شهرام شهيدي طنزنویس
shahraam_shahidi@yahoo.com
اولین چیزی که امروز دنبالش هستیم درواقع گمشده نیست. چیزی است که به وفور یافت میشود و باید سعی کنیم کمی از آن را گم وگور کنیم. درواقع تلاش امروز ما این نیست که گمشدهای را بیابیم بلکه میخواهیم سعی کنیم چیزی را گم کنیم. حالا چیز مورد نظر ما چیست؟ رو!
برای درمان هر چیزی باید اول آن را کشف کرد و شناخت. برای درمان پررویی باید اول مهمترین عوامل آن را شناسایی کرد. خیلی لازم نیست دوروبر خودتان بگردید. کافی است یک نگاهی به صف راهپیمایی اتحاد مردم فرانسه در همدردی با قربانیان حوادث اخیر پاریس بکنید. همان صف اول. آهان خوب براندازش کردید؟ بله جناب نتانیاهو را عرض میکنم. ایشان در این راهپیمایی شرکت کرده که چه؟ ایشان خودش میتواند سوژه دهها راهپیمایی باشد و ضد او و سیاستهای جنگی و کشتار جمعیاش میتوان ساعتها قلم زد. حالا آمده عنر عنر پاریس و در صف اول دوشادوش دیگران قدم میزند و راست راست تو چشمهای آدم نگاه میکند. حکایت کسی است که دزدی کرده بود و در خیابان میدوید و فریاد میزد آاااااای دزد!
گمشده دوم امروز قیمت نفت است. یعنی هرچه نگاه میکنی میبینی قیمت این طلای سیاه هر روز پایین و پایینتر میآید. البته دیروز دولت هم واکنشی به این قضیه نشان داد و با ترفندی سعی کرد قیمت نفت را بکشد بالا. چه کار کرد؟ معاون حقوقی وزارت ارشاد گفت صلاحیت محمدرضا شجریان مورد تأیید است. اصلا این تأیید صلاحیت باید بازار نفت و بورس و طلا و آهن و... را میترکاند. نمیدانم چرا دنیا اصلا به این گفته معاون حقوقی وزارت ارشاد وقعی ننهاد و انگارنهانگار کسی چیزی گفته و صلاحیت بخشی کرده و خلاصه کلی حال داده به استاد شجریان که در دنیا همه چیز داشت الا همین تأیید صلاحیت را. میگویند استاد در یک محفل خصوصی گفته همه فعالیت هنریام یک طرف، این تاییدیه معاون حقوقی وزارت ارشاد یک طرف. اصلا نمیدانم این تاییدیه را باید کجای دلم بگذارم. خب موضوع به این مهمی نباید باعث بالا رفتن قیمت نفت میشد؟
اما گمشده اصلی امروز که من خیلی هم سعی کردم پیدایش کنم همین ادامه مطلب است. یعنی یکسری اتفاق تو کشور میافتد که میخواهی بنویسیشان. بعد تا مینویسی میبینی خود مطلب خودش را گم و گور میکند. یا مثلا یک جلسهای برگزار میشود و کلی عکس از آن تهیه میشود اما بعد از جلسه عکسها در اقدامی خودجوش خودشان را حذف و از حافظه پاک میکنند. البته خیلی هم چیز مهمی نیست. چون عکس یا نوشته اگر منتشر هم که بشود بعد از مدتی مثل بقیه حافظه تاریخی مردم گم و فراموش میشود. اما به هرحال من کلی مطلب درمورد مسائل اخیر کشور نوشتم که خودشان را قایم کردهاند. شما هم اگر پشت گوشتان را دیدید مطلب مرا میبینید. فقط بدانید ما کلی به امور جاری انتقاد داشتیم. حرفمان هم درست بود. شما هم به من اطمینان کنید که انتقادهای به جایی بوده و هر جا نشستید و برخاستید بگویید فلانی خوب گفت. این طوری مطلب گمشده من علیرغم گم شدنش به گوش همه میرسد و باعث بالا رفتن اعتماد عمومی در جامعه هم میشود.