شهروند| در سالهای اخیر تشویق به خصوصیسازی در فوتبال ایران از سوی مسئولان ورزش کشور بسیار زیاد انجام شده است و در همین راستا افرادی سرمایه خود را وارد این رشته کردهاند و به جرات میتوان گفت که تمام آنها شکست خوردهاند. حالا نیز که به نظر واگذاری استقلال و پرسپولیس رنگ و بوی جدیتری به خود گرفته، سرنوشت تیمهایی که بعد از وارد شدن به بخش خصوصی تا مرز نابودی پیش رفتهاند و گاها به همین سرنوشت دچار شدهاند، باید زنگ خطری برای مسئولان ورزش کشور باشد تا استقلال و پرسپولیس که بخشی از زندگی مردم ایران هستند، در این مسیر قرار نگیرند.
از استیلآذین تا راهآهن و ملوان
نمونههای خصوصی فوتبال ایران در سالهای اخیر تیمهایی مثل استیلآذین، شاهین بوشهر، داماش و گهر بودهاند که با وجود تزریق سرمایه به صورت مقطعی به بدنه آنها نتوانستند نتیجه خوبی کسب کنند و الان در دستههای پایینی فوتبال ایران درحال دستوپا زدن هستند. در یکسال اخیر نیز تیمهایی مثل راهآهن و ملوان دچار چنین مشکلاتی شدهاند. حتی تیمهایی مثل پدیده و گسترش فولاد که با مالکیت خصوصی اداره میشوند، وضع خوبی در جدول لیگبرتر ندارند و جزو کاندیداهای سقوط هستند.
پولدارهایی که تعهدی ندارند
کسانی که مالکیت تیمهای فوتبال را برعهده میگیرند، شاید هیچوقت پایشان به توپ فوتبال هم نخورده باشد اما جذابیت فوتبال برای مردم آنها را نیز به سمت این ورزش میکشد، هرچند سرنوشت گذشتگان خود را در این راه میبینند. این افراد وقتی هم وارد یک تیم میشوند و سختیها و فضای پیچیده فوتبال را میبینند، خیلی زود فراری میشوند، درحالیکه هیچ تعهدی هم نسبت به تیمی که در اختیارشان بوده و مردمی که طرفدار آن تیم هستند، ندارند. شاید بهترین مثال حسین هدایتی باشد، تا به حال مالکیت چند تیم را برعهده گرفته و در هیچکدام نیز موفق نبوده است. از استیلآذین گرفته تا گهر و ملوان که در دوره کوتاهی از سوی این مرد که مشهور به عابربانک فوتبال است، حمایت شدهاند اما درنهایت هیچ اثری از خصوصیسازی واقعی در آن تیمها دیده نشده است.
خبری از حق پخش نیست
بیش از نیمی از درآمد باشگاههای بزرگ دنیا که طبیعتا خصوصی اداره میشوند، از حق پخش تلویزیونی است اما در ایران این میزان شاید به 10درصد هم نرسد. فدراسیون فوتبال در ابتدای لیگ چهاردهم سعی زیادی کرد تا بحث حق پخش را به جایی برساند که حتی این ماجرا تا پخش نشدن چند دیدار از لیگ برتر نیز پیش رفت اما بازهم به جایی نرسید
درآمد بلیتفروشی کجا میرود؟
وقتی یک باشگاه را خصوصی مینامیم شاید خیلی عجیب باشد که متوجه شویم حتی درآمد حاصل از بلیتفروشی دیدارهای آن تیم به خودش نمیرسد و به صورتی نامشخص در اختیار نهادهای دیگر قرار میگیرد. البته نباید فراموش کنیم که حتی در صورت حل این مشکل برخی از باشگاههای کم یا بدون طرفدار باز هم تغییری در شرایطشان ایجاد نمیشود.
باشگاهداری یا مدیریت هزینه
با در نظر گرفتن مشکلاتی که باشگاهها در راه درآمدزایی دارند، میتوان به پولدارهای ناموفق فوتبال ایران حق داد خیلی زود کولهبارشان را جمع کرده و از فوتبال فراری شوند چون به هیچعنوان بستری برای تیمهای خصوصی فراهم نیست و هزینههایی که این افراد میکنند با وضع فعلی در 100سال آینده هم بازدهی نخواهد داشت. حتی وضع تبلیغات محیطی که امسال عنوان شد با قراردادی 160 میلیاردی برای 2سال پول خوبی را به باشگاهها تزریق میکند، نامشخص است و باشگاهها با وجود گذشت بیش از یک نیمفصل هنوز پولی برای این تبلیغات دریافت نکردهاند.
زنگ خطر برای استقلال و پرسپولیس
با علم به اینکه تقریبا 100درصد تیمهای خصوصی در فوتبال ایران شکست خوردهاند و به سرنوشت بدی دچار شدهاند، مسئولان بهشدت به دنبال خصوصی کردن 2 باشگاه بزرگی هستند. با اینکه از ابتدای این فصل با هزینه نکردن دولت در این 2 باشگاه و ورود اسپانسرها به باشگاههای سرخابی فقطدرصدی از این خصوصیسازی در استقلال و پرسپولیس لمس شده، آنها وضع جالبی را پشتسر نمیگذارند.
درودگر: نمیتوان انتظار درآمدزایی داشت
صادق درودگر، مدیرعامل باشگاه نساجیمازندران که قبلا نیز مدیریت باشگاههای خصوصی مثل استیلآذین و ملوان را برعهده داشته است، درباره مشکلات خصوصیسازی در ایران به «شهروند» میگوید: «کسانی که بهعنوان سرمایهگذار یا بهتر بگوییم سرمایهدار وارد فوتبال میشوند یکسری نوکیسه هستند که براساس یکسری اتفاقات که در کشور رخ داده، صاحب سرمایهای شدهاند. این افراد به هیچ وجه نمیتوانند در ورزش موفق شوند چون با تواناییهای خود به این پول نرسیدهاند و فقط با رانت و ارتباطاتی که داشتند، صاحب سرمایه شدهاند.» وی همچنین میافزاید: «البته از سویی دیگر نیز این افراد به هیچوجه از سوی مسئولان ورزش حمایت نمیشوند و وقتی متوجه میشوند که خصوصیسازی در فوتبال ایران درآمدزا نیست، خیلی زود قید شهرت را هم میزنند و از فوتبال فرار میکنند. با وضع فعلی حتی با بهترین مدیر هم نمیتوان از تیمهای فوتبال انتظار درآمدزایی داشت.» درودگر در پایان خاطرنشان میکند: «تا زمانی که نظام باشگاهداری در ایران براساس حمایت نباشد، هیچ انگیزهای برای سرمایهگذاری در فوتبال نیست. گاها جرقههایی زده میشود و یکسری میآیند و میروند. همانطور که دیدیم در سالهای اخیر خیلی از گردن کلفتهای این قشر هم خیلی زود از فوتبال رفتنی شدند. »
سرخابیها هم قربانی نشوند
با توجه به قیمتگذاری 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس به نظر عزم خصوصیسازی این باشگاه از حالت شعار خارج شده اما بهنظر میرسد برای مسئولان در برهه فعلی صرفا خصوصی شدن این 2 باشگاه مهم است و کسی به آینده آنها توجهی نمیکند. اگر قرار باشد سرخابیها نیز به سرنوشت تیمهای خصوصی قبل از خود دچار شوند، حتی ممکن است به مجموعه فوتبال ایران ضربه بزرگی بخورد زیرا ماجرای این 2 تیم کاملا متفاوت از باشگاههای شهرستانی است.