| مصطفی عابدی | روزنامهنگار |
رفتار مطبوعاتي در ايران چنين است كه همواره بر نقاط منفي و انتقادي انگشت ميگذارد. شايد اين رفتار از دو جهت قابل درك باشد. از يك سو به لحاظ تاريخي و سنت سياسي كه در ايران بوده، تأكيد بر نقاط منفي انتقادي پذيرفتنيتر مينموده، ريشه اين مشكل در رفتار دولتها بوده است. آنها رسانهاي بله قربانگو ميخواستهاند، لذا مردم برجسته كردن نقاط مثبت دولت و جامعه از سوي مطبوعات را به درستي معادل مجيزگويي ميدانستند و به همين دليل هر روزنامه و رسانهاي براي اثبات استقلال خويش ميكوشيد كه بيش از ديگران انتقادي باشد. از سوي ديگر، وظيفه مطبوعات و رسانهها در هشدار دادن نيز تاحدي با طرح نکات انتقادی همخواني بيشتري دارد. ولي تأكيد بر اين ويژگي ممكن است به يأس و سرخوردگي مخاطب منجر شود و به اين نتيجه برسند كه هيچ كاري نميتوان انجام داد و اين نااميدي از هر وضع بدي بدتر است. بنابراين كوشش خواهد شد كه به تناسب اقدامات و سياستهايي كه بازخورد مثبت داشته است را نيز مدنظر نوشتههاي خود قرار داد. در اين يادداشت به تصادفات و مرگومير ناشي از آن پرداخته ميشود.
هميشه گفته شده است كه ايران يكي از كشورهايي است كه مرگومير ناشي از تصادفات رانندگي در آن بالاست. اين انتقاد به درستي مطرح ميشده است، ولي طي يك دهه گذشته دستاوردهاي قابل قبولي هم در جهت کاهش این آسیب داشته است، هرچند تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله داريم ولي اين دستاوردها را بايد قدر شناخت، بهويژه آنكه روند بهبود وضع همچنان برقرار است. بنابراين بايد كوشيد كه اهميت اين دستاوردها را بيان و فرآيند منتهي به آن را تقويت و حمايت كرد.
1ـ تعداد مرگومير
تعداد مرگومير ناشي از تصادفات رانندگي در سال 1384 حدود 28هزار نفر بود، ولي اين رقم در سال 1392، به حدود 18هزار نفر رسيد كه دههزار نفر كمتر است و معادل 35درصد كاهش در تلفات جادهاي و درونشهري است. در پنجسال اخير بهطور متوسط سالانه حدود 6درصد از تلفات مذكور كاهش يافته است. امسال نيز در 8 ماهه ابتدايي سال تعداد تلفات در مقایسه با مدت مشابه سال پیش حدود هزار نفر كاهش يافته كه معادل 7درصد كل تلفات است. در همين فاصله تعداد مصدومان نيز حدود 6درصد كاهش داشته است.
اگر اين روند را حداقل براي چند سال ديگر ادامه دهيم دستاورد مهمي خواهد بود. دهه 2011 تا 2020، از سوي سازمان ملل به نام ایمنی رانندگان در جهان نام گذاري شده، اكنون 5سال از آن گذشته است و تا رسيدن به شاخص مطلوب 5سال ديگر فرصت داريم. اگر تا 5سال آينده بهطور متوسط هميندرصد كاهش را ادامه دهيم در پايان اين تاريخ بايد حدود 25درصد ديگر از تعداد تلفات جادهاي ايران كاسته شود و به رقم 5/13هزار نفر تلفات در سال برسد كه رقم قابل تحملی خواهد بود.
2- شاخصهاي ديگر
كاهش تلفات جادهاي در حالي رخ داده كه جمعيت و جاده و خودروهاي كشور درحال افزايش بوده است. لذا شاخصهاي نسبي كاهش بيشتري داشته است. براي نمونه شاخص تلفات نسبت به 100هزار نفر جمعيت، در سال 1384، حدود 5/40 بود، در سال 1392 به 23 كاهش يافت، و در پايان سالجاري نيز به حدود 21 خواهد رسيد كه نصف اين رقم در سال 1384 است.
ولي كاهش مهمتر در نسبت تعداد تلفات به خودروست. اين شاخص كه معادل نسبت تعداد تلفات تصادفات به هر 10هزار خودرو است، در سال 1380 برابر 1/33 بود. ولي در سال 1392، به 7/6 رسيده است و در پايان سالجاري احتمالاً به حدود 2/6 خواهد رسيد كه كاهش چشمگيري است.
بهرغم اين دستاوردهاي جالبتوجه و جوانههاي اميدبخش، ممكن است در جزييات مسأله نكات منفي ديده شود. براي نمونه در 8ماه ابتدايي سالجاري استان البرز حدود 29درصد كاهش تلفات ناشي از تصادفات را نسبت به مدت مشابه سال پیش تجربه كرده است، ولي استان سيستانوبلوچستان شاهد افزايش 6درصد اين تلفات بوده. اين تفاوت بسيار چشمگير شايد فقط در يكسال باشد، ولي مسأله مهم اين است كه تلفات در سيستانوبلوچستان به نسبت جمعيت و تردد خودرو جزو بالاترينها در سطح كشور است و بايد برنامهريزي براي كاهش تلفات در اين مناطق جديتر باشد.