شماره ۴۷۴ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۳ دي
صفحه را ببند
تير خلاص به درياچه اروميه

سعید  اصغرزاده

وقتي كه ما داوطلبانه به دنبال راهكارهايي براي نجات درياچه اروميه بوديم و بعضا پرهيز داده مي‌شديم از هر اقدام خودسرانه داوطلبانه‌اي، با خبر خوش دولت در آبان ماه مواجه شديم كه برای اجرای طرح‌های نجات دریاچه ارومیه بودجه‌ای معادل 7‌هزار و ۲۹۵‌میلیارد و ۷۰۰‌میلیون ریال تصویب کرده بود. هرچند بعدش توي ذوقمان خورد و وزیر نیرو كه حالا عضو شوراي اقتصاد هم شده گفت:  دست‌کم ۱۵سال زمان برای احیای دریاچه ارومیه لازم است. اما، ما كه قيد كمك داوطلبانه براي احياي درياچه اروميه را هنوز نزده‌ايم و هنوز فكر مي‌كنيم حتما راهكاري دارد. مثلا هر كدام از ما يك بطری آب معدني بردارد و ببرد و بريزد داخل درياچه اروميه. يا نمي‌دانم... اما انگار قيد حركت داوطلبانه را بايد زد! سنگ بزرگ 15 ساله علامت نزدن است!
لابد شنيده‌ايد كه تعدادي از نمایندگان مجلس ایران درحال آماده کردن طرحی هستند تا در صورت تصویب نهایی، بخشی از دریاچه ارومیه به پارک تبدیل شود. مي‌گويند كه درحال حاضر تنها 7‌درصد از آب دریاچه ارومیه باقی مانده و ۹۳‌درصد آن خشک شده است. گفته مي‌شود كه احیای دریاچه ارومیه با انتقال آب رودخانه ارس امکان‌پذیر نیست و به همین دلیل باید با تبدیل بخشی از این دریاچه به پارک گل و گیاه از آن به‌عنوان یک مکان زیست محیطی استفاده شود.
آنها مي‌گويند مي‌زنيم و چشمش را هم كور مي‌كنيم و يك وقت خداي نكرده بي‌ارس مي‌شويم! بله!میزان حجم آب موجود در رودخانه ارس به‌حدی پایین است که حتی نمی‌تواند آب موردنیاز مزارع در مسیر انتقال آب از رودخانه به دریاچه ارومیه را تأمین کند، به همین دلیل انتقال آب ارس به ارومیه نه‌تنها باعث احیای دریاچه ارومیه نمی‌شود بلکه منجر به نابودی رودخانه ارس هم خواهد شد. در طرح نمايندگان آمده است كه وزارت جهاد کشاورزی موظف خواهد بود نسبت به اولویت مطالعه و اجرای سیستم‌های آبیاری نوین در حوضه آبریز دریاچه ارومیه اقدام کند. وزارت نیرو نیز باید ضمن نصب کنتورهای هوشمند برای چاه‌های کشاورزی و نصب ابزار مناسب اندازه‌گیری حجم آب در شبکه‌های آبیاری، نسبت به اصلاح پروانه بهره‌برداری اقدام کند.
اما اينها همه شوخي است. در صورت خشکی کامل دریاچه ارومیه، دست کم پنج‌میلیون نفر مستقیماً تحت تأثیرات منفی آن قرار می‌گیرند، درحالی‌که جمعیتی که غیرمستقیم و در استان‌های دیگر آسیب خواهند دید، بسیار بیشتر از این تعداد خواهد بود. اين يك فاجعه غم‌انگيز است. فاجعه‌اي كه سال‌ها پيش مي‌توانستيم در اقداماتي داوطلبانه جلوي آن را بگيريم و نگرفتيم. حالا اما مي‌گويند شما هيچ كاري نمي‌توانيد بكنيد. و من ناراحتم كه چرا هيچ كاري از دستمان بر نمي‌آيد.
شايد آن زمان كه كاري از دستمان برمي‌آمد، در دولت قبلي، مسأله را امنيتي كردند و ما زيپ دهانمان را كشيديم بالا و دست روي دست گذاشتيم. بعدش كه گفتند بيابان‌هاي جديد را در اطراف اروميه بايد مهار كنند، دولت بودجه نداشت. بعد كه بودجه تصويب كردند گفتند برويم سراغ مردم و پول بدهيم تا طرح نكاشت را اجرايي كنيم. بعدش گفتند آب خزر را مي‌آوريم. بعد پشيمان شدند و گفتند سدها را ويران مي‌كنيم. بعد گفتند ارس پس چكاره است؟ بعدش... بله دست آخر رسيده‌ايم به تبديل درياچه اروميه به پارك گل و گياه. گل بود به چمن نيز آراسته شد!
نمي‌خواهم بگويم كه ما داوطلبانه كاري نكرده‌ايم. ما و بسياري از فعالان محيط زيست بارها و بارها در حضورهايي و نوشته‌هايي خطر را گوشزد كرده‌ايم. بارها دل به دريا زده‌ايم و بلندتر از حد مجاز فرياد كشيده‌ايم. شايد تمام اين چرخ و واچرخ‌هاي دولتي اين روزها، تمام اين آزمون و خطاهايي كه راه به جايي نمي‌برد، حاصل حضور داوطلبانه فعالان محيط‌زيست و حاميان درياچه اروميه در بزنگاه‌هايي بوده است. شايد اگر اينها هم نبود الان اروميه بي‌سروصدا مي‌مرد و خاموش مي‌شد. حالا اما اروميه مي‌داند كه در يادها خواهد ماند. مي‌فهمد كه مردمي براي نجاتش شب را بر بالينش به صبح رسانده‌اند. حبس رفته‌اند. فحش خورده‌اند و سكوت نكرده‌اند.
بله. از وي‍ژگي‌هاي فرهنگ داوطلبي اين است كه گاه كارتان به جواب نمي‌رسد. گاه حاصلش را فوري نمي‌بينيد. گاه آسيب مي‌بينيد. گاه... اما دلتان را نبايد خالي كنيد. در كار داوطلبانه، نيت خير شما كافي است. در كار داوطلبانه حاجت هيچ استخاره نيست. اما، باور كنيد كه نمي‌توانم جلوي اشك خود را بگيرم. اروميه بد مرثيه‌اي شد. اروميه سمبل فعاليت‌هاي داوطلبانه‌ مردمي شد كه راه به جايي نبردند و با اين‌همه خسته نشده‌اند. اما من خسته‌ام و نمي‌دانم به چه رويي بايد اين ستون را ادامه دهم و اميد ببخشم و بگويم كه آينده روشن است. آيا با بحران آب، آينده روشن است؟ آيا الان نبايد كارشناسان بيايند و بگويند كه از هم اينك براي سال‌هاي آينده از راه نرسيده ما مردم بايد داوطلب چه فعاليت‌هايي شويم...

دیدگاه‌های دیگران

ن
ناصر |
مخالف 0 - 0 موافق
شش ساله که من هم شاید بیست یادداشت نوشته و منتشر کردم در رابطه با دریاچه ارومیه همصدا با همه ی دوستداران طبیعت زهی خیال باطل دریاچه ارومیه و‌خیلی تالاب های دیگه نابود شدند ........

تعداد بازدید :  153