سحر قاسمنژاد روزنامه نگار
سبد خانوادههاي ایرانی بهخصوص در سالهای گذشته، تغییرهای زیادی به خود دیده؛ یعنی گروه بزرگی از کالاها از آن حذف شدند و جای خود را به تازهواردها دادهاند. بخشی از این تحول هم البته از پیشرفتهای تکنولوژی ناشی میشود. مثلا تا همین 10سال پیش موبایل مخصوص گروهی خاص از مردم بود اما امروز بدون آن زندگی غیرممکن به نظر میرسد به تبع آن هزینههای استفاده از تلفنهای همراه و بعد اینترنت به سبد خانوادهها اضافه شده اما گروهی از این تغییرات هم به ناچار و برای ادامه بقاست. یعنی وقتی تورم سر به فلک میگذارد، درآمدها در جا میزند و خانوادهها برای تراز شدن دخل و خرج، اول به سراغ خط زدن غیرضروریترها میروند؛ ازجمله تفریح و آموزش بعد هم نوبت به ضروریات میرسد.
آخرین سنگر هم در این مبارزه موادغذایی و خورد و خوراک است. یعنی کارد که به استخوان برسد چارهای نمیماند به غیراز کوچک کردن سفره خانواده. در میان موادغذایی هم لبنیات و فرآوردههای آن بهطور سنتی مهجور هستند یعنی سرانه مصرف این گروه از موادغذایی بهطور معمول در ایران پایین است وقتی پای گرانی و البته توازن در دخل و خرج هم به میان میآید یکی از اولین گروه حذفیات لبنیات است. نتیجه ساده این فرآیند هم کاملا قابل لمس است. مردم توان خرید ندارند و کمتر به سراغ فرآوردههای لبنی میروند. این روند با افزایش هر چند وقت یک بار محصولات این گروه در ماههای گذشته تشدید هم شد در این رویارویی هم اگرچه ظاهرا تولیدکنندگان کمی عقبنشینی کردهاند. آنطور که دبیر انجمن صنایع لبنی میگوید تولیدکنندگان که محصولاتشان به دلیل گرانی و کاهش قدرت خرید مردم روی دستشان مانده مجبور شدهاند قبل از فاسد شدن محصولشان آن را با تخفیف به مردم بفروشند اما این به معنای برد طرف مقابل نیست چون تبعات حذف لبنیات از سفره غذایی مردم را نمیتوان نادیده گرفت. از سوی دیگر مردم دوباره به سوی خرید فلهای حرکت کردهاند و این یعنی تشدید احتمال افزایش ابتلا به تب مالت. در مجموع میتوان گفت این رویارویی هیچ برندهای دستکم فعلا ندارد و هر دو طرف به نوعی متضرر شدهاند. حالا باید از تولیدکنندههای فرآوردههای لبنی پرسید بهتر نبود به جای تخفیف در دقیقه 90 همین مبلغ را از قیمت گران شده محصولاتشان کم میکردند تا هم سفره مردم خالی نماند و هم دست خودشان؟