چه کسی باید آنها را مجبور کند؟)
راهحل واقعی، کاهش موانع اجتماعی و شغلی است که در نتیجه، رشد نژادپرستی و قومیتگرایی را کُند میکند. این موانع را کم کنید و زبان خودش خواهد آمد.
پانوشت:
1- زبان منحصربهفرد و کاملی است که توسط مارک اوکراند، زبانشناس معروف با کلمات، گرامر و موارد استفاده خاص خود اختراع شد تا در مجموعه فیلمهای«پیشتازان فضا» بهعنوان زبان موجودات فضایی مورد استفاده قرار گیرد.
2- گروهی از لهجههای زبان آلمانی در ایالت مرکزی «هِسه» است.
منبع: اکونومیست- دسامبر 2014