شماره ۴۷۴ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۳ دي
صفحه را ببند
شهرام محمدخانی از بهداشت روانی در میان ایرانیان می‌گوید:
حال جامعه خوب نيست

طرح نو- اميرتوحيد فاضل| يكي از مهم‌ترين معضلات ما در زندگی روزمره‌مان، مشاهده ناهنجاري‌هايي در جامعه است كه هر روز و در تمام ابعاد روابط اجتماعي ما، ظهور و بروز دارد. هر روز، هرکدام از ما با افراد مختلفي روبه‌رو می‌شویم كه داراي ناهنجاري‌هايي از جنس پرخاشگري، گوشه‌گيري، اعتياد و... هستند. بسياري از این افراد، نه‌تنها اطلاعی از ابتلایشان به این ناهنجاری‌ها ندارند، بلكه رفتار خود را كاملا طبيعي و از همه مهم‌تر ملاک و معیار رفتار اجتماعی مي‌دانند. در سال‌هاي اخير آمارهاي بسياري به صورت رسمي و غيررسمي منتشر شده كه نشان می‌دهد «بهداشت رواني» در ايران، كم‌اهميت و حتی نادیده انگاشته می‌شود. این بحث، بهانه‌ای شد تا با «شهرام محمدخاني» دانشيار از گروه روانشناسي باليني دانشگاه خوارزمي تهران گفت‌وگو کنیم و به چند و چون آن بپردازیم. مشروح این گفت‌وگو در سطور زیر آمده است.

 ابتدا برای مخاطبانی که ممکن است ابهامی در مفهوم داشته باشند، تعريفي از بهداشت روان و حدود و ثغور آن ارایه کنید.
بهداشت رواني يعني برخورداري از توانمندي‌ها و قابليت‌هايي كه به ما كمك مي‌كند تا بتوانيم با محيط و شرايط زندگي پيراموني خود، سازگار باشيم و با مسائل و چالش‌هاي موجود در اين محيط‌ها مقابله كنيم.
بنابراين بهداشت رواني حالتي از رفاه و آسايش است كه حس مي‌كنيم و اين رفاه، نقطه مقابل بيماري رواني است. البته براساس علم روانشناسي كساني‌كه بيمار رواني نيستند و علایم بيماري رواني را در رفتار و عملكرد آنها نمي‌بينيم، حتما و الزاما سالم نيستند. بهداشت رواني يعني قابليت‌هاي مثبتي كه به كيفيت زندگي ما مربوط مي‌شود، مانند خودشناسي و توانايي برقراري ارتباط با محيط بيروني و بالاخره بهداشت روانی یعنی مجموع موضوعاتی که با رعایت آنها بتوانيم از زندگي خود لذت ببريم و آسايش داشته باشيم.
 وضع سطح بهداشت رواني در جامعه ما چگونه است؟ آيا اظهارات كارشناساني كه مي‌گويند در اين حوزه، نقص و ضعف بسيار داريم، قابل قبول است؟
براي پاسخ به اين پرسش بايد به اطلاعات دقيق و آمارهاي علمي و پژوهش‌هاي عميق اجتماعي دسترسي داشته باشيم كه متاسفانه در ايران، اين آمارها يا از ابتدا وجود ندارد يا دسترسي به آنها با سهولت همراه نيست. ما از يك‌سو با آمارهاي رسمي روبه‌رو هستيم و از سوي ديگر آمارهاي غيررسمي وجود دارد كه اطلاعات موجود را دچار شبهه می‌کند. به‌هرحال با توجه به اين‌كه دسترسي به آمار و اطلاعات دقيق با مشكل روبه‌رو است، مجبوريم براساس آمارهاي رسمي اظهارنظر كنيم. در زمینه بهداشت رواني، ‌سال‌گذشته آماری رسمي از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش‌پزشكي منتشر شد كه نشان مي‌داد در حدود20 تا 25‌درصد جامعه ايران، از ناهنجاري‌هاي مرتبط با بهداشت روان رنج مي‌برند.
 مهم‌ترين ابعاد فقدان بهداشت رواني در جامعه ما را چه مواردي تشكیل مي‌دهد؟
نخست این‌که بهداشت روان حجم گسترده‌ای از موضوعات را شامل می‌شود اما به‌طور عمومی، اين مشكل به شكل‌هاي مختلفي مانند افسردگي، خشونت، اعتياد، طلاق،‌ ناهنجاري‌هاي رفتاري، بدبيني و ... خود را نشان می‌دهد. اين موارد به نوعي دماسنج جامعه ما هستند و نشان مي‌دهند كه حال جامعه ايران خوب نيست و بايد گفت در زمینه بهداشت رواني، جامعه امروز ايران به ويژه نسل جوان با چالش‌هاي جدي روبه‌رو هستند.
 براي ارتقای بهداشت رواني در جامعه ايران چه راهكارهايي را می‌توان ارایه کرد؟
براي ارتقای سلامت رواني يك جامعه برنامه‌ها در چند سطح دسته‌بندي‌ مي‌شوند.
سطح نخست مربوط به پيشگيري است. در حوزه سلامت همواره هزينه‌هاي پيشگيري حدود يك دهم هزينه‌هاي درمان است، بنابراين اگر ما در اين حوزه در مسیر پيشگيري از بروز یک ناهنجاری، X ريال هزينه كنيم، یک دهم هزينه‌اي است که پس از ابتلا و برای درمان می‌خواهیم هزینه کنیم.
براي پيشگيري نيز مهم‌ترين راه، ارایه آموزش‌‌هاي اجتماعي به ويژه آموزش‌هاي مربوط به مهارت زندگي است.
اين آموزش‌ها نيز بايد از سن پايين و به ويژه در مدارس ارایه شود.
 آموزش‌های مدنظر شما چیست و چگونه قابلیت ترویج دارد؟
يكي از مهم‌ترين مسائلي كه در اين زمينه بايد به افراد جامعه به ويژه از سن كودكي آموزش دهيم، مربوط به مهارت‌هاي «سالم زيستن» است. يكي از اين مهارت‌ها درخواست به موقع كمك از ديگران براي رفع مشكلات است. در اين زمينه 2 عنصر مورد تاكيد قرار گرفته كه عبارت است از «زمان صحيح درخواست كمك» و عنصر دوم «ديگران». افراد بايد در شناخت اين 2 عنصر به مهارت‌هاي لازم رسيده باشند تا بدانند چه زماني بايد از افراد مختلف كمك گرفته و اين افرادي كه از آنها كمك مي‌گيريم، بايد چه معيارها، ويژگي‌ها، دانش و تخصصي داشته باشند. اگر افراد جامعه ياد بگيرند كه به موقع از افراد متخصص و صاحب‌نظر و صلاحيت‌ در حوزه سلامت و بهداشت رواني كمك بگيرند، بسياري از اين مشكلاتي كه امروز با آنها دست به گریبان هستيم، برطرف مي‌شود. اين افراد صاحب صلاحيت، همان روانشناسان و متخصصان هستند كه به‌طور قطع نقشي تاثيرگذار در زمينه ارتقای سلامت و بهداشت رواني جامعه ايفا مي‌كنند.
 شما درباره راهكارهاي ارتقای سطح بهداشت رواني در جامعه ايران صحبت و يك سطح را پيشگيري و سطح دیگر را  آموزش معرفي كرديد. سطوح ديگر چيست؟
سطح دیگر، فرهنگ‌سازي است. در حوزه فرهنگي ما ضعف‌هاي زيادي داريم و مهم‌ترين ضعف‌هاي ما باورهاي غلطي است كه در ذهن ايرانيان رسوخ پيدا كرده و بسياري تصور مي‌كنند كه مراجعه به روانشناس نشان‌دهنده روانی و دیوانه بودن فرد است. يك فرد ديوانه به روانشناس مراجعه نمي‌كند، بلكه در تيمارستان بستري شده و توسط روانپزشكان مراحل درمان را طي مي‌كند. درست این است که انسان‌هاي عاقل به روانشناس مراجعه مي‌كنند، چون مهارت «درخواست به موقع كمك از ديگران» را به خوبي آموخته‌اند. سطح بعدي مربوط به حوزه درمان است. متاسفانه در زمینه احداث و دسترسي اقشار مختلف جامعه به مراكز تخصصي مشاوره و روان‌درماني با كاستي‌ها و كمبود‌هاي زيادي روبه‌رو هستيم. بیشتر مراكز تخصصي مشاوره در تهران قرار گرفته و شهرستان‌ها و مناطق مختلف كشور از اين تسهيلات بي‌بهره هستند. اگر آماري از تعداد روانشناسان و مراكز بهداشتي فعال در حوزه بهداشت رواني را با جمعيت 70 ميليوني ايران مقايسه كنيم، درمي‌يابيم كه امكانات كشور در اين حوزه بسيار محدود و ناچيز بوده و همين امكانات محدود نيز به درستي و عادلانه در كشور توزيع نشده است.
در زمینه تربيت كادر متخصص، روانشناسان و مشاوران آموزشي نيز بايد فكري جدي کنیم و امكانات كشور را در اين زمينه افزايش دهیم و بالاخره اين‌كه ما بايد از ظرفيت‌هاي بسيار خوبي كه در كشور براي ارتقای سطح بهداشت رواني جامعه داريم، مانند مدارس و مشاوران مدارس به درستي استفاده كنيم، تا بتوانيم مشكلات كشور در اين زمينه را به حداقل برسانيم.
 دولت در ‌سال گذشته طرح تحول سلامت را ارایه کرده و در دستور كار خود قرار داده است. كارشناسان اين طرح را مثبت ارزيابي كرده‌اند. آيا در حوزه بهداشت رواني نيز طرح فوق مي‌تواند مفيد و موثر باشد؟
واقعيت اين است كه در تمام دنيا بیشتر افرادي كه در بهداشت رواني داراي ضعف هستند، جزو اقشار متوسط رو به پايين از نظر درآمدي هستند. اين افراد عموما از مشكلات معيشتي و مالي رنج مي‌برند.

از سوي ديگر در جامعه خدمات بهداشت رواني هزينه‌هاي بالايي (نسبت به سطح درآمد اكثريت مردم ايران) داشته و يكي از مهم‌ترين مشكلاتي كه مردم كمتر به روانشناس مراجعه مي‌كنند، هزينه بالاي درمان در اين حوزه است. متاسفانه درمان در اين بخش از حمايت بيمه‌اي برخوردار نبوده و معلوم است كه اقشار كم‌درآمد و محروم كه بيشترين مشكلات را در زمينه بهداشت رواني دارند، استقبالي براي مراجعه به روانشناس ندارند.
به عنوان نمونه بارها افرادي را مي‌بينيم كه تنها به دليل مشكلات اقتصادي به روانشناس مراجعه نكرده يا مراحل درمان را نيمه‌كاره رها مي‌كنند لذا دولت در اين زمينه بايد تسهيلات را در قالب حمايت‌هاي بيمه‌اي يا حمايت‌هاي ديگر ارایه كند.
 در سال‌هاي اخير طرح‌هايي با هدف ارتقا بهداشت رواني جامعه (مانند آموزش‌هاي پيش از ازدواج) از سوي دولت‌ها ارایه و اجرا شده، آيا اين طرح‌ها موثر بوده است؟
لزوما چنین نیست! بیشتر اين دوره‌هاي آموزشي فقط براي مسئولاني مناسب است كه مي‌خواهند از عملكرد خود آمار ارایه دهند. مثلا مي‌گويند، چند‌هزار مشاوره پيش از ازدواج به زوج‌هاي جوان ارایه شده است. اما وقتي دوره‌هاي آموزشي را ارزيابي مي‌كنيم، مي‌بينيم منظور از این آموزش، يك كلاس 30 دقيقه‌اي یا بیشتر است كه در آن ده‌ها زوج حضور يافته و چيزي هم ياد نگرفته‌اند. واقعيت اين است كه وقتي مي‌گوييم باورها و نگرش‌هاي غلطي داريم، اين باورها در زمان طولانی شكل گرفته و نهادينه شده است. حال چگونه مي‌توانيم با يك جلسه آموزشي باورهايي كه 20، 40 و حتی 100‌سال در ذهن يك جامعه بوده را اصلاح كنيم؟
بنابراين مسئولان و خود مردم بايد باور كنند كه ما در حوزه بهداشت رواني فرد و جامعه با چالش‌ جدي روبه‌رو هستيم و رفع اين چالش‌ها نيازمند اقداماتي اساسي و زيربنايي است كه مهم‌ترين بخش نيز مربوط به پيشگيري و آموزش است.

 بهداشت رواني يعني برخورداري از توانمندي‌ها و قابليت‌هايي كه به ما كمك مي‌كند تا بتوانيم با محيط و شرايط زندگي پيراموني خود، سازگار باشيم و با مسائل و چالش‌هاي موجود در اين محيط‌ها مقابله كنيم.

 بهداشت روان حجم گسترده‌ای از موضوعات را شامل می‌شود اما به‌طور عمومی، اين مشكل به شكل‌هاي مختلفي مانند افسردگي، خشونت، اعتياد، طلاق،‌ ناهنجاري‌هاي رفتاري، بدبيني و ... خود را نشان می‌دهد. اين موارد به نوعي دماسنج جامعه ما هستند و نشان مي‌دهند كه حال جامعه ايران خوب نيست و بايد گفت در زمینه بهداشت رواني، جامعه امروز ايران به ويژه نسل جوان با چالش‌هاي جدي روبه‌رو هستند.

  اگر آماري از تعداد روانشناسان و مراكز بهداشتي فعال در حوزه بهداشت رواني را با جمعيت 70 ميليوني ايران مقايسه كنيم، درمي‌يابيم كه امكانات كشور در اين حوزه بسيار محدود و ناچيز بوده و همين امكانات محدود نيز به درستي و عادلانه در كشور توزيع نشده است.


تعداد بازدید :  222